رمانیک | نویسندگی آنلاین و انتشارات مجازی

دانلود داستان کوتاه عشق خیانتکار | فاطمه فرخی

نوع اثر
داستان
نام اثر
عشق خیانتکار
ژانر
جنایی, عاشقانه
سطح
برنزی
اثر اختصاصی
بله
نویسنده
فاطمه فرخی
کپیست
S O-O M
ویراستار
naf.as.o.o
منتقد
آرا (هستی همتی)
طراح جلد
ترلان محمدی
منبع تایپ
انجمن رمانیک
تعداد صفحات
8
حجم اثر (مگابایت)
0.5

نام اثر: داستان کوتاه عشق خیانتکار

نویسنده: فاطمه فرخی

لینک تاپیک اثر در انجمن: تمام شده – داستان عشق خیانتکار | فاطمه فرخی

ژانر: عاشقانه، جنایی

سطح: برنزی

تعداد صفحات: 8

خلاصه: دلی شکسته، قتلی دردآور، ماجرایی هیجانی و دردناک. پسری که دل می‌‌بازد و دختری که خنجر به دست، طالب درد اوست.
“برگرفته از پرونده‌های قتل عمد تهران”

مقدمه: ___

برشی از اثر:
چه کسی می‌دانست پایان زندگی چگونه است؟
قلب عاشقش دیگر نمیزد! آیا واقعاً این پایان تلخ اوست؟
آشنایی او به واسطه‌ی یک سگ شروع شد؛ سگ کوچک و پشمالوی خواهرش مارال. آشنایی که زندگی او را به تباهی کشاند!

مارال خواهر کوچک‌تر ماکان بود، ازدواج کرده بود و دو ماهی میشد که باردار بود. ماکان همیشه به او گوش زد می‌کرد و می‌گفت که سگ برای خودش و بچه ضرر دارد و ممکن است به بچه آسیب برسد؛ ولی کو گوش شنوا؟

مارال عاشق سگش بود و حاضر نبود یک لحظه از او جدا شود؛ اما او برخلاف خواهرش خیلی از سگ بدش می‌آمد. به نظر او سگ حیوانی کثیف بود و فرقی برایش نمی‌کرد که خارجی و فانتزی باشد؛ یا از همان سگ بیابانی‌های خودمان.

بر سر این موضوع همیشه با خواهرش بحث می‌کرد و به او می‌گفت که حداقل وقتی به خانه می‌آید، او را با خود نیاورد؛ ولی سارا گوشش بدهکار نبود.

وقتی که ماکان می‌گفت برای بچه ضرر دارد و ممکن است سلامتی هر دو را به خطر بیندازد، مارال گوش نمی‌کرد و این استدلال را پایه‌ی علمی نمی‌دانست.

او یک سال از سارا بزرگ‌تر بود و تازه دانشگاهش را تمام کرده بود. همیشه به عنوان یک نصیحت‌گر ظاهر میشد؛ اما همین سگ، آشنایی او را با ساینا رقم زد.

آشنایی که او را به خاک سیاه نشاند و جوانی‌اش را به فنا داد! ساینا یک دختر بیست ساله‌ی شیرین زبان بود که از قضا دوست مارال و همسایه‌ی روبه‌رویی ماکان بود.

 

Loader Loading...
EAD Logo Taking too long?

Reload Reload document
| Open Open in new tab

دریافت فایل [535.11 KB]


پیوندهای بارگیری کتاب




1 نظر

  • عکس جلدش رو خیلی خوب انتخاب کرده
    امیدوارم زودتررررررررررررررررر کارای دیگشم بنویسه و بفرسته رو سایت

اون پشت توی انجمن رمانیک کلی آدم فعال دنبال اهداف نویسندگیشون در حال فعالیت هستن!
!تو هم میتونی به جمعشون ملحق شی و بهترین خودت رو بسازی!