دلنوشته: غروب مهتاب
نویسنده: میناجرجندی
ژانر: تراژدی
خلاصه:
در تاریکترین گوشههای روحم، کوهی فرو ریخته است و من تنها بازماندهی ویرانهای هستم که هیچ نقشهای برایش وجود ندارد.
اینجا قلبی نفس میکشد که مدتهاست مرده و در هر تپش، رازِ یک فقدانِ ابدی را زمزمه میکند.
چه کسی میداند پشت این سکوتِ...
نام اثر : در تاریکی ها بدرخش
ژانر : اجتماعی، فلسفی خودباوری
نام نویسنده : یگانه بیات تجدد
مقدمه: گاهی زندگی ورقِ سختیها را رو میکند؛
سختیها فقط درد ندارند، یک خاصیت پنهان هم دارند:
آدمها را نشان میدهند!
وقتی روزهایت آفتابیست، سایههای زیادی دورت جمع میشوند؛
اما شب که شد، فقط آنهایی...
ستاره افشار، نویسنده ای متولد شده از فصل گرم تابستان، از فصل شعله های گرم خورشید، نویسنده ای که زاده شد تا بنگارد و واژگانش را با درخشش طلاگون خورشید در آمیزد، خاطرات را در جوهر قلمش غرق کند و دلنوشته های عاشقانه اش را با عطر نارنج و طنین موج های دریا در هم پیچد، او از ظهرهای خفته بر تن زمین...
عنوان دلنوشته: جان جانان
نویسنده: سحر تقی زاده
ژانر: تراژدی| عاشقانه
مقدمه:
ای که جان و جانان و جهان من هستی، حال که از نبودنت زمان زیادی میگذرد، مجنونی شده ام ناب که همانند نوشیدنی کهن قدیمی که ارزشش بسیار است؛ قدحیپر بکن و سر بکش شیره جان مرا که دیگر طاقتفرسا شدهایم.
نام مجموعه دلنوشته: کابوس
نویسنده: تاوان
ژانر: تراژدی_ترسناک_جنایی
مقدمه:
از هر سو آتش زبانه میکشد؛
هیچ چیز جز زمزمهی دیوارها، حواس را آزار نمیدهد.
قدم به قدم؛ صدا قطع میشود؛ گویا دیوارها هم مغلوب آتش شدهاند؛ آتشی به رنگ سرخ و به طعم خون.
مات کالبدی میشوم که بیصدا و ذره ذره میسوزد و...
دلنوشته: قلبم باور نمیکند
نویسنده: سارینا الماسی
ژانر: تراژدی، عاشقانه
مقدمه: مدتها از نبودنت گذشته است و قلب بیچارهی من، هنوز هم نتوانسته است نبودنت را قبول کند. گاهی با دل و جان میخواهم عشق از زهر کشندهتر تو را فراموش کنم؛ اما مغزم هم با قلب دیوانهام همدست میشود و فراموشی خاطرات تو را...
بسمه تعالی
نام اثر: صورتک شیشهای
نام نویسنده: میم.هویار
ژانر: تراژدی
مقدمه:
هیچ میدانی چه میگویم؟ صدایم را میشنوی؟ حواست هست؟ ببین. من اینجا هستم. زیر خاک. منتظرم بیایی و در بزنی. پنجشنبهها دارند تمام میشوند. پس تو کجایی؟ آهای...
عنوان دلنوشته: خواب
نویسنده: ابریشم
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
مقدمه:
حتی خواب هم در زمانی که به آن نیاز داریم در گریختن استاد می شود وقتی از بی رحمی تازیانه های روز گار به او پناه میبریم تا برای مدتی از اطراف آسوده شویم و چشم و گوشمان را ببندیم و دیگر هیچ نفهمیم که چه به سرمان می آیدو چه...
عنوان دلنوشته: خسته از راه رفتن
نویسنده: عبدالمنان قرناس
ژانر: اجتماعی
مقدمه:
قدم زنان راه خواهم رفت
گرچه راه را سکوت گرفته است
هر چه دیدم معنی نداشت
معنی اش رازی فاش نشده بود
هر چه گشتم راهم هیچ بود
راهی بی مقصد بود
روز شیرین همان یک روز بود
نمیدانم رنگ...
عنوان دلنوشته: زمان
نویسنده: شایلی حاجیزاده
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
مقدمه:
نگاه اشک آلودم را به او دوختم.
اویی که تمام زندگی ام بود....بود؟
قطر اشکی ارام از روی گونه ام سر خورد و روی سنگ سیاه رنگ همانند بختم افتاد.
او بود که میگفت دوستم دارد...؟
برایم میمیرد....؟
حال چرا این کار را با قلبم میکرد؟...
دلنوشته: درخت توت سفید پدربزرگم
نویسنده: امید مسیحی
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
مقدمه:
• دلت پر از عشق باشد ♡
• کلامت سرشار از عشق باشد♡
• نگاهت از عشق سوزان باشد ♡
• نفس هایت از عشق تبرک باشد♡
• لبانت از عشـق خندان باشد ♡
• افکارت از عشق لبریز باشد ♡
• دم آ دم هر لحظه ات مهمان عشق باشد ♡
...
بسمه تعالی
نام : ماه شب چهارده
نویسنده: دلارام
ژانر: عاشقانه
مقدمه: قدم زدی روی سنگریزههای سنگفرش قلبم! همچون شاخههای درخت، ریشه دواندی میان چاکهای پر آشوب مغزم! پلی از جنس امید میان رویاهای کودکانهام و عشق بزرگسالیام کشیدی! خورشید را از آسمان دلم کنار زدی و جایش ماه را نشاندی...
پس چرا...
به نام خالق هستی
دلنوشته: غمی در پیچش زلف
ژانر: تراژدی، عاشقانه
نویسندگان:
اسرا(ژیکان)-ققنوس-فاطمه-فاطمه سبلانی(ناحله) - شرقیِغمگین-پریسا- ملودی-محیا-دلارام-مآدریا-سورینا
مقدمه:
عشق سه کلمه است با هزاران کلمهی نهفته. عشق خودش سر میرسد و آغاز مشخصی ندارد. گاه در گوشهای، در خلوتی، در...
به نام او
عنوان اثر: غبطهی مذبوح
ژانر: تراژدی، عاشقانه
نام دلنویس: مائده یاری
مقدمه:
نامههای پخش و پلا بر روی میز چوبی، خراشهای گوشهی میز قدیمی، نوشتههای مچاله شده، لیوان شیشهای و تهماندهی آب، خودنویس مسکوت و لکهی جوهر سیاه بر دل سفید کاغذ... .
بوم شوم نامشروعشان فالی را فریاد میزند...
عنوان فیالبداهه: مسافرکوچولو
نام نویسنده: مهدیه سادات شهیدی
ژانر: تراژدی
مقدمه:
بعضی اتفاقات
زخم ایجاد میکنند
زخمی درون قلب
بسیارعمیق
زخمی جانسوز
غیر قابل بهبود
گذر زمان
فقط مسکن است
نه درمانگر.
نام عنوان : نجوای دلم
ژانر: عاشقانه ، تراژدی
مقدمه :
می گویم که ز دل، عاشق شُدُ و رفت
این بار دگر عشق
همهمه شد
در نجوای دلم
که گویم چه نامرد
زدی دل بردی
که شدم انگشت همه شاه غرور!
عنوان: سکوتی تا ابد
نویسنده: مرضیه کاویانی
ژانر: تراژدی
مقدمه:
به سالهای دور فکر میکنم؛ و با یادشان، هم لبخند میزنم، هم اشک میریزم.
لبخندم از شوق لحظههاییست که با تو گذشت، و اشکم از تلخی رفتنت.
هر بار که به گذشته میاندیشم، حسرت میخورم...
حسرت اینکه چرا بیشتر نخندیدم، چرا بیشتر با تو...
دلنوشته: اقیانوسغم
نویسنده: میناجرجندی
ژانر: تراژدی
مقدمه:
چه کسی منظر کرد این غم بیانتها را؟
روزگاری میشود! میرسد که مرا رها کند؟ که شوم به دور از این غم.
میچکد اشک، میشود جواهری دیگر برای اقیانوس غم!
در این ژرفای غم، به کدام سو روم؟ تا که پیدا کنم رد پای از امید... .