- نوع اثر
- دلنوشته
- نام اثر
- پیمان با آینه
- ژانر
- روان شناختی
- سطح
- طلایی
- اثر اختصاصی
- بله
- نویسنده
- آلباتروس
- کپیست
- سین.پ
- ویراستار
- هانی.میم
- منتقد
- هستی همتی
- طراح جلد
- ترلان محمدی
- منبع تایپ
- انجمن رمانیک
- تعداد صفحات
- 12
نام اثر: پیمان با آینه
لینک تاپیک اثر در انجمن: تمام شده – دلنوشته پیمان با آینه | آلباتروس
ژانر: روانشناختی
سطح: طلایی
تعداد صفحات: دوازده
خلاصه: ___
مقدمه:
امروز در تاریخ ۱۴۰۰/۶/۲۲ میخواهم بازگو کنم، هر چیزی را که در دلم سنگینی میکند، هر چیزی که باعث شده من امروز اینبار از دلم بگویم، نوشتن برایم بهترین زبان و همدردست و من میگویم، از بیوفاییها، عشق، ظلم، مظلوم، قدرت، ضعف و تمام سکوتم را فریاد میزنم.
نمیدانم از کجا شروع کنم کدام زنجیره احساسی را پاره کنم؟
چشمانم را میبندم و فقط انگشتانم برای نوشتن در حرکتاند.
شاید بارها و بارها جمله(قوی باش)را شنیدهای؛ اما من میخواهم به مفهوم عمیقتری اشاره کنم.
پس ای دوست من! من را یار خود بدان، من، تو هستم و تو، من! پله به پله با همدیگر قدم برمیداریم، به سوی امید و والایی.
اینجا نه به پشتسر نگاه میکنی و نه به پایین پاهانت، اینجا فقط و فقط حرکت است رو به جلو پرواز کردن و ما همه آلباتروسیم که در حصار تخمهایمان اسیریم و کافیست کمی انگیزه و همت به کار ببریم تا این پوسته ضخیم و پوچی را نیست کنیم، تا بتوانیم زیباییهای هستی را ببینیم.
هرگز نگذار کسی برای شکوفا شدنت دست درازی کند، حتی به قصد کمک! زیرا تو نخست باید درونی شکوفا شوی و اگر تخم آلباتروس به دست دیگری شکاف بردارد و تو هیچ تلاشی نکنی، بیشک این تو خواهی بود که رو به نیستی میروی.
ما همه یک آلباتروسیم با کلی ارادهها و شکوفایی!
برشی از اثر:
(عاشقی را یاد بگیر)
پرنسس داستان زندگیات مباش! منتظر عشق مباش! چشمت را به امید پیدایش دستِ کمک، مبند و خودت اژدهایی را که بال پروازت را اسیر کرده و مانع پیشرفتت شده، سدی که نمیگذارد تو خودت را به همه اهل، شکوفا کنی را خودت، با دستان همت، از بین ببر.
انتظار کشیدن برای شاهزاده رویاهایت، برای این که تو را به زیباییها دعوت کند و تو آن زمان با حس گرمای وجود یار، به آرامش برسی؛ کاریست بسی بیهوده!
هیچگاه منتظر نباش، یک آلباتروس هرگز در لانهاش چنبره نمیزند تا روزیاش از هوا برایش ببارد.
نظر دادن