. . .

یک جرعه کتاب! | قسمتی از کتاب

تالار متفرقه ادبیات

N.G

معاونت بازنشسته
کاربر طلایی
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
76
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-12
آخرین بازدید
موضوعات
112
نوشته‌ها
1,312
راه‌حل‌ها
24
پسندها
25,211
امتیازها
568
محل سکونت
جلگه‌ی خشکیده

  • #411
زنان یک جامعه را محدود کنید ، آن ها را تو سری خور کنید ، تمسخرشان کنید.
کاری کنید تا بزرگترین آرزویشان ازدواج و بزرگترین هنرشان آشپزی و خیاطی باشد.
بلایی بر سر آن ها بیاورید تا از اجتماع بترسند ، تخم تفکری در ذهن پدرانشان بکارید تا ایمان بیاورند دخترانشان را باید در قفس پرورش دهند ، کتاب علم و قلم و چکش را از دخترانشان بگیرید و به جای آن ملاقه و سوزن دستشان بدهید، با جوانانشان کاری کنید که از جنس مخالفشان دور باشند ولی تمام تفکرشان پیش آن ها باشد.

هر کسی که برای آزادی زنان تلاش کرد را بنده شیطان و دشمن خدا بنامید که او دشمن ما ، و ما خدای زمین هستیم.
من تضمین میدهم چنین جامعه ای هزار سال هم بگذرد ، پیشرفت نخواهد کرد‌.

+مطمعن نیستم دقیقا همین متن باشه چون مدت طولانی می شه خوندمش...
چگونه جهان را اداره کنیم | وینستون چرچیل
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #412
هرچه قدر هم که با نام هایی چون: فرهنگ، شخصیت روان یا چیزهای دیگر، از زن‌ها خواسته شود که این طور یا آن طور لباس بپوشند و رفتار کنند هر چه قدر هم که دیگران بخواهند به کمک چندین مراقب و نگهبان نادان تمام زن‌ها را، فارغ از بعد تمام انسانی آنها، چون یک گله نگه دارند صرف نظر از این که برای سرکوبِ زندگیِ پر روح این جنس لطیف از چه فشارهایی استفاده می‌شود.

هیچ یک از این‌ها نمی‌تواند این حقیقت را تغییر دهد که زن همانی است که هست. لطیف، ولی در عین حال پرقدرت! آن قدر پر قدرت که هیچ اجباری را نپذیرد.

زنانی که با گرگ‌ها می‌دوند | کلاریسا پینکولا استس
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #413
شعور موهبت بزرگی است. گنجینه گرانبهایی مانند خودِ زندگی.

انسان به شعور از موجودات دیگر متمایز می‌شود. اما این شعور به بهای گزافی به دست می‌آید: جراحت مرگبار.

هستی ما تا ابد تحت الشعاع دانستن این نکته است که می‌بالیم و به اوج شکوفایی می‌رسیم و روزی ناگزیر پژمرده می‌شویم و می‌میریم.

خیره به خورشید نگریستن | اروین د. یالوم
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #414
بدبخت را می‌گفت: کسی است که از ریسک کردن بترسد، شاید هیچ وقت افسرده و غمگین نشود، ولی هرگز به عرفان زندگی نخواهد رسید و هرگز هم «لذّت رنج» کسی را که در جستجوی امیال و آرزوهایش بوده، نخواهد چشید.... وقتی نگاهی به گذشته خود دارد صدای قلبش را خواهد شنید، چه کرده ای، معجزه هائی را که هر روز، خداوند در سرزمین زندگانیت کاشت؟

چه کرده ای، استعداد و لیاقت هایی را که خداوند به تو ارزانی داشت؟

آیا همه و همه را در عمق جُبن و نادانی هایت ر‌ها کرده و مدفون ساختی؟

اگر چنین است، محققا زندگی را باخته‌ای و از دست داده ای.

بدبخت کسی است که این کلام را می‌شنود و به معجزه‌ی «لحظات» ایمان می‌آورد در صورتی که «لحظه»‌ی سحرانگیز مدت زمانی است که: گذشته است.

کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم | پائولو کوئیلو
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #415
. ایده‌ی مبارزه طبقاتی میتواند موجب کج فهمی شود: مبارزه طبقاتی مبارزه‌ای بر سر قدرت نیست که درصدد پاسخ گویی به این پرسش باشد که چه کسی پیروز خواهد شد و چه کسی بازنده؟ و نیز اشاره به جنگی نیست که بنا باشد نتیجه اش برای برنده خوب باشد و برای بازنده بد. این گونه اندیشیدن یعنی واقعیت‌ها را رمانتیکی و مبهم جلوه دادن؛ زیرا بورژوازی چه در این جنگ پیروز شود، چه ببازد، توسط تضاد درونی و مرگبار پیشرفت محکوم به فناست.

خیابان یکطرفه | والتر بنیامین
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #416
. روزی میرسد که نسبت به همه چیز بی تفاوت می‌شوی. نه از بدگویی‌های دیگران می‌رنجی و نه دلخوش به حرف‌های عاشقانه‌ی اطرافت؛ به آن روز می‌گویند: «پیری»

آن روز، ممکن است برای برخی پس از سی سال از اولین روزی که پا به این دنیا گذاشته اند؛ فرا برسد و برای برخی پس از هشتاد سال هم هرگز اتفاق نیفتد.

این دیگر به چگونه تا کردن زندگی با انسان‌ها دارد!

سفر به خیر آقای رییس جمهور | گابریل گارسیا مارکز
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #417
کاترین: از حرفهای من ناراحت نشو ما هر دو یکی هستیم نباید عمدا بین خودمون سوء تفاهم به وجود بیاریم.
فردریک: چه جوری؟

کاترین: آدمهایی که همدیگر رو دوست دارند مخصوصا بین خودشون سوءتفاهم بوجود میارند و دعوا می‌کنند بعد یهو می‌بینند که دیگه همدیگر رو دوست ندارند.

فردریک: ما دعوا نمی‌کنیم.

کاترین: نباید بکنیم، چون اگر توی این دنیا اتفاقی بین ما بیفته همدیگرو از دست میدیم، اونوقت دست دیگران میفتیم!

وداع با اسلحه | ارنست همینگوی
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #418
سعی کنید زندگی را بدون ثبت وقت تصور کنید.

احتمالا نمی‌توانید. شما سال، روزهای هفته را می‌شناسید.

با این حال همه در اطراف شما نسبت به ثبت وقت بی توجه اند.

پرنده‌ها دیرشان نمی‌شود. هیچ سگی ساعتش را نگاه نمی‌کند. گوزن‌ها دلواپس فراموش کردن تولد‌ها نیستند. فقط انسان زمان را اندازه می‌گیرد. فقط انسان ساعت را اعلام می‌کند؛ و به همین دلیل، فقط انسان از ترسی فلج کننده رنج می‌برد که هیچ موجود دیگری تحمل نمی‌کند. ترسِ تمام شدن وقت!

وقت نویس | میچ آلبوم
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #419
سکوتِ من، گذشته دارد. به خاطر آن، بار‌ها تشویق شده ام. هفت هشت ساله بودم که می‌دانستم هر بچه‌ای آن را ندارد. سکوتِ من، اولین دارایی ام به حساب می‌آمد.

در طولِ سال هایی که بعد از آن آمد، بار‌ها موردِ تحسینِ زن‌های خانواده مان قرار گرفتم به خاطرِ توداری ام. خیلی زود فهمیدم که به یک صندوقچه می‌مانم با دری کیپ و پُر از راز.

امیر از سکوتِ من کلافه می‌شد. سکوتِ من او را می‌ترساند. کم کم عادت به پرحرفی پیدا کردم، حتی در مواقعی که لازم نبود.

سال‌ها بعد یاد گرفتم که حرف می‌تواند حتی مخفیگاهی بهتر از سکوت باشد.

پرنده من | فریبا وفی
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #420
شخصیت درونی من به گونه‌ای ست که اگر محکوم به مرگ هم بشوم، همچنان آرامش خود را حفظ خواهم کرد و حتی ممکن است شب قبل از اعدام شروع به آموختن زبان چینی کنم، تا در دام احساساتِ مبتذل و عوامانه‌ی خوشبینی و بدبینی نیفتم. شخصیت درونی من این دو احساس را باهم ادغام کرده و از آن‌ها فراتر می‌رود: من یک انسان بدبین هستم بخاطر آگاهی ام، اما خوشبینم بخاطر اراده ام.

نامه‌های زندان | آنتونیو گرامشی
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4
بازدیدها
477
پاسخ‌ها
1
بازدیدها
170
پاسخ‌ها
2
بازدیدها
58

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 2, کاربران: 0, مهمان‌ها: 2)

بالا پایین