- نوع اثر
- رمان
- نام اثر
- تب و تابم
- ژانر
- تراژدی, عاشقانه
- سطح
- برنزی
- اثر اختصاصی
- بله
- نویسنده
- آلباتروس
- کپیست
- سین.پ
- ویراستار
- آلباتروس
- منتقد
- Nil@85
- طراح جلد
- Niloofar_ N
- منبع تایپ
- انجمن رمانیک
- تعداد صفحات
- 90
نام اثر: رمان تب و تابم
نام نویسنده: @آلباتروس
لینک تاپیک اثر در انجمن: تمام شده – رمان تب و تابم(تا تلافی۳) | آلباتروس
ژانر: عاشقانه، تراژدی
سطح: برنزی
تعداد صفحات: ۹۰
خلاصه:
سالها میگذرد. همه چی خوب بود و روال معمولیش را داشت؛ ولی دیگر بس بود. بایستی دوباره لرز میگرفتند، دوباره نا آرام میشدند. روزگار برگشته بود!
عمران و ماهی، دو جوانکی که غافل از گذشتهای تاریک، دچار عشقی ممنوعه شدند، عشقی که پس زمینهاش با دستان افرادی، خاکستر شده بود. دستان خوف مادر ماهی، گیتای مار گزیده و پنجههای پدر عمران، احسان، بنایش کرده بود!
مقدمه:
خواستیم پروانه باشیم به دور شمع عشق بچرخیم؛ اما سوختیم!
مقصر این زندگی، ما نبودیم. گنهکار را گذشتگان مشخص میکنند.
گنه ما، تنها عاشقی بود. گرفتار عشقی ممنوعه شدیم.
من حوا بودم که محو سیب سرخ عشقت شدم و تو… گرفتار من!
مقصر این زندگی، ما نبودیم. گنهکار را گذشتگان مشخص میکنند!
برشی از اثر:
خوشحالی در زیر پوستش جولان میداد. فوراً از خروجی دانشگاه، بیرون پرید.
با چشم، دنبالش گشت و بالاخره یافتش!
لبخندی گشاد زد و به سمتش پا تند کرد. سریعاً به داخل ماشین پرید و (سلام) بلند، بالایی تحویل داد.
– اوه! مشخصه شیرِ شیری!
– اوم، بله!
چشمکی زد و گفت:
– ارائه چطور بود؟
– عالی! عالی! عالی!
نوشته های الباتروس رو اکثر خواننده های تازه کار میپسندن بنظرم
متن ساده و روونی داره اما از نظر سطح قلم،جای کار داره