به نام خدا
نقدی بر رمان معشوق زیرگلوله
نام رمان:
اسم انتخابی برای رمان، باید به گونهای باشد که هم محتوا را دربربگیرد و هم به شکلی نمادین و جذاب برای رمان باشد که اسم این اثر، ویژگی اول و دوم را دارا میباشد.
اسم برای رمان کاملا همخوانی و همپوشانی دارد ولی زیادی محتوا را لو می دهد که این خود نقص بزرگی است. مثل این است که شما محصول بسیار با کیفیت خود را در بستهبندی نامرغوب، روانه بازار کنید. خواننده از همان اول به ژانر داستان پی میببرد و محتوای آن را حدس میزند.
پشنهاد می کنم که برای انتخاب اسم این گونه رمانها از اسمهایی که به نوعی ایهامخیز هستند استفاده کنید.
خلاصه:
خلاصه یا همان چکیدهی هر اثر مانند نشانه تجاری است که محصول را به همگان معرفی میکند و یا همان دستورالعمل برای تهیه شیرینی است. کوچکترین اشتباه، سبب نابودی میشود.
ولی مقدمهای که برای این رمان انتخاب شده، بسیار خلاصه و درعین حال جامع و کامل است و تمام عناصر برای نگارش خلاصه مناسب را داراست ولی باز هم برای بهترشدن، باید فعلهایی که پیشوندشان به آنها چسبیده است، جدا نوشته شوند.
مقدمه:
متن دارای مقدمه نیست و این کمی برای خوانندگان ممکن است عجیب باشد. پیشنهاد می شود مقدمه ای برای داستان نوشته شود. و برای مقدمه نوعی متن ادبی نوشته شود تامقدمه تا جالب به نظر برسد.
شروع داستان:
برای آغاز داستان، شما از همان اول به سراغ کلیشه رفتید و با آغاری تکراری رمان خود را کمی دچار این آفت نمودهاید(برخورد شخصیت اصلی با فردی که زیبا و جذاب است و ایجاد صحنه تکراری در اغلب رمانهایی که در این سال ها نوشته شدهاند.) میتوانستید برای صحنه آغازی، از صحنهها و رفتارهای دیگری که کمتر کسی به سراغشان رفته استفاده کنید.
از آنجایی که رمان هنوز ادامه دارد نمیتوان پایانش را تحلیل کرد.
ژانر:
نویسنده از تراژدی، عاشقانه، اجتماعی وپلیسی نام میبرد که رمانش را در راستای آن ها نوشته است ولی بار بیشتر داستان برعهده دو ژانر عاشقانه و تراژدی است و اجتماعی نقش کمرنگی دارد، از پلیسی هم جز موقع دزدیدن شخصیت اصلی، دیگر اثری نیست.
از آنجایی که رمان هنوز ادامه دارد نمیتوان نظر قطعی داد که نویسنده تا چه حد این ژانر بندی را رعایت کرده است. ولی بهتر است که نویسنده عزیز اصل تناسب میان ژانرها را حتما رعایت کند.
سیرداستان:
نحوه سیر داستان کاملا آرام و خوب است. صحنهها و ماجراهای داستان کاملا واقعی است. پارت های داستان هر کدام هدفمند است و با پارت قبلی خودش کاملا هماهنگی دارد.
کشمکش داستان:
رمان دراین مورد در سطح متوسطی قرار دارد. به طوری که می توان ماجراها را به طور تقریبی حدس زد و خبری از غافلگیریهای دلانگیز نیست. پیچشهای داستانی هم کمی ضعیف است که با کمی تغییر می توان اثر را جذابتر کرد.
توصیفات:
برای مکان و زمان و صحنه هایی که بین افراد گوناگون رمان اتفاق میافتد شما خوب عمل کردهاید. مخصوصا حس همدردی شخصیت اصلی با دوستش در فضای اتاقی که باهم هستند و درددل میکنند
شخصیت پردازی:
رمان دارای انواعی زیادی از شخصیتهاست که براساس نقشهایشان آمدهاند و ماجرا را شکل دادهاند. وجود شخصیت تقریبا سیاه پدر و برادر شخصیت اصلی و شخصیت های مکمل داستان، تقریبا باورپذیر است و در توصیف خصوصیات اخلاقی شخصیت اصلی مرد و زیبایی اش کمی اغراق وجود دارد.
شخصیت اصلی و دوست صمیمی او به خوبی توصیف شدهاند و شخصیت نمادینی که در رمان است بسیار عالی توصیف شده است.
لحن:
نحوه ی گفتار افراد به صورت عامیانه است و لحن ادبی در آن نیست.
زاویه دید:
ماجرا از دید شخصیت اصلی یعنی اول شخص مفرد بیان میشود و ماجراها را او بازگو میکند. و موارد گفتار به خوبی رعایت شده است
مونولوگ و دیالوگ:
ازآنجایی که شخصیت اصلی داستان را می گوید بیشتر شاهد مونولوگ هستیم و دیالوگها هم در داستان به خوبی نوشته شده و مواردش در حد استاندارد هستند.
نگارش:
به جز موارد نگارشی ناصحیح در مقدمه در سایر موارد متن مشکلی نیست.
پیشوند می را به فعل چسباندهاند و پرانتز هم اشتباه است و مقدمه احتیاج به ویرایش دارد.
اندازه پارتها مناسب است. جز برخورد شخصیت اصلی با مردی نامحرم دیگر موارد ممنوعه نیست.
نقد رمان تا حد امکان در رعایت انصاف و اعتدال نوشته شده است
سطح رمان شما :
برنزی
رمان دارای جلد نیست