. . .

مهم ★پیدا کردن رمان‌های بی‌نام★

تالار تایپ اثر

mina_m

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8113
تاریخ ثبت‌نام
2024-04-11
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
1

  • #2,521
سلام
من قبلا یه رمانی خونده بودم
که داستانش در مورد یه دخترست که رگه های قرمر تو چشمش داره
میره شمال تا دتبال پدرش که چندین ساله گم شده بگرده تو یه جشنی با یه پسره آشنا میشه
پسره خوناشام بوده میبوستش تو جشن و دختره هیچی یادش نمی مونه از اون شب
پسره دختره رو با عشق خودش اشتباه گرفته بود
عشقش چند سال پیش مرده بود و روحشو تو جشم یه دختر دیگه طلسم کرده بود
بعد روح عشق پسره از جشم دختره بیرون میاد
دختره هم با یه پسر دیگه ازدواج میکنه
فک کنم اسم دختره سارا بود اسم پسره حامی
کسی اسم این رمان تخلیو میدونه؟
 

ستاره دریایی

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8119
تاریخ ثبت‌نام
2024-04-12
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
3

  • #2,522
من قبلا یه رمان خوندم ولی اسمش یادم رفته اگه کسی میدونه بهم بگه
در مورد یه دختر بود که اسمش یادم نمیاد که تو باغ خونشون یه در وجود داشت و پشت اون در هم یه سرزمین بود یه پسره از اون در میاد تو حیات خونه دختر ه و فکر کنم گردنبد پسره میفته دختره پیداش میکنه و فکر کنم روری که دختره میخواست بره دانشگاه تو یه شهر دیگه پسره دختره رو میدزده میگه چون از من دزدی کردی فکر کنم اسم پسره آریو بو اگه کسی میدونه بهم بگه
 

negar5890

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8120
تاریخ ثبت‌نام
2024-04-12
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
3

  • #2,523
سلام
من دنبال یه رمانی میگردم خیلی هم سراغشم ولی پیداش نمیکنم هرکی میدونه لطفا اسمش رو به من بگه و اینم بگم که اگه مطمئن نیستید اون رمان باشه بازم بگید چون من خیلی وقت پیش خوندمش و خیلی از اسم ها و رمان رو یادم نیست
یه پسریه که از بچگی ناتوانی*** ..‌. داشته فکر میکنم بعد یه دوست خیلی صمیمی هم داره به اسم فکر کنم آرش که ***.. هستش بعد نمیدونم چی میشه با یه دختری توی آپارتمان همسایه میشن که یدفعه خانواده پسره و دختره آشنا درمیان و قضیه خانواده ها هم خیلی پیچیده اس
بعد ، دختره عاشق پسره میشه بعد یادم نیست چه اتفاقایی میفته که مادر پسره به دختره میگه که پسرم از بچگی فلان بوده و باید بگم که دکتر پسره بهشون گفته برای اینکه اون درمان بشه باید یا ازدواج کنه یا چنین چیزی بعد این دختره یه آدرس از اونجایی که فکر میکنم یه مهمونیه و اون پسره و دوستش رفتن پیدا میکنه و میره به اون مهمونی ...
بعدش یادمه که دختره فکر میکنم به صورت غافلگیرانه میره به خونه پسره تا به اون ابراز علاقه کنه بعد پسره پسش میزنه
بعد حالا یه اتفاقایی میفته که این پسره هم کم کم عاشق دختره میشه بعد دقیقا همون مدلی که دختره بهش ابراز علاقه کرده بهش ابراز علاقه میکنه
بعدش واسه این که رمان روشن تر بشه باید بگم که برادر دختر و خواهر پسر هم عاشق هم میشن که اونا هم داستان خودشون رو دارن ...
وای تو رو خدا اگه میدونید اسم رمان رو بهم بگید
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Donya.. 65

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8121
تاریخ ثبت‌نام
2024-04-12
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
3

  • #2,524
سلام ببخشید یه رمان خیلی وقت پیش خونده بودم الان هرچی فکر میکنم اسمشو یادم نمیاد که به دختره بود که پدرش ترکشون کرده بود و بعد چند سال پسرعموش از خارج برمیگرده و پیش اینا میمونه که اون پسر هم خیلی غیرتی بود و دختر داستان هم یکم آزاد شده بود...
 

mahsa mohammadi

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8124
تاریخ ثبت‌نام
2024-04-12
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
1

  • #2,525
سلام من یه رمان خوندم ولی گمش کردم اینجوری بود که دختره اسمش محیا بود و معلم مدرسه شو اذیت کرد از سر لجبازی اسم پسره هم علی بود بعد پسره باعث میشه دختره پاهاش انگار فلج شه ولی بعد خوب میشه فک کنم بعد دختره میخواد فرار کنه از دست علی چون مجبور شده باهاش ازدواج کنه بعد میاد با امیر که دوست علی بوده برنامه ریزی می‌کنه که امیر بهش پول بده و اونم فرار کنه و امیر گفته بود فقط دلش سوخته ولی روز فرار امیر میخواد به محیا تعرض کنه که علی میرسه و فک میکنه محیا بهش خیانت کرده و کلی اذیتش میکنه اسمش و تو کانالش زده بود رمان دبیرستانی خواهش میکنم اسمشو بهم بگین چون هرکاری میکنم دانلود نمیشه با این اسم
سلام عزیزم این رمانی که میگی اسمش ماتیکِ اسم شخصیت ها هم ساواش،لادنه
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Hanaw

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8107
تاریخ ثبت‌نام
2024-04-10
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
3
پسندها
8
امتیازها
13

  • #2,526

Hanaw

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8107
تاریخ ثبت‌نام
2024-04-10
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
3
پسندها
8
امتیازها
13

  • #2,527
سلام ی رمان هس دختره با عموش زندگی میکرد بعد مستقل شد بعد ی پسره رو ب فرزندخوندگی قبول کرد با همونم ازدواج کرد مربوط ب هک و اینام بود
 

آرامـش

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
نام هنری
آن شرلی کاتبرت
شناسه کاربر
7835
تاریخ ثبت‌نام
2024-02-26
آخرین بازدید
موضوعات
5
نوشته‌ها
56
پسندها
230
امتیازها
63
سن
20
محل سکونت
اهواز

  • #2,528

masih

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8139
تاریخ ثبت‌نام
2024-04-16
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
3

  • #2,529
سلام
یه رمان بود درباره ی دو تا رفیق اسم یکیشون امیرعلی بود که خواهراشون هم با هم دوست بودن این دوتا پسر سر اینکه یکیشون میوفته تو خلاف قهر بودن ولی وقتی خواهراشون رو سر همون موضوع خلافکارا میگیرن اینا تو راه نجات خواهراشون با هم اشتی میکنن
خود داستان قشنگ تر بود ببخشید اگه بد توضیح دادم
 

فاطیی

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8142
تاریخ ثبت‌نام
2024-04-17
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
1

  • #2,530
سلام
خوب یه رمان بود اسم پسره ارشیا بود فک کنم دختره رو یادم نیست اینا به اجبار ازدواج میکنن ولی پسره یکی دیگه رو دوست داشته و اون دختره به پسره خیانت کرده بوده بعد دختر اصلی حامله هست بعد میبینه که ارشیا داره خیانت میکنه بهش از پله ها پرت میشه پایین و بچش میمیره بعد طلاق میگیرن و دختره یه پسر و دختری رو با فرزندی میگیره و بعد پسره برمیگرده...

اگه اسمشو میدونید بگید لطفا
فرشته نجات
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 3, کاربران: 0, مهمان‌ها: 3)

بالا پایین