تمام شده نقد و تعیین سطح رمان در پس آینه | آرمیتا حسینی

[ARA.O.O]

​

نام اثر: رمان در پس آینه
نویسنده: آرمیتا حسینی
ژانر: تخیلی، فانتزی، عاشقانه

خلاصه:
زندگی آلیس تغییر می‌‌‌‌کند و خواسته، ناخواسته تسلیم احساسات قلب خویش می‌‌‌شود.
بازی سرنوشت باری دیگر تکرار می‌‌‌‌شود اما اینبار زندگی ماریس را به بازی می‌‌‌گیرد. ماریس وارد شهر انسان‌‌‌‌ها می‌‌‌‌شود و در آنجا به تحصیل می‌‌‌پردازد.
اما ماریس با یک انسان آشنا می‌‌‌‌‌شود و در اینجاست که یادش می‌‌‌‌‌رود دو رگه است و…
سخن ماریس: گاهی نمی‌‌‌‌‌‌توانی فقط به مکان زندگی و از ج×ن×س×ی که ساخته شده‌‌‌‌‌‌ای نگاه کنی، گاهی مجبور می‌‌‌‌‌شوی پا به راهی بگذاری که قلبت می‌‌‌‌‌‌گوید. این راه هر چه باشد مرا در خود کشید و من به همان تونلی رسیدم که یک بار برعکس آن اتفاق افتاده بود و این یعنی بازی ادامه دارد…

منتقد:
@Mabuchi__Kou

 

[*dream_writer*]

*به نام نوازنده‌ی زندگی*

«نقد رمان در پس آیینه»


عنوان:
اسم رمان از نظر هماهنگی با رمان، به وجود دنیاهای دیگر در طرف دیگر آیینه و توانایی گذر از آیینه اشاره داره و خیلی مناسبه و زیبایی هم داره

ژانر:
ژانرهای تخیلی و عاشقانه و مناسب رمان داشت.

خلاصه‌:
خلاصه رمان ساده نوشته شده اما مناسب با موضوع هستش و همینطور کنجکاو کننده برای خواننده هستش

مقدمه:
مقدمه خیلی قشنگ و زیبا بود

جلد:
عکس انتخابی برای جلد طرح قشنگ و مناسبی برای رمان داره

توصیف مکان و چهره:
توصیفات مکان و چهره ی شخصیت ها در رمان کامل نوشته شده و چهره ی هر فرد و توصیف هر مکان در رمان به طرزی انجام شده که خواننده بتونه اون ها رو در ذهنش تجسم کنه

توصیف حالات:
در توصیف حالات شخصیت ها و احساساتشون، یکم ضعف دیده می‌شد. احساسات آلیس و ماریس در بعضی بخش ها نوشته شده اما در بعضی جاها نویسنده از بیان حالات و احساسات شخصیت ها گذشته بود و زیاد حالات شخصیت ها برای خواننده حس نمیشد

شخصیت پردازی:
شخصیت پردازی خوبی داشت و هر شخصیت قابل شناخت بود.

ایده پردازی:
رمان درمورد دختری نیمه جن و نیمه انسان و پدر و مادر فراطبیعی اش بود و سرزمینی دیگه که عاشق انسانی میشد و مشکلات دیگه ای داشت. خب ایده پردازی قشنگی بود، مثلا نیمه جن نیمه خون آشام و این چیزها ایده پردازی رو خیلی قشنگ می‌کرد

سیر رمان:
سیر رمان تند بود، یعنی نویسنده از بعضی بخش های مهم رمان خیلی سطحی رد شده بود و اون بخش ها رو در دو سه صفحه تموم کرده بود، درحالی که اون بخش ها قشنگ تر میشد اگه در بیشتر از دو سه صفحه نوشته می‌شدن

دیالوگ و مونولوگ:
مونولوگ های جذابی در بعضی بخش ها وجود داشت اما دیالوگ ها ساده بودن و دیالوگ های خیلی تاثیر گذار و جذاب در رمان دیده نمیشد

زاویه دید:
زاویه دید بسته به پارت ها تغییر می یافت اما اشکالی در رمان ایجاد نمی‌کرد و حتی رمان رو جذاب تر می‌کرد

نثر رمان:
نثر رمان در تمامی پارت ها نثر معیاری در مونولوگ و محاوره ای در دیالوگ داشت و رعایت شده بود

حالت کلی:
در حالت کلی رمان جذاب و قشنگی بود که از خوندنش لذت بردم اما اگر سیر متوسط و توصیف حالات و احساسات بیشتری داشت، قشنگ تر بود. از نظر نگارشی اشکالی نداشت و در بقیه موارد خوب بود.

***

سطح:
برنزی