نام و نام خانوادگی (یا نام هنری که تمایل به پخش آن برای نوشته ی خود دارید)
- "نادیا بیرامی"
سن و رشتهی تحصیلیتون رو لطف میکنید؟
- 17 ساله، محصل در رشته انسانی
هدف از نوشتنون رو برامون شرح بدید؟
- بنده هدفهای بسیاری از نوشتن رو سرلوحه این مسیر قرار دادم که بیشک بیتأثیر در آینده نیست و امیدوارم که یک روزی میسر بشه!
ژانر موردعلاقه؟
- ژانری که بیشتر از مابقی مسلط و علاقمندم "تراژدی" هست.
سبکی که بیشتر در اون قوی هستید؟
- سبک ادبی
مشوق شما در چاپ کتاب؟
- کسان زیادی بودند که تشویقم کردند و پشتوانهی من بودند در این زمینه، علاوه بر خانواده، افرادی بودند که در انجمن هم حضور دارند و واقعا هم کمک کردند و هم انگیزه دادند.
از همینجا ازشون تشکر میکنم.
@tor_anj.kh
@N.Ghalavand
@Mohammad MZ
@M O-O S
چرا چاپ کتاب انجام دادید؟
- حقیقتا در ابتدا اصلا به فکر چاپ آثارم نبودم، البته در آینده چرا، ولی در این رده سنی خیر!
و به دلایلی تصمیم گرفتم اولین قدم رو در نویسندگی بردارم و از فرصتهای پیش روم استفاده کنم، لازمه بگم که ندامتی درکار نیست چون همیشه اولین تجربه برای من، جایگاه خاصی داره!
و برعکس نظر بسیاری از اشخاص که معتقدند قلم باید به یک سطح پختگی و کمال برسه و بعد اثری چاپ بشه؛ اما بنده نظری تضاد در این مورد دارم که هر سطحی از قلم خود شخص میتونه یادآور پیشرفت و ثبت سطح فکر اون فرد رو داشته باشه.
امتیاز شما به صفحه آرایی (از 10)
- 10
امتیاز شما به
طراحی (از 10)
- 10
از چاپ راضی بودید؟
- بله، هر چند در روزهای نه چندان دور به فکر قطور بودن چاپ بعدی هستم.
(و علت این علاقه رو هنوز کشف نکردم😂)
در حال حاضر چه می نویسید؟
- مجموعه شعر سمفونی متواتر یم
چه عاملي سبب نوشتن اين كتاب شد؟ آيا پيش از اين تجربه نوشتن
داستان را داشته ايد؟
- در ابتدا عامل خاصی درکار نبود، وقتی تازه شروع به نوشتن کردم تنها شوق بود که محرک من شده بود و پیش از این هم تجربهای نداشتم.
هميشه بين عنوان و درونمايه ارتباط خاصي وجود دارد. چرا اين عنوان را براي كتاب انتخاب كرديد؟
- همیشه سعی کردم این ارتباط رو پابرجا نگهدارم، یعنی طوری تناسب ایجاد کنم که واقعا بشه از عنوان خود کتاب رو جستوجو کرد.
و علت انتخاب عنوان، احساسات مختلفی بود که توی هر دلنوشته به چشم میخورد و نتیجه بر این شد که تمام احساسات رو در یک نام قرار بدم و نامهای زیادی رو هم در نظر داشتم اما بنظرم تلاطم احساسات بهتر میتونست محتوای مجموعه رو نشون بده!
كتابي در دست نوشتن داريد؟
-بله، فعلا در حیطهی شاعری مشغول هستم و قرار بر این هست که در این زمینه هم کتابی ارائه بدم.
چه طور نویسنده شدید؟
- همه چیز از انشاهایی که در مدرسه مینوشتم شروع شد که خیلی مورد توجه دبیرانم قرار گرفت، تشویق و خوشحالیشون باعث شد که بیشتر علاقمند به نوشتن بشم و توی خلوت خودم برای خودم بنویسم. قبل اون هم تنها کادویی که منو میتونست خوشحال کنه کتاب داستان بود و به طور عجیبی از سن کم کشش داشتم به کتاب!
خلاصه بعدها به وسیلهی دبیران توی مسابقات زیادی شرکت کردم و مقام اوردم و بعد هم تصمیم گرفتم این راه رو به صورت جدی ادامه بدم طوری که جز اهدافم بشه.
نویسندگان و شاعران قاعدتا دفترچه یادداشت همیشه به همراه دارند، شما چطور؟
- بله دارم اما زیاد ازش استفاده نمیکنم تنها نکاتی که میدونم فراموشم میشه رو درش نکتهبرداری میکنم.
نوشته های تان را چه مقدار بازنویسی می کنید؟
-هیچ وقت، باید بگم دلیل کاملا موجهای موجب میشه که اثری رو بازنویسی کنم در غیر اون صورت آثارم رو تیکهپاره نمیکنم و خوب یا بد میزارم همونطور که هست باقی بمونه، نمیدونم اما علاقهای که دست تو اثرم ببرم ندارم حتی اگر دوست داشتنی نباشه برای بقیه.
آیا آثار خود را
نقد می کنید؟
- گاهی اما نه همیشه، بیشتر دوست دارم که خوانندهها آثارم رو نقد کنن چون به هرحال من نمیتونم اشکالات اصلی اثرم رو پیدا و صحیح کنم.
نظرتان درمورد شروع
داستان یا
رمان چیست؟
- خیلی خوبه، اینکه خالق یک جهان باشی حس نابی داره. وقتی با سیر رمان کارکتر دچار غم و اندوه میشه یا حالات شادی رو داره نویسنده هم به گونهای اون احساسات رو حس میکنه و این نشون دهندهی این هست که نویسنده داره با رمانش زندگی میکنه، با کارکترش ارتباط برقرار میکنه و همراه اون هم سختی میکشه و هم خوشحال میشه و این واقعا زیباست!
نام
داستان یا
دلنوشته را کی و چگونه انتخاب می کنید؟
- سعی میکنم اول نام رو انتخاب کنم بعد سراغ جزئیات برم و طوری برنامه ریزی کنم که همه چیز حول عنوان بچرخه و خارج از اون نره!
آیا در
داستان موقعیتی را تشریح کرده اید که تجربه درستی از آن نداشته باشید؟
- اکثرا بله
آیا نویسنده به الهام هم نیازمند است؟
- بله، گاهی حتی یک حس خوب یا یک اتفاق و گاهی روایت یک زندگی و چیزای خیلی ساده برای شخص الهامی میشه که نتیجهای جز نوشتن رو به دنبال نداره و این الهام میتونه جرقهای در ذهن باشه تا سوالهایی که مجهول موندن به جواب برسن و به دنبال اون داستان زیادی رقم بخوره که به دور از واقعیت نیست.
در آثارتان چقدر خود را بدهکار واقعیت بیرونی می دانید؟
- خیلی
من اکثرا در ژانر عاشقانه فعالیت کردم و از عشق حرف زدم طوری که توی واقعیت کمتر عشقی دیده میشه که به توصیفات من ربط داشته باشه و این خیلی غمگینه و من حس میکنم به گونهای بدهکار واقعیت هستم که فراتر از اون رفتم!
برای چه می نویسید؟
- برای دلم!
برای رهایی از زندگی واقعی و داشتن ارامش، با نوشتن حس میکنم از دنیای واقعی دور افتادم و از اتفاقات بیخبرم، فقط خودمو میبینم و برای خودم هستم و چقدر خوبه که ادم راهی پیدا کنه در اون مسیر فقط خودش رو ببینه و برای خودش آیندش رو رقم بزنه!
آینده
رمان و
داستان کوتاه را در ایران چگونه می بینید؟
- اگر تمامی نویسندگان سعی کنند که از ایدههای تکراری استفاده نکنند و با توجه به پرداختهی ذهن خودشون یک اثر رو خلق کنند، مطمئنا از مابین عناوین مختلف، اثرشون به چشم یک خواننده سطح پایین تلقی نمیشه. پس توصیه میشه برای بهتر شدن آیندهی رمان و داستان همگی به توان فکری و ذهنی خود تکیه کنند.
در نوشتن چقدر از روان شناسی کمک می گیرید؟
- تقریبا سعی میکنم بیشتر از این روانشناسی استفاده کنم چون به هر حال میتونه یک نوع واقعگرایی رو در اثر ایجاد کنه.
حرفی برای نویسندگان تازه کار ندارید؟
- حتما، به تمامی کسانی که علاقمند هستن به نوشتن، توصیه میکنم که هیچ وقت از هدفشون دست نکشن، سطح قلمشون رو ناچیز نشمارن و به جای ناامید شدن تلاش بر بهتر شدنش بکنن.
و هیچ چیز بدون تلاش میسر نمیشه!
همین
این عکس و مصاحبه، مختص رمانیک است؛ هرگونه استفاده از آن و کپی برداری، ممنوع می باشد!