. . .

تمام شده نقد و تعیین سطح مجموعه شعر تاریکی | زهرا وحیدی نکو

تالار نقد شعر و دلنوشته‌ها
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Nil@85

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
بخشدار
مدیر
منتقد
انتشاریافته‌ها
1
بخشدار
- کتابدونی
مدیر
نقد
شناسه کاربر
838
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-28
آخرین بازدید
موضوعات
109
نوشته‌ها
1,568
راه‌حل‌ها
54
پسندها
13,567
امتیازها
650

  • #1
آخرین ویرایش:
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user
راه‌حل
نقد مجموعه شعر تاریکی اثر زهرا وحیدی نکو

قبل از اینکه شروع کنم به نقد مجموعه شعر خانم زهرا وحیدی نکو، به نظرم بهتره اول یه تعریف کلی از شعر داشته باشیم تا بدونیم اصلا چه معنی و مفهومی داره و بر اساس همین تعریف اثر این دوست عزیزمون رو نقد کنم.
تعاریف زیادی از شعر شده که همه در یه سری چیزا مشترکن و یه معنی کلی رو بهمون میدن:
شعر، بیان تخیلات، عواطف و احساسات در یک قالب موزونه که خلقش، به عنوان یه اثر هنری، به رعایت یه سری قوانین و قواعد بستگی داره. برای سرودن شعر، قالب‌های مختلفی وجود داره: رباعی هست، غزل، مثنوی، شعر نیمایی و سپید و... هم هست، هر کدوم اینا وزن و شکل و فرم خاص خودشون رو دارن، هر چند تمامشون محصول تخیلات و احساسات شاعر هستن.
عنصر خیال که خودش یکی از عناصر مهم در سرودن شعره و البته بحث گسترده‌ای رو...

Nil@85

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
بخشدار
مدیر
منتقد
انتشاریافته‌ها
1
بخشدار
- کتابدونی
مدیر
نقد
شناسه کاربر
838
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-28
آخرین بازدید
موضوعات
109
نوشته‌ها
1,568
راه‌حل‌ها
54
پسندها
13,567
امتیازها
650

  • #2
نقد مجموعه شعر تاریکی اثر زهرا وحیدی نکو

قبل از اینکه شروع کنم به نقد مجموعه شعر خانم زهرا وحیدی نکو، به نظرم بهتره اول یه تعریف کلی از شعر داشته باشیم تا بدونیم اصلا چه معنی و مفهومی داره و بر اساس همین تعریف اثر این دوست عزیزمون رو نقد کنم.
تعاریف زیادی از شعر شده که همه در یه سری چیزا مشترکن و یه معنی کلی رو بهمون میدن:
شعر، بیان تخیلات، عواطف و احساسات در یک قالب موزونه که خلقش، به عنوان یه اثر هنری، به رعایت یه سری قوانین و قواعد بستگی داره. برای سرودن شعر، قالب‌های مختلفی وجود داره: رباعی هست، غزل، مثنوی، شعر نیمایی و سپید و... هم هست، هر کدوم اینا وزن و شکل و فرم خاص خودشون رو دارن، هر چند تمامشون محصول تخیلات و احساسات شاعر هستن.
عنصر خیال که خودش یکی از عناصر مهم در سرودن شعره و البته بحث گسترده‌ای رو می‌طلبه، تصویرسازی هنرمندانه و ایجاد یک نوشته‌ی زیبا و تأثیرگذاره، یعنی شاعر ادراکاتش از دنیای بیرونی رو که جلوش داره می‌بینه و حس می‌کنه، توی ذهنش به صورت دیگه‌ای کنار هم می‌چینه، بهشون پر و بال میده و حتی با همونا یه دنیای جدید خلق می‌کنه و اون تصوراتش رو به صورت کلمات موزون و جذاب به بیرون از ذهنش می‌فرسته اما هر کلام موزونی هم البته شعر نیست و اینجا بازم نیازه که این کلام موزون بهش پرداخته بشه تا جذابیت و زیبایی داشته باشه و باید معنا و موضوعی هم داشته باشه، حالا تا اینجا رو که گفتم ببینیم شاعرمون تا چه اندازه در رعایت چیزایی که گفته شد موفق بوده:

سرانجام قلبم شبیه به تاریکی ست!
تاریکی ام شبیه به هیچ نیست!
زندگی ام بی تو طلوع ندارد!
قلبم بی تو آرام و قرار ندارد!


همون‌طور که گفتم، استفاده از عنصر خیال یکی از مهمترین بخش‌ها برای سرودن شعره، تا جایی که می‌بینیم شاعر ما یه چیزایی توی ذهنش بوده ولی نتیجه‌ی استفاده‌ی از اونا، یه سری جملات و کلمات خام در کنار همه که باز هم سعی شده با موزون کردنشون حالت شعر بهشون بده:
هرگز نمیشود دوباره دلگیر قلبم!
باز میشود پنجره امید در درونم.


که
ناموفق عمل کرده و جملاتش بدون وزن و بدون رعایت زیبایی کلام در کنار هم قرار گرفتن. شعر این نیست که شما فقط اون چیزی رو که توی ذهنته بنویسی، اون که توی ذهنت شکل گرفته، یه ماده‌ی خام و اولیه‌ست که کلی کار داره تا جا بیفته و به صورت قابل قبولی در بیاد. وقتی نوشته‌ی شما وزن و قافیه‌ی درستی نداشته باشه و زیبایی هم در کلام شاعر وجود نداشته باشه، انتخاب کلمات به درستی صورت نگرفته باشه:
این پایان من نیست!
تاریکی من نیست!
این یک اشتباه است!
یک دروغ است!


پس اثرتون شعر قابل قبولی از آب درنمیاد و چه بسا اصلا به یه شعر هم تبدیل نشه.

اشعار شما زهرای عزیز( من به خاطر این‌که شما به عنوان شعر اونا رو در انجمن قرار دادین، میگم اشعار) به سبب ناآشنایی و تازه کار بودن، نتونسته شکل شعر به خودش بگیره و حتی تا آخر، همون‌طور جملاتی خام و اولیه باقی موندن که از ذهنی به احتمال زیاد مشتاق شعر به وجود اومدن و این ناپختگی و بی‌تجربگی و احتمالا ناآشنایی به قواعد و قوانین سرودن، به وضوح در کلامتون مشهوده. ما در این به گفته‌ی شما اشعار، نه یک تخیل قوی، نه یک حرف تازه، نه استفاده‌ی درست و فنی از اوزان شعری، هیچ‌کدوم از این‌ها‌رو نمی‌بینیم. قالبی هم مشخص نشده بدونیم خواستین در چه قالبی شعر بگین( هر چند خودتون میگین شعر نو گفتین و البته به اون هم نزدیک نیست) و با توجه به این تعریف از فرم شعر، آثار شما فرم درستی هم ندارن:
این پایان من نیست!
تاریکی من نیست!
این یک اشتباه است!
یک دروغ است!

فرم
: شکل بیرونی و نهایی شعر است، آنچه که از کلیت شعر در مقابل دید و قضاوت مخاطب و منتقد قرار می‌گیرد؛ هیبت و کالبد قابل دید و درک شعر و مجموعه‌ای پیوسته از زبان، تصویر، موسیقی و محتواست. به بیانی دیگر، فرم تناسب و هماهنگی میان اجزای سازنده‌ی صورت (ساختار) یعنی خیال و زبان و موسیقی است. در کل، شعر، سازش و هماهنگی میان صورت و معناست".


همه عناصر ادبی و تکنیک‌هایی که شما در زمان سرایش شعر به کار میبرین (از استعاره و کنایه تا لحن و موسیقی و زبان‌‌ورزی) اندام و پیکره شعرتون رو می‌سازه و در نهایت فرم شعر شما رو می‌سازه؛ و ما در زمان خونده شدن و سنجش شعرتون، از بیرون (یعنی از کلیت شعر و چهره و فرمش) به درون شعر شما نگاه می‌کنیم. یعنی مخاطب و منتقد به دنبال اینه که هماهنگی عناصری که اشعارو ساختن کشف و درک کنن و بسنجن و به درک جهان درون شما برسن.

ما در اثر شما استفاده از عناصر سازنده‌ی شعرو نمی‌بینیم که هماهنگی هم داشته باشن، پس فرمی هم وجود نداره. زبان اثرتون هم ضعف داره و خیلی باید روش کار کنین:
غم درونم را به که بگویم؟
تاریکی وجودم را چگونه آشکار کنم؟
چه کسی غم خوار غم هایم می شود؟
چه کسی روشنایی ده تاریکی ام می شود؟

یا:
باور نخواهم کرد!
این سرنوشت من نیست!
هرگز نخواهم پذیرفت!
این آینده‌ی من نیست!


بهتون توصیه می‌کنم تا می‌تونین شعرهای شاعران مختلف رو بخونین و در مورد اصول سرودن شعر و عناصرش هم مطالعه کنین، در مورد قالب‌های شعر هم همین‌طور، هر قدر بیشتر مطالعه کنین و شعرای مختلف بخونین، درک شما ازش بالاتر می‌ره و آروم آروم راه خودتونو پیدا می‌کنین. من دیگه بیشتر از این حرفی ندارم و در مورد سطح اثر شما هم به نظرم اینه که سطحی بهشون تعلق نگیره و توصیه می‌کنم در صفحه اصلی قرار نگیره با تشکر و آرزوی موفقیت برای شما.

به دلیل ضعف کار، سطحی بهش تعلق نمی‌گیره.
 

Nil@85

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
بخشدار
مدیر
منتقد
انتشاریافته‌ها
1
بخشدار
- کتابدونی
مدیر
نقد
شناسه کاربر
838
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-28
آخرین بازدید
موضوعات
109
نوشته‌ها
1,568
راه‌حل‌ها
54
پسندها
13,567
امتیازها
650

  • #3
نقد مجموعه شعر تاریکی اثر زهرا وحیدی نکو

قبل از اینکه شروع کنم به نقد مجموعه شعر خانم زهرا وحیدی نکو، به نظرم بهتره اول یه تعریف کلی از شعر داشته باشیم تا بدونیم اصلا چه معنی و مفهومی داره و بر اساس همین تعریف اثر این دوست عزیزمون رو نقد کنم.
تعاریف زیادی از شعر شده که همه در یه سری چیزا مشترکن و یه معنی کلی رو بهمون میدن:
شعر، بیان تخیلات، عواطف و احساسات در یک قالب موزونه که خلقش، به عنوان یه اثر هنری، به رعایت یه سری قوانین و قواعد بستگی داره. برای سرودن شعر، قالب‌های مختلفی وجود داره: رباعی هست، غزل، مثنوی، شعر نیمایی و سپید و... هم هست، هر کدوم اینا وزن و شکل و فرم خاص خودشون رو دارن، هر چند تمامشون محصول تخیلات و احساسات شاعر هستن.
عنصر خیال که خودش یکی از عناصر مهم در سرودن شعره و البته بحث گسترده‌ای رو می‌طلبه، تصویرسازی هنرمندانه و ایجاد یک نوشته‌ی زیبا و تأثیرگذاره، یعنی شاعر ادراکاتش از دنیای بیرونی رو که جلوش داره می‌بینه و حس می‌کنه، توی ذهنش به صورت دیگه‌ای کنار هم می‌چینه، بهشون پر و بال میده و حتی با همونا یه دنیای جدید خلق می‌کنه و اون تصوراتش رو به صورت کلمات موزون و جذاب به بیرون از ذهنش می‌فرسته اما هر کلام موزونی هم البته شعر نیست و اینجا بازم نیازه که این کلام موزون بهش پرداخته بشه تا جذابیت و زیبایی داشته باشه و باید معنا و موضوعی هم داشته باشه، حالا تا اینجا رو که گفتم ببینیم شاعرمون تا چه اندازه در رعایت چیزایی که گفته شد موفق بوده:

سرانجام قلبم شبیه به تاریکی ست!
تاریکی ام شبیه به هیچ نیست!
زندگی ام بی تو طلوع ندارد!
قلبم بی تو آرام و قرار ندارد!


همون‌طور که گفتم، استفاده از عنصر خیال یکی از مهمترین بخش‌ها برای سرودن شعره، تا جایی که می‌بینیم شاعر ما یه چیزایی توی ذهنش بوده ولی نتیجه‌ی استفاده‌ی از اونا، یه سری جملات و کلمات خام در کنار همه که باز هم سعی شده با موزون کردنشون حالت شعر بهشون بده:
هرگز نمیشود دوباره دلگیر قلبم!
باز میشود پنجره امید در درونم.


که
ناموفق عمل کرده و جملاتش بدون وزن و بدون رعایت زیبایی کلام در کنار هم قرار گرفتن. شعر این نیست که شما فقط اون چیزی رو که توی ذهنته بنویسی، اون که توی ذهنت شکل گرفته، یه ماده‌ی خام و اولیه‌ست که کلی کار داره تا جا بیفته و به صورت قابل قبولی در بیاد. وقتی نوشته‌ی شما وزن و قافیه‌ی درستی نداشته باشه و زیبایی هم در کلام شاعر وجود نداشته باشه، انتخاب کلمات به درستی صورت نگرفته باشه:
این پایان من نیست!
تاریکی من نیست!
این یک اشتباه است!
یک دروغ است!


پس اثرتون شعر قابل قبولی از آب درنمیاد و چه بسا اصلا به یه شعر هم تبدیل نشه.

اشعار شما زهرای عزیز( من به خاطر این‌که شما به عنوان شعر اونا رو در انجمن قرار دادین، میگم اشعار) به سبب ناآشنایی و تازه کار بودن، نتونسته شکل شعر به خودش بگیره و حتی تا آخر، همون‌طور جملاتی خام و اولیه باقی موندن که از ذهنی به احتمال زیاد مشتاق شعر به وجود اومدن و این ناپختگی و بی‌تجربگی و احتمالا ناآشنایی به قواعد و قوانین سرودن، به وضوح در کلامتون مشهوده. ما در این به گفته‌ی شما اشعار، نه یک تخیل قوی، نه یک حرف تازه، نه استفاده‌ی درست و فنی از اوزان شعری، هیچ‌کدوم از این‌ها‌رو نمی‌بینیم. قالبی هم مشخص نشده بدونیم خواستین در چه قالبی شعر بگین( هر چند خودتون میگین شعر نو گفتین و البته به اون هم نزدیک نیست) و با توجه به این تعریف از فرم شعر، آثار شما فرم درستی هم ندارن:

این پایان من نیست!
تاریکی من نیست!
این یک اشتباه است!
یک دروغ است!

فرم
: شکل بیرونی و نهایی شعر است، آنچه که از کلیت شعر در مقابل دید و قضاوت مخاطب و منتقد قرار می‌گیرد؛ هیبت و کالبد قابل دید و درک شعر و مجموعه‌ای پیوسته از زبان، تصویر، موسیقی و محتواست. به بیانی دیگر، فرم تناسب و هماهنگی میان اجزای سازنده‌ی صورت (ساختار) یعنی خیال و زبان و موسیقی است. در کل، شعر، سازش و هماهنگی میان صورت و معناست".


همه عناصر ادبی و تکنیک‌هایی که شما در زمان سرایش شعر به کار میبرین (از استعاره و کنایه تا لحن و موسیقی و زبان‌‌ورزی) اندام و پیکره شعرتون رو می‌سازه و در نهایت فرم شعر شما رو می‌سازه؛ و ما در زمان خونده شدن و سنجش شعرتون، از بیرون (یعنی از کلیت شعر و چهره و فرمش) به درون شعر شما نگاه می‌کنیم. یعنی مخاطب و منتقد به دنبال اینه که هماهنگی عناصری که اشعارو ساختن کشف و درک کنن و بسنجن و به درک جهان درون شما برسن.

ما در اثر شما استفاده از عناصر سازنده‌ی شعرو نمی‌بینیم که هماهنگی هم داشته باشن، پس فرمی هم وجود نداره. زبان اثرتون هم ضعف داره و خیلی باید روش کار کنین:
غم درونم را به که بگویم؟
تاریکی وجودم را چگونه آشکار کنم؟
چه کسی غم خوار غم هایم می شود؟
چه کسی روشنایی ده تاریکی ام می شود؟

یا:
باور نخواهم کرد!
این سرنوشت من نیست!
هرگز نخواهم پذیرفت!
این آینده‌ی من نیست!


بهتون توصیه می‌کنم تا می‌تونین شعرهای شاعران مختلف رو بخونین و در مورد اصول سرودن شعر و عناصرش هم مطالعه کنین، در مورد قالب‌های شعر هم همین‌طور، هر قدر بیشتر مطالعه کنین و شعرای مختلف بخونین، درک شما ازش بالاتر می‌ره و آروم آروم راه خودتونو پیدا می‌کنین. من دیگه بیشتر از این حرفی ندارم و در مورد سطح اثر شما هم نظرم اینه که سطحی بهش تعلق نگیره و توصیه می‌کنم در صفحه اصلی قرار نگیره با تشکر و آرزوی موفقیت برای شما.

به دلیل ضعف کار، سطحی بهش تعلق نمی‌گیره.

نقد مجموعه شعر تاریکی
اثر: @Zahra.v.n
منتقد: @Nil@85
اختصاصی: هست
به دلیل ضعف زیاد اثر، سطحی بهش تعلق نمی‌گیره.


@Niloofar°MC⁴
@ara.pr.o.o
 
  • قلب شکسته
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 2 users
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین