دنبال یه رمانم
داستانش این بود که دختره مجبور بود به خاطر پدرش ادای پسرارو دربیاره نمیذاشت کارای دخترونه بکنه چون چند تا دختر دیگم داشت کلاعقده پسرداشت بعد این دختر بخاطر رفتارای پسرونش دوستی نداشت تو بچگیم باز به خاطر همین پدرش پسر همسایه رو میزده وپسره حالا که بزرگ شده بود ازاون و کل دخترا نفرت داشت و اونم زخم خورده بود تا اینکه یه پسر که دنبال ه*و*س بوده بادختره دوست میشه و میخواسته ازش سو استفاده کنه و ازاینطرفم این پسر همسایه که اذیتش میکرده طی یه اتفاقاتی نفرتش کنار میره و عاشقش میشه حالا دختر مونده بود کدومو انتخواب کنه با اینکه یه مشکل دیگشم این بود پدرش نمیذاشت ازدواج کنه #فک میکنم اسم
رمان کاکتوس یا یه همچین چیزایی بود اگه اسمشو میدونید بگید
ممنون