. . .

یک جرعه کتاب! | قسمتی از کتاب

تالار متفرقه ادبیات

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,225
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #971
این جور نیست که زندگی فقط به تاریکی و روشنایی تقسیم شده باشد. یک منطقه ی میانی سایه دار هم هست. کار عقل سالم، تشخیص و فهم این سایه هاست. کسب عقل سالم هم قدری زمان و تلاش می خواهد.

می دانی چی فکر می کنم؟ به نظرم خاطره ها شاید سوختی باشد که مردم برای زنده ماندن می سوزانند. تا آنجا که به حفظ زندگی مربوط می شود، ابدا مهم نیست که این خاطرات، به درد بخور باشد یا نه. فقط سوخت اند.

آگهی هایی که روزنامه ها را پر می کنند، کتابهای فلسفه، تصاویر زشت مجله ها، یک بسته اسکناس ده هزار تایی، وقتی خوراک آتش بشوند، همه شان فقط کاغذند. آتش که می سوزاند؛ فکر نمی کند، آه، این کانت است، یا آه، این نسخه ی عصر یومیوری است، یا چه زن قشنگی!

برای آتش، اینها چیزی جز تکه کاغذ نیست. همه شان یکی ست.

خاطرات مهم، خاطرات غیر مهم، خاطرات کاملا بدرد نخور؛ فرقی نمی کند. همه شان سوخت اند...

پس از تاریکی | هاروکی موراکامی
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,225
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #972
در آن جامعه کاملا پدرسالار، چه میزان نبوغ و صداقت لازم بود تا به رغم آن همه انتقاد، محکم به نظر خود بچسبند و عقب نشینی نکنند؟ تنها جین آستین این کار را کرد و امیلی برونته. در خمیرمایه آنها چیز دیگری بود، شاید بهترین چیزها. آنها آن گونه نوشتند که زنان می نویسند، نه آن گونه که مردان می نویسند.

از آن هزار زنی که درآن عصر رمان می نوشتند، تنها این دو نفر هشدارهای پی در پی معلم سختگیر را به کلی نادیده گرفتند. این طور بنویس، آن طور فکر کن. تنها این دو نفر آن صدای سمج و مداوم را نمی شنیدند که گاهی غر می زد، گاهی تحکم می کرد، گاهی اندوهگین بود، گاهی شگفت زده، گاهی خشمگین، گاهی مهربان!

اتاقی از آن خود | ویرجینیا وولف
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,225
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #973
وقتی مردم از تمرکز کردن روی رویاهایشان دست می کشند، آنان در راه پرپیچ و خم ذهن هایشان گم می شوند، با کمال تعجب در یک چرخه تکراری سرگردان می شوند. بنابراین وقتی زندگی رنگ می بازد، هیجان نیز می میرد. تا جایی که شما در زندانی که خودتان ساخته اید به دام می افتید و به جای اینکه زندگی کنید، همواره به بیرون از آن چشم می دوزید.

مرد، پول و شکلات | منا ون پراگ
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,225
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #974
آب صاف و خنکی است، این آب هستی بخش و روح افزاست، این آب از کوهستان که سرازیر می شود غران و خروشان است. از تخته سنگ ها می جهد، بوته ها را از جا می کند، شن ریزه ها را با خود می غلطاند. وقتی به جلگه رسید آرام و مصفاست، چمن ها را می آراید و گل ها را طراوت می بخشد و برکت همراه دارد. همین آب وقتی به مرداب رسید و یا در حوض های متعفن باقی ماند، گنداب می شود.

اگر به شوره زار رفت به عمق زمین نشست می کند و روی زمین دیگر اثری از آن نیست. اما باز به قعر زمین که نشست صاف و زلال می شود. این است زندگی من. همان آب صاف و روح افزاست که به این شکل های ناجور در می آید.

چشمهایش | بزرگ علوی
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,225
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #975
در یک روز، در یک ساعت، همه چیز ممکن است درست شود! نکته اصلی این است که دیگران را مثل خودتان دوست بدارید. این نکته ی اصلی است، همه چیز است. به هیچ چیز دیگری احتیاج نیست. آن وقت بلافاصله خواهید فهمید که چطور می شود همه چیز را درست کرد. این حقیقتی است قدیمی. حقیقتی که بارها و بارها گفته شده، ولی باز هم بین انسان ها ریشه ندوانده!

من خواهم جنگید، اگر همه ی ما می خواستیم همه چیز را می شد بلافاصله درست کرد...!

رویای آدم مضحک | فیودور داستایفسکی
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,225
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #976
آیا تا به حال به اجبار به دستشویی عمومی رفته اید که بوی بد بدهد به طوری که حالت خفه شدن به شما دست بدهد؟ دقت کرده اید که بعد از 5 دقیقه، دیگر به آن شدت بوی بد را احساس نمی کنید؟! و اگر تصادفا یک ساعت آنجا گیر بیفتید ممکن است بگویید: انگار اصلا بوی بدی نمی آید. قانونی در این جا داریم که صادق است ما به محیطمان عادت می کنیم.

اگر با آدم های بدبخت نشست و برخواست کنید، کم کم به بدبختی عادت می کنید و فکر می کنید که این طبیعی است! اگر با آدم های غرغرو همنشین باشید عیب جو و غرغرو می شوید و آن را طبیعی می دانید. اگر دوست شما دروغ بگوید، در ابتدا از دستش ناراحت می شوید ولی در نهایت شما هم عادت می کنید به دیگران دروغ بگویید؛ و اگر مدت طولانی با چنین دوستانی باشید، به خودتان هم دروغ خواهید گفت. اگر با آدم های خوشحال و پرانگیزه دمخور شوید شما هم خوشحال و پرانگیزه می شوید و این امر برایتان کاملا طبیعی است. تصمیم بگیرید به مجموعه افراد مثبت ملحق شوید وگرنه افراد منفی شما را پایین می کشند و اصلا متوجه چنین اتفاقی هم نمی شوید.

یکروز را 365 بار تکرار نکنیم | اندرو متیوس
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,225
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #977
کاترینا زندانی نمونه شده بود. در آشپزخانه کار می کرد و قرار بود اگر شروع دادگاه اصلی به تاخیر افتد، در بخش حسابداری نیز مشغول به کار شود. البته آن جا طبق اطلاعات به دست آمده از آمدن او کسی خوشحال نیست و از منضبط بودن او همه «هم کارمندان و هم زندانیان» بیمناکند. امکان آن هم می رفت که او تمام مدت محکومیتش را آن جا سپری کند. دادستان برای او تقاضای پانزده سال زندان کرده و شاید هفت الی ده سال تایید شود.

این ناراحت کننده ترین خبر در تمام زندان بود. مشاهده کنید از انضباط همراه با برنامه ریزی صحیح هیچ جا استقبال نمی شود؛ چه در خود زندان چه در اداره ی زندان.

آبروی از دست رفته کاترینا بلوم | هاینریش بل
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,225
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #978
هر زمان که پدر قصد مسافرت با کشتی را داشت من هم به او ملحق می شدم و اغلب روی عرشه با هم قدم می زدیم و در مورد موضوعات مختلفی که ذهن مان را مشغول ساخته صحبت می کردیم. او می گفت از همان موقع که در نیروی دریایی خدمت کرده همیشه اقیانوس او را یاد خدا می اندازد. همواره به من می گفت، ما همه آفریده او هستیم اما جنس مان از جنس او نیست.

او برایم توضیح داد که اگر یک فنجان برداری و از آب اقیانوس پُر کنی آنچه درون فنجان وجود دارد همان اقیانوس است. درست است که همه اقیانوس در آن فنجان نیست و همان حجم و قدرت را ندارد اما مطمئن هستی که هنوز آنچه در فنجان وجود دارد همان اقیانوس است.

ما نمی توانیم به همان عظمت و بزرگی و اقتدار باشیم ولی ما نیز از آن برخوردار هستیم به این دلیل که از جنس او ساخته شده ایم. اگر من آن فنجان پر از آب اقیانوس را روی عرشه کشتی قرار دهم در نهایت بخار می شود و دوباره به اقیانوس باز می گردد. همان طور که اگر آب اقیانوس در ظرف جداگانه ای باشد قدرت کل نیروی اقیانوس را از دست می دهد.

مسلما دیگر به اندازه اقیانوس قدرت و عظمت ندارد. این راز گرامی داشتن خدایی بودن ما است. درست مانند آن فنجان ما هم در نهایت قالب مان تغییر می کند و به منبع حیات مان باز می گردیم اما مجبور نیستیم بمیریم تا به خدا برسیم. تا زمانی که خود را همانند خدا ببینیم به قدرت او دسترسی داریم همان طور که پدر در یکی از کتاب هایش اشاره کرده است: قدرت خدا یعنی قدرتی بی پایان برای خلق و آفرینش، برای معجزات و برای حس کردن لذت زنده بودن.

تا آهنگ درونت هست وقت مردن نیست | سرنا دایر- وین دایر
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,225
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #979
من عقیده دارم که انسان تغییر نمیکند ولو یکصدهزارسال از او بگذرد. یک انسان را اگر در رودخانه فرو کنید به محض اینکه لباس های او خشک شد، همان است که بود.

یک انسان را اگر گرفتار اندوه نمایی از کرده های گذشته پشیمان میشود، ولی همین که اندوه از بین رفت، به وضع اول برمی گردد و همانطور خودخواه و بی رحم میشود.

سینوهه | میکا والتاری
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,225
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #980
سرتاسر این دوره بلوغ همه شگفتی است. هم سن عقل است و هم سن عواطف؛ گنجینه های دل و جان هر دم سیلی از اندیشه و طوفانی از عشق به هرسو می پراکند. هیچ وقت جهان این همه زیبا به نظر نمی رسد؛ هیچ گاه به این نحو دور از دسترس و با این همه قابل تصرف دیده نمی شود؛ سنهای بعدی به حسرت به آن نگاه می کنند. سن بلوغ، بهار قدرتها و فصل بذرافشان خرمنها است. همه عواطف و احساسات پاک، غذای خود را از این سن می گیرند؛ می توان آن را رنسانس زندگی نامید.

لذات فلسفه | ویل دورانت
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4
بازدیدها
450
پاسخ‌ها
1
بازدیدها
43
پاسخ‌ها
7
بازدیدها
153

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین