تمام شده فی‌البداهه کوتاه و خلاصه بذار بهت بگم| فائزه میرانی

نام اثر: کوتاه و خلاصه بذار بهت بگم!
نام نویسنده: فائزه میرانی
ژانر: عاشقانه
مقدمه: روزی که اومد سراغم هیچ وقت فکر نمی‌کردم بشه مرد زندگیم و روزی که شد مرد زندگیم هیچ وقت فکر نمی‌کردم بشه بزرگ ترین عذاب زندگیم که نه می‌تونم فراموشش کنم و نه می‌تونم همراش بمونم!

 

[فائزه میرانی]

از این به بعد رفتنت‌، رفتنه
موندنت‌، موندنه
دیگه نه التماس
نه بحث
نه خواهش

 

[فائزه میرانی]

غروب زندگی من
طلوع زندگی بقیه
چه پارادوکس تلخی

 

[فائزه میرانی]

چی شد که ازم دل کندی
چی شد که ازم بریدی
چی شد که ازم سرد شدی
آخه من که دوست داشتم
منم آدمم، منم دلم تنگ میشه
من عین تو صبور نیستم
عین تو دلم سنگ نیست
عین تو بی رحم نیستم

 

[فائزه میرانی]

دلم واسه اون شبایی تنگ شده
که بلد نبودی قصه بگی؛
اما واسه خاطرم هرشب یه چی سرهم می‌کردی و باهزار زحمت می‌خوندی واسم

 

[فائزه میرانی]

می‌دونی چرا اشک های آدم ها شورن؟!
نه به این خاطر که از احساسات آدم ها سرچشمه می‌گیرن نه
فقط به این خاطره که از درد و رنج های آدم ها ساخته میشن

 

[فائزه میرانی]

ببین اومدم بهت بگم
دوتا راه داری
یا میمونی و می‌سازی
یا قبول می‌کنی بمونم و بسازم کدومش؟!

 

[فائزه میرانی]

بعضی وقت ها بهتر است نباشی!
تا درک کنند به چه میزان بزرگ و با‌ارزش بودی تا قدر بدانند دنیای بی تو چقد سوت و کور است

 

[فائزه میرانی]

ادم هول چه سرشو بگیری چه تهش رو
بازم هول میمونه
این طبیعتشه

 

[فائزه میرانی]

بعضی وقت ها بهتر است نباشی
تا شنیده شوی

 

[فائزه میرانی]

خیلی وقته که قلبم به دوری ازت عادت کرده فقط هرازگاهی به دیدنت از دور محتاجم
حتی به شنیدن صدای عصبیت آن هم از پشت گوشی راضیم