. . .

مهم ★پیدا کردن رمان‌های بی‌نام★

تالار تایپ اثر

Imfarima4

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
2339
تاریخ ثبت‌نام
2022-05-29
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
23

  • #661
سلا م من دنبال ی رمان میگردم اسمه دختره دلارامه عاشق پسر داییش اهورا میشه دانیال دوست اهواراست عاشق دلارام میشه اهورا واسه ی قرار کاری میرع خارج از کشور دانیل عکس های فتوشاپ درست میکنه و نشون پدر دلارام میده و پدر دلارام. دلارامو مجبور میکنه با دانیال ازدواج کنه و دلارام بعد از چند وقت عاشق...
 

عطی

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
826
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-25
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
11
پسندها
26
امتیازها
33

  • #662
اسم این رمانو یادم رفته که دختره پدر مادرش رو از دست داده بدش اگه اشتباه نکنم پیش خاله و شوهر خالش زندگی میکنه و توی ترافیک توی ماشین بغلی پسری میبینه‌که‌خالش خوب نیس پسره عشقش و از دست داده بود
تمنا برای نفس کشیدن
 

عطی

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
826
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-25
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
11
پسندها
26
امتیازها
33

  • #663
سلام
یه رمانی سال ها پیش خوندم در مورد دختری هست که از خارج میاد پیش اقوام پدریش و با یکی از آشناهای فامیل ازدواج می کنه و شب نامزدیش بهش تو خواب *** میشه و حامله میشه. اسم دخترش رو هم میشا میذاره
لطف اگر کسی اسمش رو میدونه راهنمایی کنه ممنون
رمان بن بست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Avatar

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
2340
تاریخ ثبت‌نام
2022-05-29
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
3
پسندها
3
امتیازها
23

  • #664
سلام وقت بخير . من يه رماني رو ميخوام اسمش يادم رفته ميخوام باز بگيرم.يه دختري بود شبيه عمش به اسم زيبا بود ك اين زيبا خانوم از خانواده طرد شده بودن ... زيبا يه پسر داشت به اسم شهاب مياد با دختره ازدواج ميكنه اما چون شبيه مادرشه فك ميكنه مادرشه... اين دختر هم با يه پسري عاشق معشوق هم بودن اما پسره مجبور ميشه دختر عموي اين دختر رو بگيره ك بعد يه بچه اين دختر عمو ميميره و اخرش اين پسر و دختر باهم ازدواج ميكنن
سلام اسمشا پیدا کردی؟
 

baranammmm

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
2343
تاریخ ثبت‌نام
2022-05-29
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
2
پسندها
2
امتیازها
23

  • #665
یه رمان بود دختره از عروسییش فرار میکنه بعد میره توی یه ماشین قائم میشه
بعد از اینور یه پسره اسمش مسیح بود اونم شب عروسیش بود که عروسش فرار کرده بود میاد تو ماشینش میبینه یه دختر با لباس عروس اونجاست دوستاش بهش پیشنهاد میدن دختره رو بزاره جای عروس خودش دختره ام به خاطر فرار کردن از عروسییش قبول میکنه

منم اسم همینو میخوام
حرارت تنت
 

baranammmm

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
2343
تاریخ ثبت‌نام
2022-05-29
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
2
پسندها
2
امتیازها
23

  • #666
یه رمان بود دختره از عروسییش فرار میکنه بعد میره توی یه ماشین قائم میشه
بعد از اینور یه پسره اسمش مسیح بود اونم شب عروسیش بود که عروسش فرار کرده بود میاد تو ماشینش میبینه یه دختر با لباس عروس اونجاست دوستاش بهش پیشنهاد میدن دختره رو بزاره جای عروس خودش دختره ام به خاطر فرار کردن از عروسییش قبول میکنه


منم اسم همینو میخوام
حرارت تنت
یه رمان بود دختره از عروسییش فرار میکنه بعد میره توی یه ماشین قائم میشه
بعد از اینور یه پسره اسمش مسیح بود اونم شب عروسیش بود که عروسش فرار کرده بود میاد تو ماشینش میبینه یه دختر با لباس عروس اونجاست دوستاش بهش پیشنهاد میدن دختره رو بزاره جای عروس خودش دختره ام به خاطر فرار کردن از عروسییش قبول میکنه
حرارت تنت
 

Negi_jp

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
2345
تاریخ ثبت‌نام
2022-05-29
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
3
پسندها
4
امتیازها
33

  • #667
سلام. ی رمان بود که ی پسر به اسم کیارش بود که میاد خونه ی عمه ی خودش و عمو و بابای پسره باهم حرف نمیزدن زیاد . کیارش یک مدت میاد پیش عمش زندگی کنه چون دکتر بوده تا مطبش اماده شه اسم دختره رو یادم نیست ولی اسم برادرش طاها بود و رشته ی پزشکی میخوند . مادر دختره که میشه عمه ی پسره هم دکتر بود . این دوتا ازدواج میکنند و پسره میمیره زمانی که دختره حاملست . من خیلی این رمانو دوس دارم اگر کسی میدونه اسمشو بگه
 

fati1385@

رمانیکی
رمانیکی
شناسه کاربر
2347
تاریخ ثبت‌نام
2022-05-30
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
73

  • #668
سلام یه رمانی بود درباره یه دختردبیرستانی به اسم دنیا که به اصرار خانواده قرار بود باپسرعموی خود به اسم امیر که خیلی بداخلاق بود به اصرارخانواده ازدواج کند ولی اصلا دوستش نداشت اسم رمان ونویسنده آن رامیخواهم اسمش فکر میکنم زبان عشق بود ولی هرچی توگوگل سرچ کردم رمانی این شکلی ندیدم
 
آخرین ویرایش:

نگین چراغی

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
2351
تاریخ ثبت‌نام
2022-05-31
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
53
سن
20

  • #669
یه رمان بود دختره خانوادش و از دست داده مجبوره با عمو و پسر عموش زندگی کنه که وقتی عموش از دنیا میره پسرعموش اون و شکنجه میده و بعد عاشقش میشه اسم اون رمان چیع؟
 

Avatar

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
2340
تاریخ ثبت‌نام
2022-05-29
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
3
پسندها
3
امتیازها
23

  • #670
سلام اسمشا پیدا کردی؟
رمانی که خود دختره یه خال ریز زیر لبش داشت
پدربزرگش باغ میوه داشتو بخاطر یسری داستانا همسو اورده بود باغ
دختره لکنت داشت ولی پسرعموش که اسمش جهان بود بردش دکترو کمکش کرد
اون پسره بلد سالها اینارو پیدا میکنه انتقام بگیره با کیان دوستش میوهاشونو پیش خرید میکنه و ...
با دختره هم ازدواج میکنه درحالی که پسرعموش هم خواستگارشه لزفا اسمشو اگه میدونید بگین بهم
م
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 9, کاربران: 1, مهمان‌ها: 8)

بالا پایین