مهم ★پیدا کردن رمان‌های بی‌نام★

[.jkrfati]

سلام یه رمان بود من چندسال پیش خوندم اسم دختر اگر اشتبله نکنم نفس بود
این پدر مادرش فوت شده بودن و با عموش سرپرستش بود ۲تا پسر عمو داشت که یکیش از وقتی این بچه بود کاراشو انجام میداد اینا بادم که ازدواج می کنه کلا سرپرستیشو میگیره دختر میره خونه پسر عموش با اونا زندگی میکنه بعد پسر عمو اون یکیم که فک‌کنم اسمش آروین بود اونم میره خونه داداشه با اونا زندگی کنه بعد این اروین کلا شیطونه اینا دختر روبا خودش کلا میبره توو جمع دوستاشو‌اینا یکی ازدوستتی آروین عاشقش میشه...

 

[Majnoon]

سلام من دنبال یه رمانم که اسم شخصیتاشم یادم نمیاد. داستان درباره دختریه که خودشو شبیه پسر میکنه و برا پرستاری از بچه شیطونیکه سر پرستار قبلیاش بلاهای زیادی اورده وارد یه عمارت میشه. بچع برا اینکه اینم رد کنه خودشو از شیشه عمارت اویزون میکنه و دختر اونو میگیره و نجاتش میده. مادر بچه مرده و دایی بچه با اینا زندگی میکنه. وسطای رمانم پدر بچه یه مهمونی دعوت میشه و اونجا دختری هست که عاشق مرد شده مرده برا اینکه دختررو بپرونه به پسر تقلبی میگه بوسش کنه تا دختر فکر کن مورد داره. اخرم میفهمه دختره و باهاش ازدواج میکنه. و مطمئنم رمان نیما نبود نیما رو خوندم داستانش تقریبا شبیه نیست

سلام اسمش نیما هست

 

[Hediyeh]

سلام...
اسم اون رمان چیه ک اسم پسره نوید بود ی دختره واسه استخدامی میره شرکتش بد تو خونه پسره از پلها میوفته الزایمر میگیره بد چن وقت دوباره میوفته از پلها همچی یادش میاد؟؟؟

 

[Avatar]

:
رمانی که خود دختره یه خال ریز زیر لبش داشت
پدربزرگش باغ میوه داشتو بخاطر یسری داستانا همسو اورده بود باغ
دختره لکنت داشت ولی پسرعموش که اسمش جهان بود بردش دکترو کمکش کرد
اون پسره بلد سالها اینارو پیدا میکنه انتقام بگیره با کیان دوستش میوهاشونو پیش خرید میکنه و ...
با دختره هم ازدواج میکنه درحالی که پسرعموش هم خواستگارشه لزفا اسمشو اگه میدونید بگین بهم

 

[samira]

سلام وقت بخیر
من ی رمانی قبلا خوندم که پسره تو محلشون چون گیتار میزد بهش میگفتن مطرب و همش ب دخترای محل میگفتن نرین نزدیکش
شخصیت اصلی دختر اتفاقی برخوردی داشته با پسر که مجبور ب ازدواج شدن
میخواستم بدونم اسم این رمانو کسی میدونه

 

[kiana]

سلام وقتتون بخیر
رمان اینجوری شروع میشد که مادر پسره میمیره بعد پسره برای انتقام از زن باباش میره دختر زن بابا رو پیدا میکنه و مجبورش میکنه باهاش ازدواج کنه و اینکه دختره تو بچگیش گم شده بود و یه خواهر دوقلو داشته که میمیره و مجبور بوده با اسم خواهرش زندگی کنه
در کل دختره خیلی مظلوم بود حتی تو بچگیش مادر پسره با قاشق داغ پوستشو میسوزونه
خیلی ممنون میشم اگه اسمشو بهم بگید

 

[فندوق کوشولو🧸🍪]

خب خب منم دنبال ی رمانم ک ی دختره مادرشو از دست داده و با پدرش ک پولداره زندگی میکنه اما پدره میمیره و شرکا و دوستای پدره مال و منال رو از دختره میگیرن اینم مجبور میشه اواره بشه تو خیابون با دوتا دختر دوست میشه که هر دو دزدن و بهش دزدی یاد میدن یک روز یکی از این دخترا میگه بریم دبی هم بهمون کار میدن هم خونه اول قبول نمیکنن ولی بعد میرن اون وقت وقتی میرسن دبی میبرنشون تو یک عمارت کم کم از دخترا هی کم میشده الکی میگفتن ک برای ادامه زندگی کاروخونه بهشون دادیم بعد دختره میفهمه ک دارن میفروشنشون تا میخاد فرار کنه اینم میفروشن به یک پسر مغروری که کلی اذیتش میکنه و ازش قاتل میسازه و مجبورش میکنه 5نفر رو بکشه و اگه اون 5نفر رو بکشه میتونه ازاد باشه لطفا اسمش رو بگید

 

[زینب سلمانی]

سلام
رمانی که من میخوام درباره ی دختری هست که برادرش بسیار ناگهانی با یک دختر تصادف میکنه و باعث فوت اون خانم میشه. این خانم نامزدی داره که اصلا برایش مهم نیست بلاجبار مجبور به امدن به دادگاه میشود
و این دختر رمان که نامش مریمه این پسر را ناگهانی در پارک میبینه و با هم مشاجره میکنن و بعد اون را در دادگاه میبینه
پسره هم برای اذیت کردن میرم که دختری مذهبی هست به او پیشنهاد میده که اگر به عقدش در بیاید رضایت میدهد داداشش ازاد شود مریم هم مجبور میشه قبول کنه و بعد از عقد از شهرستان به تهران میروند و از اینجا داشته شروع میشه

 

[mohii4030]

سلام دنبال ی رمان میگردم که دو فصل داره
فصل اولش زیاد اسم شخصیت هاشو یادم نیست فک کنم مهراد و دلارام یا ترنم و نیما بود بوده
که استاده عاشق دانشجوش میشه وبهش *** میکنه که برای خودش بکنش و... تا اینکه نیما که رقیب مهرادهست و عضو یک باند خلاف هستش عاشق دختره هست ی روز دختره میره پیش نیما که باهاش بحث کنه از پله ها میوفته و فراموشی میگره و نیما اونو به المان میبره و عضو باند خودش میکنه و و این نیما از زن اولش یک پسر داره به اسم ارمان خلاصه میگذره و دختره حافظشو به دست میاره و یک روز پلیسا یا دشمن نیما حمله میکنه بهشون و خونه اتیش میره زن اول نیما میسوزه و ارمان هم گم میشه و .....

و فصل دوم هم که شخصیت های فرزندانشون هست
یعنی ارمان ارمین نفس و ساحل

 

[عطی]

سلام وقت بخیر
من ی رمانی قبلا خوندم که پسره تو محلشون چون گیتار میزد بهش میگفتن مطرب و همش ب دخترای محل میگفتن نرین نزدیکش
شخصیت اصلی دختر اتفاقی برخوردی داشته با پسر که مجبور ب ازدواج شدن
میخواستم بدونم اسم این رمانو کسی میدونه

رمان وسوسه رو پک کنید