. . .

مهم ★پیدا کردن رمان‌های بی‌نام★

تالار تایپ اثر

miya .seee

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8147
تاریخ ثبت‌نام
2024-04-19
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
3

  • #2,531
سلام
یه رمان بود که پسره از امریکا میاد ایران فک کنم اسم پسره کاوه اس میاد پیش خانواده پدریش توی خانواده پدریش حرف از ارشه که مسئولیت شرکت واین چیزا روگرفته همه پدربزرگ وکل خانواده باهم زندگی میکنن پسره ارش وکه از مسافرت کاری برمیگرده میبینه دختره باحرکات پسرونه وتیپ پسرونه چون پدره ارش فقط دختر داره خودش وشبیه پسرا کرده بعد ارش میره شوهرخواهرش ودعوامیکنه این کاوه هم میره باهاش کتک کاری بعد اتاق کاوه روبرواتاق ارشه بعد مشخص میشه اسم ارش دریاست که هم اسم مادر کاوه اس مادر کاوه هم تو خونه اسمش ونمیارن بخاطر مسائل قدیمی که کاوه هم دنبالشونه فک کنم توی اسم رمانه یه استخوان داشت دقیق یادم نمیاد یه نویسنده تو تلگرام پارت پارت میزاشت میخواست چاپش کنه
 

poone20

رمانیکی تازه وارد
بازرس
ناظر
شناسه کاربر
7973
تاریخ ثبت‌نام
2024-03-15
آخرین بازدید
مشاهده صفحه اصلی انجمن
موضوعات
0
نوشته‌ها
9
پسندها
19
امتیازها
38

  • #2,532
سلام
یه رمان بود که پسره از امریکا میاد ایران فک کنم اسم پسره کاوه اس میاد پیش خانواده پدریش توی خانواده پدریش حرف از ارشه که مسئولیت شرکت واین چیزا روگرفته همه پدربزرگ وکل خانواده باهم زندگی میکنن پسره ارش وکه از مسافرت کاری برمیگرده میبینه دختره باحرکات پسرونه وتیپ پسرونه چون پدره ارش فقط دختر داره خودش وشبیه پسرا کرده بعد ارش میره شوهرخواهرش ودعوامیکنه این کاوه هم میره باهاش کتک کاری بعد اتاق کاوه روبرواتاق ارشه بعد مشخص میشه اسم ارش دریاست که هم اسم مادر کاوه اس مادر کاوه هم تو خونه اسمش ونمیارن بخاطر مسائل قدیمی که کاوه هم دنبالشونه فک کنم توی اسم رمانه یه استخوان داشت دقیق یادم نمیاد یه نویسنده تو تلگرام پارت پارت میزاشت میخواست چاپش کنه
عزیزم آفوگاتو نیست؟
 

Hossein darouge

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8151
تاریخ ثبت‌نام
2024-04-19
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
1

  • #2,533
سلام
یه رمانه که دختره بعد چند سال از خارج میادایران و با خونوادش رابطه خوبی نداره و بیماری قلبی داره یه خواهر داره که با عشق دختره ازدواج کرده و یه برادر بزرگتر از خودش.
سودا
 

ice0_0moon

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8159
تاریخ ثبت‌نام
2024-04-21
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
3

  • #2,534
سلام
یه رمان بود دوتا برادر بودن ک خون اشام بودن عاشق دختره به اسم رز بودن ک فقیر بود و میومد براشون نقاشی میگید باید براشون وارث میاورد
 

poone20

رمانیکی تازه وارد
بازرس
ناظر
شناسه کاربر
7973
تاریخ ثبت‌نام
2024-03-15
آخرین بازدید
مشاهده صفحه اصلی انجمن
موضوعات
0
نوشته‌ها
9
پسندها
19
امتیازها
38

  • #2,535

fatigh

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8161
تاریخ ثبت‌نام
2024-04-21
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
0
امتیازها
1

  • #2,536
سلام من دنبال یه رمانم که دختره و پسره خونشون روبه روی همه.پسره بعد از رفتن دوست دخترش افسرده و دیوونه شده و اولین باری که دختره رو میبینه فکر میکنه دوست دختر سابقشه و میبوستش.
 

mqds

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8165
تاریخ ثبت‌نام
2024-04-21
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
3
سن
22

  • #2,537
سلام
دنبال به رمانم که اسم پسره عطا شاهی بود و هی به فامیلیش افتخار میکرد بعد دختره اومد شد زن باباش به اجبار که فک کنم واس نجات دختره بود یعنی مرده خودش درخواست میده و ازدواجشون صوری بود ولی پسره نمی‌دونست که بعد دختره میفهمه مرده عموش بوده و اون پسره عطا هم بچه اصلی عموش نیس
 
آخرین ویرایش:

poone20

رمانیکی تازه وارد
بازرس
ناظر
شناسه کاربر
7973
تاریخ ثبت‌نام
2024-03-15
آخرین بازدید
مشاهده صفحه اصلی انجمن
موضوعات
0
نوشته‌ها
9
پسندها
19
امتیازها
38

  • #2,538
سلام
دنبال به رمانم که اسم پسره عطا شاهی بود و هی به فامیلیش افتخار میکرد بعد دختره اومد شد زن باباش به اجبار که فک کنم واس نجات دختره بود یعنی مرده خودش درخواست میده و ازدواجشون صوری بود ولی پسره نمی‌دونست که بعد دختره میفهمه مرده عموش بوده و اون پسره عطا هم بچه اصلی عموش نیس
آس دل؟
 

nananora

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8104
تاریخ ثبت‌نام
2024-04-09
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
1

  • #2,539
سلام من چند وقته دنبال یه رمانم که اسمش یادم بیاد موضوع اول از بین دوتا پسر عموکه یکی خیلی شیطون بود و اسمش مانی بود گفته میشه بعد یه دختر میاد سراغشون و میگه که یه عمه داشتن و از خانوادشون جدا شده بود و میخواد اونارو ببینه پسرا هم میرن پیشش و باهاش از زندگی و گذشتش میشنون و پسر شیطون از دختری که عمش به فرزندی قبول کرده بود خوشش میاد و اون یکی پسر عمو که مغرور و سرد بود عاشق همون دختری میشه که اونارو پیش عمشون برده بعد یه اتفاقا تو دانشگاه اون دختره بخاطر اینکه یکی به سرش زده بود مرد فک کنم اسم رمان اسم همین دخترس ولی بجز اون مانی اسم هیشکی یادم نیس
 

poone20

رمانیکی تازه وارد
بازرس
ناظر
شناسه کاربر
7973
تاریخ ثبت‌نام
2024-03-15
آخرین بازدید
مشاهده صفحه اصلی انجمن
موضوعات
0
نوشته‌ها
9
پسندها
19
امتیازها
38

  • #2,540
سلام رمانی که نقل قول کردی رکسانا از م.مودب پور هست
@nananora
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 4, کاربران: 0, مهمان‌ها: 4)

بالا پایین