نام رمان: تیغ و داد
نویسنده: سوما غفاری
ژانر: علمی تخیلی، پلیسی، عاشقانه
خلاصه: در شهر نیویورک، آشوب به پا میشود. تیمهای پلیسی باید دست بجنبانند و از میان پروندههای قتل و سرّی، حقیقت را بیرون بکشند. مردم، به عنوان سربازهای این صفحه شطرنج و سران دولت، همگی قلعههایی برای محافظت از شهر. اما شاه کیست؟ شاهی راستین که ادعای حکمرانی بر بشریت را دارد؟ یا دلقکی پیاده نظام که ماسک شاه بر صورت نهاده؟
سخن نویسنده: بذارین باهاتون صادق باشم؛ اولین بار وقتی ایدهی این رمان به ذهنم رسید، تابستون سال 1400 بود. حالا سه سال از روش گذشته. توی این مدت سه سال، خیلی فراز و نشیبها با این رمان داشتم و به عنوان اولین اثر علمی تخیلی من، خیلی چیزها بهم یاد داد، چه در حوزهی این ژانر و چه در حوزهی نویسندگی. وقتی از دید یه منتقد حرفهای بخوام بهش نگاه کنم، میبینم چند جای اشکال ریز داره. اما هر چقدر خواستم بازنویسیش کنم، نتونستم. چون این نسخهی دومی که دارم از این رمان مینویسم، به شکل عجیبی برام دوست داشتنیه و نمیخوام هیچ تغییری درش ایجاد بشه. برای همین، امیدوارم که شما هم علیرغم اشکالاتش، مثل من دوستش داشته باشین و ازش لذت ببرین.
نویسنده: سوما غفاری
ژانر: علمی تخیلی، پلیسی، عاشقانه
خلاصه: در شهر نیویورک، آشوب به پا میشود. تیمهای پلیسی باید دست بجنبانند و از میان پروندههای قتل و سرّی، حقیقت را بیرون بکشند. مردم، به عنوان سربازهای این صفحه شطرنج و سران دولت، همگی قلعههایی برای محافظت از شهر. اما شاه کیست؟ شاهی راستین که ادعای حکمرانی بر بشریت را دارد؟ یا دلقکی پیاده نظام که ماسک شاه بر صورت نهاده؟
سخن نویسنده: بذارین باهاتون صادق باشم؛ اولین بار وقتی ایدهی این رمان به ذهنم رسید، تابستون سال 1400 بود. حالا سه سال از روش گذشته. توی این مدت سه سال، خیلی فراز و نشیبها با این رمان داشتم و به عنوان اولین اثر علمی تخیلی من، خیلی چیزها بهم یاد داد، چه در حوزهی این ژانر و چه در حوزهی نویسندگی. وقتی از دید یه منتقد حرفهای بخوام بهش نگاه کنم، میبینم چند جای اشکال ریز داره. اما هر چقدر خواستم بازنویسیش کنم، نتونستم. چون این نسخهی دومی که دارم از این رمان مینویسم، به شکل عجیبی برام دوست داشتنیه و نمیخوام هیچ تغییری درش ایجاد بشه. برای همین، امیدوارم که شما هم علیرغم اشکالاتش، مثل من دوستش داشته باشین و ازش لذت ببرین.
آخرین ویرایش: