ممنون میشیم بیوگرافی مختصری از خودتون ارائه کنید.
با سلام امیدوارم حال دلتون خوب باشه، بنده احساس هستم، متولد اردیبهشت سال ۸۰، ساکن شهر تهران، دانشجوی سال آخر رشته ی برنامه ریزی اجتماعی از دانشگاه علامه.
۱. از چه سنی متوجه شدید قلم خوبی دارید و میتونید نویسندهی خوبی باشید؟ جرقهی آغاز نویسندگی برای شما چه چیزی بود؟
من از هفده سالگی شروع به نوشتن کردم و جرقه ی اون، دوستی بود که من رو با
رمان آشنا کرد و با خوندن چندین کتاب به شکل ناخودآگاه
داستان های متفاوت به سرم میزد و به طور غریزی، و بدون کلاسی، به خودم این جرئت رو دادم که دست به قلم بشم و نوشتن برای من آغاز شد.درسته اوایل بسیار قلم خام بود و زیر صفر، اما با تمرین و مطالعه ی زیاد شرایط بهتر شد و قلم پخته تر از قبل.
۲. اولین اثرتون روی سایتهای نویسندگی منتشر شده؟
فعلا که نه اما درحال حاضر
رمان زمستان بنفش رو قصد دارم در
انجمن رمانیک به عنوان اولین اثر منتشر کنم.
۳. چند اثر تا به حالا دارید؟ (شامل شعر، دلنوشته، رمان، داستان، فن فیکشن، فیلمنامه/نمایشنامه)
رمان فرار و زمستان بنفش رو دارم به همراه
داستان کوتاهی بنام رافائل. درحال حاضر هم مشغول
نوشتن رمان ماه هستم.
۴. اثر چاپ شدهای دارید؟ نام و نوع اثر و انتشاراتی مذکور رو ذکر میکنید؟ اگر خیر، قصد چاپ اثری رو دارید؟
خیر اثری رو چاپ نکردم ولی قصد چاپ همین
رمان زمستان بنفش و ماه که دارم نگارشش میکنم رو دارم.
۵. کسی رو به عنوان اسطوره برای نوشتن و نویسندگی توی ذهنتون دارید؟
حقیقتا تا بهحال از کسی الگو نگرفتم یا به عنوان اسطوره نویسنده ای رو ندونستم اما شده که بخاطر یک اثر خوب عامه پسند تحسینش بکنم مثل محرابه سادات قدیری(رهایش)یا فرشته تات شهدوست.از بین نویسندگان قدیمی هم خانم فهیمه رحیمی قلم بسیار خوبی رو داشتن.
۶. همه میدونیم نویسندگان بزرگ، قبل از اینکه نویسندهی خوبی باشند، خوانندهی خوبی هستن! خیلی کتاب میخونید؟
خب قطعا یه نویسنده قبلش باید خواننده ی خوبی باشه و همونطور که گفتم خودم هم نوشتن رو با خوندن آغاز کردم.اهل
رمان های عامه پسندم وسعی هم میکنم قلم نویسندگان ایرانی رو در کنار
رمان های لاتین دنبال کنم چون یقین دارم نویسنده ی ایرانی هم اگر بهش بها داده بشه کلی حرف برای گفتن داره.با وجود تحصیل و درس، اما مطالعه ی
رمان یکی از برنامه های همیشگی زندگی منه و درحال حاضر
رمان قدیمی بامداد خمار رو شروع به خوندن کردم.
۷. نظرکلیتون در بارهی نویسندگی چیه؟
کاریه آمیخته از خلاقیت و حرفای نگفته.به عبارت دیگه حرفای نگفته رو با خلاقیت زدن. قلم برای نویسنده این فرصت رو فراهم میکنه تا محتوا و مطلبی که میخواد به مخاطب بگه رو درقالب قصه مکتوب کنه و این واقعا شیرین و زیباست. همچین وقتی که نویسنده داره قصه ی ادبی رو می سازه، اون کار ادبی هم به طور جالبی داره روحیات و شخصیت نویسنده رو شکل میده و ادبی تر میکنه.
۸. انگیزهای برای نوشتن دارید یا صرفاً علاقهست؟
خب قطعا علاقه برای این کار حرف اول رو میزنه و من هم قصه هام رو با علاقه دنبال میکنم.در مرحله ی بعد انگیزه ی داشتن فرزند ادبی، داشتن اثری ماندگار با نام خودم سبب میشه دست به قلم بشم.
۹. میدونیم هر اثری و هر کاری، بازخورد مثبت و منفی داره. کدوم اثرتون احساس میکنید بازخورد مثبت بیشتری داره؟
همین
رمان زمستان بنفش بازخورد مثبتی داشته خداروشکر نسبت به کارهای قبلی ای که از من مطالعه کردن و نظر دادن. و همین بازخوردی که از دوستان داشتم باعث شد بخوام
رمان زمستان بنفش رو در
انجمن منتشر کنم تا بازخورد افراد بیشتری رو ببینم.
۱۰. همه نویسندگان نقد میشن؛ مهم اینه که اون نقد سازنده باشه و ازش درس بگیریم. سازنده ترین نقد در مورد قلمتون چی بوده؟
نقدی که بهم گفتن این بود که برای پیش بردن قصه عجله نکن و با آرامش بیشتری به سمت اون هدف و اصل مطلب برو. و یا از جزئیات بیش ازحد پرهیز کن که خب واقعا بهم کمک کرد و سازنده بود.
۱۱. به نویسندههایی که مبتدی هستن و تازه شروع به نوشتن کردن، چه پیشنهادی میدید؟
اینکه از خودشون در کارهای اول توقع زیاد نداشته باشن چون ممکنه با گذر زمان و پخته تر شدن قلم، آثار اولیه براشون ارزش کمتری داشته باشه.تنها راه پخته شدن مطالعه ی زیاد و
نقد و تحلیل آثار بقیه ست. اینکه یاد بگیریم نکات مثبت و منفی نویسنده های دیگه رو دربیاریم کمک میکنه حین خوندن قلم خودمون هم اشکالات رو دربیاریم و نقاط کور کمتر بشه.نکته ی دیگه عجله نکردنه، برای چاپ، برای پایان رسوندن
داستان عجله کردن آفت کاره.حوصله مهمترین ابزار برای موفقیت در این حرفه ست. و توصیه ی آخر عدم ترس برای پاک کردن و خط زدنه. خود من یه دفعه ۱۶۰ صفحه ی
تایپ شده رو با دو تا کلیک حذف کردم چون حس کردم مفید نیست، تا شجاعت پاک کردن و خط نزدن نداشته باشیم، نمیتونیم خلق کنیم.
۱۲. هیچ کدوم از شخصیت رمانهاتون برگرفته از واقعیت هست؟
تا به حال نشده شخصیت واقعی کسی رو در رمانم بیارم.تمام شخصیت ها رو خودم ساختم اما با الهام گرفتن از واقعیت های جامعه.
۱۳. قالباً شخصیتهاتون چه نوعی هستند؟شخصیت های جوون اما در حال فراز و فرود. حالا براساس اقتضای سن و زندگی یا کله هاشون باد داره یا از هیجان و هیاهو فراری هستن. دختر و پسرهایی که مشکلات داره اونا رو پخته میکنه و گاهی هم می سوزونه!!
۱۴. بیشتر چه ژانری رو برای خودن و حتی نوشتن انتخاب میکنید؟من عاشقانه اجتماعی رو برای نوشتن انتخاب میکنم اما با وسواس چون برخلاف برخی آثار از غیرمنطقی بودن اون عشق و
داستان یا بهتره بگم تخیلی بودن و اغراق دوری میکنم.برای خوندن هم علاوه براین ژانرها، معمایی و جنایی رو می پسندم. خودمم توی این فکر هستم در ژانر عاشقانه معمایی و جنایی
رمان بنویسم.
۱۵. شخصیت رمانهاتون رو بر چه اساسی انتخاب میکنید؟بر اساس خود جامعه که پویاست. اون چه که کف خیابون می بینم، اون چیزی که عامه ی مردم در طول روز می بینن، میشن الهام بخش شخصیت هایی که میسازم و بر اساس قصه ای که
طراحی شده شخصیت ها رو داخل
رمان جا میدم.
۱۶. یکی از دیالوگهای به یادماندنی رمانتون رو بهمون تقدیم میکنید؟ تا حالا برات پیش اومده نقش یه آدمی تو زندگیت کمرنگ باشه، بعد یهو بهش نزدیک بشی و اونقدر پررنگ بشه که دیگه هررنگی جز اون برات بی
رنگ باشه؟