رمانیک | نویسندگی آنلاین و انتشارات مجازی

دانلود داستان ردول | فاطمه فرهمندنیا

نوع اثر
داستان
ژانر
تراژدی, عاشقانه
سطح
الماسی
اثر اختصاصی
بله
نویسنده
فاطمه فرهمندنیا
کپیست
Mohammad MZ
ویراستار
هانی جابری
منتقد
(Psychoo (Blue
طراح جلد
پروا
منبع تایپ
انجمن‌رمانیک
تعداد صفحات
41
حجم اثر (مگابایت)
1.55

♦️ به نام پروردگار قلم ♦️

:sparkles: نام داستان: ردول
نام نویسنده: فاطمه فرهمندنیا
ژانر: تراژدی، عاشقانه
رصدکننده: (Mikasa (M-R

:sparkles: خلاصه:
از ادامه دادن خسته شده بودم. شقیقه‌هایم تیر می‌کشید. بی‌تفاوت به دیوار سفید خیره شده بودم. به راستی چقدر خسته بودم. گرچه از نگاه‌هایم پیدا بود اما تنها آن شخص ناشناس من، آن را می‌دانست. چقدر دوستش داشتم؟ پاسخ آن سؤال را نمی‌دانستم اما انگار کسی درونم فریاد می‌زد: یک دنیا!
انگار دنیا به چشمم خرد و ناچیز بود. به اندازه‌ی تمام ثانیه‌هایی که با یاد او، فکر او، صدای او زندگی کرده بودم، دوستش داشتم. اما باز هم کم بود، چون همه‌ی آن‌ها به نظرم به کوتاهی یک رؤیای شیرین بدون بازگشت بود. هر اندازه که بود، مطمئن بودم که دیگر بدون او حتی نفس برایم سنگین می‌شد. می‌دانستم دیگر بدون او زندگی یک چیز کم دارد به رنگ عشق!

:sparkles: مقدمه:
زخمی روی حاشیه‌ی قلبم زده است، رویش نمک می‌پاشد و می‌خواهد همان وقت که زخمم می‌سوزد بگویم چقدر دوستش دارم! دوست داشتن‌اش را فریاد می‌زنم اما معشوق من خودش هم تندیسی از نمک است. به آغوشم می‌کشد، کوه نمک روی زخمم می‌نشیند، جراحتم چندان هم عمیق نیست اما کاریست؛ تمام تنم را می‌سوزاند و من از عشق‌اش تنها درد می‌کشم، درد می‌کشم، درد می‌کشم…!

پ.ن: ردول به معنای لبه‌ی پرتگاه است.

Loader Loading...
EAD Logo Taking too long?

Reload Reload document
| Open Open in new tab

دریافت فایل [1.55 MB]


پیوندهای بارگیری کتاب




پیوندهای بارگیری عمومی




نظر دادن

اون پشت توی انجمن رمانیک کلی آدم فعال دنبال اهداف نویسندگیشون در حال فعالیت هستن!
!تو هم میتونی به جمعشون ملحق شی و بهترین خودت رو بسازی!