نقد شعر در شهر
نویسنده:
@Nil@85
منتقد: آقازاده
نام اثر:
در هر اثری مهم ترین رکن نام شعر است که مشخص کننده موضوع کلی، محتوای متن، ژانر مربوطه و یکی از مهم ترین جاذب های اثر است.
اسم این اثر در شهر بود؛ درکل این عنوان مفهوم خاصی ندارد و فکر مخاطب را درگیر خود نمیکند و شاید مخاطب به راحتی از اثر بگذرد، عنوان تنها به ژانر اجتماعی مربوط بود و درکل ژانر عاشقانه را نشان نمیداد و نمیشد از روی عنوان به ژانر مربوطه پی برد.
اندازه عنوان کوتاه و مناسب بود ولی از کلمات مجذوبی ترکیب نشد بود و درکل از یک کلمه مصدر و یک کلمه وصفی ایجاد شده بود.
عنوان کلیشهای بود و مخاطب با دیدنش حس تکراری بودن اثر را میکرد که این خود یک نکته منفی به شمار میآید
ژانر:
ژانر نشان دهنده موضوع و احساسات یک اثر است، در زمانی که نویسنده ژانر خود را انتخاب میکند حتما باید دقت کند که بتواند احساسات و محتوای اثر را با ژانر خود مرتبط سازد.
این اثر با ژانر اجتماعی کاملا مرتبط بود ولی در اثر به ندت میتوان اثری از ژانر عاشقانه دید و بیشتر بر روی ژانر اجتماعی متن بنا شده بود.
متن درکل از ژانهای متفاوتی چون تراژدی، عاشقانه و اجتماعی بود که تقریبا 90% متن ژانر اجتماعی را دارا بود و متن نتوانسته بود احساسات عشقانه را بیان سازد.
مقدمه:
مقدمه یکی از ارکان مهم برای مجذوب ساختن اثر است که مخاطب با خواندنش خود را برای فضای مربوط آماده میکند، در نتیجه نویسنده باید تمام خلاقیتش را برای نگاشتن این رکن به کار ببرد.
مقدمه را شاعر عاشقانه نوشته بود که با خواندنش مخاطب خود را آماده فضایی عاشقانه میکند ولی وقتی با متن کلی مواجه میشود به ندرت این فضا را میبیند که این خود باعث میشود تا مخاط به ادامه اشعار نپردازد.
کلمات استفاده شده در مقدمه مناسب بود و مقدمه را به حالت موزونی در آورده بود ولی از آنجا که مقدمه کوتاه بود مخاطب نمیتوانست احساساتش را حس کند.
جلد:
اثر فاقد جلد بود.
سیر:
سیر بدین معنا نیست که نویسنده فقط بر روی یک موضوع تمرکز کند بلکه بدین معناست که تمام موضوعات نگاشته شده را در یک شاخه بگذارد و احساسات را در هر لحظه تغییر ندهد.
متاسفانه شاعر در این مورد خیلی ضعیف عمل کرد بود و در هر پست به موضوع جدیدی میپرداخت؛ دقت شود که تمام اشعار شما دو بیتی بودند و چه بسا شما باید حداقل در سری تا سه پست اشعارتان را در رابطه با هم ادامه میدادید تا مخاطب بتواند حس و حال شما را درک کند.
از انجا که نویسنده به همان پارت های کوتاه بسنده کرده بودند به ندرت میشد با متون انس گرفت
توصیفات:
توصیفات یعنی بتوان تمام احساسات خود را در موقع نوشتن نشان داد و مخاطب را با احساسات خود آشنا کرد.
از انجا که نویسنده موضوع یکسانی بر مبنای تمام پارتها نداشت توصیفات به ندرت بود و احساسات موجود در متن هویدا نبود.
نویسنده میتوانست از آرایه های ادبی متفاوتی استفاده کند و مخاطبین را با احساسات خود وقف دهد.
لحن:
در اشعار ما دو نوع لحن داریم، ادبی و محاوره ای که شاعر باید یکی از این دو مورد رو برگزیند، شاعر لحن ادبی را برگیزده بود و تمام متونش در این راستا بود و هیچگونه پرش لحنی در متون دیده نمیشد.
بهره گیری از آرایه های ادبی:
همانطور که در رکن توصیفات گفته شده استفاده از ارایه مهم است و باعث میشود مخاطب راحت تر با احساسات موجود انس بگیرد که نویسنده در این مورد کمی عمل ضعیف کرده بود.
تکرار:
تکرار برخی از واژه ها، علائم و... موجب دلزدگی مخاطب میشود که شاعر با بهره گیری از کلمات متنوع این مورد رو به خوبی انجام داده بود و از افعال متنوع و علائم مرتبط استفاده کرده بود .
رعایت پارت نویسی:
هر نویسنده ای باید بداند که در هر پارتش چه هدفی دارد و در حین این صورت پارت را به طوری بگذارد که باعث کسلی نویسنده نشود.
پارتهای نویسنده با توجه به قالبش میبایست کوتاه می بود ولی این دلیل نمیشود که ره پارت را رها کرد. میتوان در پست های بعد با همان حال و هوا ادامه داد و درکل یک اثری شاعرانه و احساسی را پدید آورد.
نویسندهدرکل پارتهایی کوتاه نگاشته بود که باعث کاهش مجذوبیت میشد.
رعایت شرع و قوانین:
خلاصه در هر جامعه ای یک رسم و اعتقادات و همچنین قوانینی است که باید رعایت شود!
نویسنده کاملا قوانین و اعتقادات را رعایت کرده بود.
غلط املایی:
در متون غلط املایی دیده نمیشد به جز چند مورد که از نیم فاصله استفاده نشده بود.
سطح: برنزی
@ara.pr.o.o