درود بر خسروِ پیروزبخت، شاهِ شاهان، بهترینِ مردان، پاول، پیشکارتان!
فرزانگی، که دانشِ راستینِ همه[ی چیزها] بُوَد، اندر شما است؛ و از این فرزانگی که اندر شما است برایتان پیشکشها فرستم. این مایهی شگفتی نَبُوَد که از بوستان فرمانرواییتان پیشکشهایی برای شما فرازبَرَند، [ازیراکه] از ایزدآفریدهها یزِشهایی[=قربانیهایی] برای ایزد فرازمیآورند. پیشکشی که من میفرستم از سخن است، چه فرزانگی[=فلسفه، حکمه]، که بهتر از همهی پیشکشهای دگر بُوَد، به میانجیِ سخن رُخ مینماید. همانا، چنین است آنچه فرزانگی دربارهی فرزانگی گوید: «میوههایم بهتر از زرِ ناب و بار و برم بهتر از سیمِ شاهوارند». اینک، تندرستی و زورمندی و توانایی و خدیوی و پادشاهی و شهریاری و آشتی و داوریها و آیینها و سخن گفتنِ گزیده، همه[گونه] کنشهای نیک.
پیوند بارگیری: سخنی چند از پاول پارسی؛ برای شاه خسرو انوشیروان
نظر دادن