- نوع اثر
- رمان
- نام اثر
- رمان کیارا(جلد اول)
- ژانر
- تخیلی, عاشقانه, معمایی
- سطح
- برنزی
- اثر اختصاصی
- بله
- نویسنده
- آلباتروس
- ناظر
- آرام
- کپیست
- N.G
- ویراستار
- Nilo.ofar_ N
- منتقد
- -Hadiseh-
- طراح جلد
- Nafas.h
- تعداد صفحات
- 116
نام نویسنده: @آلباتروس
لینک تاپیک اثر در انجمن: رمان کیارا | آلباتروس
سطح: برنزی
خلاصه:
رمان درمورد دختری دورگه به اسم کیاراست. دورگهی آدم و خوناشام که خودش خبر نداره؛ اما بعد ربودن پدر و مادربزرگش مجبور میشه بره دنبالشون و طی اتفاقاتی، متوجه دورگه بودن خودش و خیلی از مسائل هیجانی دیگه میشه.
برشی از اثر:
تکخندی زد و گفت:
– مگه میشه رفیقم رو نشناسم؟
– آخه بابا درمورد شما حرفی نزده بود، واسه همین جا خوردم.
آهی کشید و گفت:
– میفهممت دخترم.
– شما از پدرم خبری ندارید؟
عمیق نگاهم کرد. غمزده با لبخندی تلخ گفت:
– بهتره اول با هم آشنا بشیم، هوم؟
سرم رو به تایید حرفهاش تکون دادم و اون به حرف اومد:
– من آراز هستم. آراز شایان و رهبر گروه.
متعجب شدم! گروه؟ اما حرفی نزدم و منتظر نگاهش کردم به پسر کنار خودش اشاره کرد، پسری حدوداً بیست و نه _ سی ساله.
– رادمان سهرابی، دست راست من.
رادمان سرش رو به نشونهی آشنایی تکون داد که متقابلاً من هم همون کار رو کردم. کنار رادمان پسری نشسته بود، حدود بیست و شش _ هفت ساله.
Loading...
نظر دادن