نام رمان: مِهدادِنیلآی
نام نویسنده: کایا
ژانر: تراژدی، اجتماعی
ناظر: @Damon~N
خلاصه
ندیده، به یاد میآورم تو را، با بانگ تو، با بانک دلنشین کلام تو
هر بار تو را میشنوم و به یاد میآورم که چهقدر دوست دارم تو را
که چهقدر دوست دارم صدای تو را
که چهقدر جاودانهای در من
در بطن زندگی و حالِ خوب و خاطرههای من!
هر بار تو را می شنوم و به یاد می آورم که چهقدر دوست دارم تو را
ندیده دوست دارمت،
ندیده به خاطر میسپارمت!
تو زندهای تا ابد در من
تو نفس میکشی، همانجا که صدای بیبدیل تو نفس میکشد
ندیده به یاد میاورم تو را
ای جاودانه صدای بیتکرار!
مقدمه
صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم
تا به کی در غم تو ناله شبگیر کنم
دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنود
مگرش هم ز سر زلف تو زنجیر کنم
آن چه در مدت هجر تو کشیدم هیهات
در یکی نامه محال است که تحریر کنم
با سر زلف تو مجموع پریشانی خود
کو مجالی که سراسر همه تقریر کنم
آن زمان کآرزوی دیدن جانم باشد
در نظر نقش رخ خوب تو تصویر کنم
گر بدانم که وصال تو بدین دست دهد
دین و دل را همه دربازم و توفیر کنم
دور شو از برم ای واعظ و بیهوده مگوی
من نه آنم که دگر گوش به تزویر کنم
نیست امید صلاحی ز فساد حافظ
چون که تقدیر چنین است چه تدبیر کنم
حافظ
نام نویسنده: کایا
ژانر: تراژدی، اجتماعی
ناظر: @Damon~N
خلاصه
ندیده، به یاد میآورم تو را، با بانگ تو، با بانک دلنشین کلام تو
هر بار تو را میشنوم و به یاد میآورم که چهقدر دوست دارم تو را
که چهقدر دوست دارم صدای تو را
که چهقدر جاودانهای در من
در بطن زندگی و حالِ خوب و خاطرههای من!
هر بار تو را می شنوم و به یاد می آورم که چهقدر دوست دارم تو را
ندیده دوست دارمت،
ندیده به خاطر میسپارمت!
تو زندهای تا ابد در من
تو نفس میکشی، همانجا که صدای بیبدیل تو نفس میکشد
ندیده به یاد میاورم تو را
ای جاودانه صدای بیتکرار!
مقدمه
صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم
تا به کی در غم تو ناله شبگیر کنم
دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنود
مگرش هم ز سر زلف تو زنجیر کنم
آن چه در مدت هجر تو کشیدم هیهات
در یکی نامه محال است که تحریر کنم
با سر زلف تو مجموع پریشانی خود
کو مجالی که سراسر همه تقریر کنم
آن زمان کآرزوی دیدن جانم باشد
در نظر نقش رخ خوب تو تصویر کنم
گر بدانم که وصال تو بدین دست دهد
دین و دل را همه دربازم و توفیر کنم
دور شو از برم ای واعظ و بیهوده مگوی
من نه آنم که دگر گوش به تزویر کنم
نیست امید صلاحی ز فساد حافظ
چون که تقدیر چنین است چه تدبیر کنم
حافظ
آخرین ویرایش توسط مدیر: