. . .

انتشاریافته دلنوشته پایان من| زهرا وحیدی نکو

تالار دلنوشته کاربران
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
ژانر اثر
  1. تراژدی
سطح اثر ادبی
نقره‌ای
اثر اختصاصی
بله، این اثر اختصاصی می‌باشد و فقط در انجمن رمانیک نوشته شده است.
negar_۲۰۲۲۰۲۱۱_۱۲۲۸۲۱_e08c.png
نام دلنوشته: پایان من
دلنویس: زهرا وحیدی نکو
ژانر: تراژدی
مقدمه:
غمم به من پایان داد!
پایان مرا در خود بلعید و به نیستی‌ها کشاند؛
اما این خودم بودم که پایان را فرا خواندم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 5 users

Like crazy<3

مدیر رصد
پرسنل مدیریت
مقام‌دار آزمایشی
مدیر
رصد کننده
کاربر منتخب
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر کتابدونی
- رصد
شناسه کاربر
1249
تاریخ ثبت‌نام
2021-11-25
آخرین بازدید
موضوعات
449
نوشته‌ها
1,867
راه‌حل‌ها
22
پسندها
20,711
امتیازها
613

  • #11
چه غم‌بار زجرشان دادم که حتی آن‌ها هم تصمیم گرفتند نباشند؛ حتی آن‌ها هم پایان را فرا خواندند!
آدم چه‌قدر می‌تواند وحشتناک باشد که حتی سازش هم نخواهد در کنارش بماند و دیگر نتواند ادامه‌ی قصه‌ی دردناکش را بشنود.
چه‌قدر وحشتناک است که حتی خودت هم بخواهی پایان را فریاد بزنی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 5 users

Like crazy<3

مدیر رصد
پرسنل مدیریت
مقام‌دار آزمایشی
مدیر
رصد کننده
کاربر منتخب
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر کتابدونی
- رصد
شناسه کاربر
1249
تاریخ ثبت‌نام
2021-11-25
آخرین بازدید
موضوعات
449
نوشته‌ها
1,867
راه‌حل‌ها
22
پسندها
20,711
امتیازها
613

  • #12
قلمی با یک کاغذ، تنها همدم‌هایم در این لحظه.
قلمی که بی‌هیچ اعتراضی افکار و احساساتم را بر روی کاغذ می‌آورد و کاغذی که بی‌هیچ حرفی احساسات پریشانم را می‌پذیرد.
آن‌ها مرا می‌پذیرند با هر افکار و احساسی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • قلب شکسته
واکنش‌ها[ی پسندها]: 6 users

Like crazy<3

مدیر رصد
پرسنل مدیریت
مقام‌دار آزمایشی
مدیر
رصد کننده
کاربر منتخب
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر کتابدونی
- رصد
شناسه کاربر
1249
تاریخ ثبت‌نام
2021-11-25
آخرین بازدید
موضوعات
449
نوشته‌ها
1,867
راه‌حل‌ها
22
پسندها
20,711
امتیازها
613

  • #13
کم کم تاریک می‌شود. سکوت دنیایم را در بر می‌گیرد؛ هاله‌ی غم دوباره به دورم می‌پیچد و سفت‌تر از قبل مرا در آغوش می‌کشد.
خواب مرا نمی‌پذیرد، خودش را از من دور می‌کند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • غمگین
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 5 users

Like crazy<3

مدیر رصد
پرسنل مدیریت
مقام‌دار آزمایشی
مدیر
رصد کننده
کاربر منتخب
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر کتابدونی
- رصد
شناسه کاربر
1249
تاریخ ثبت‌نام
2021-11-25
آخرین بازدید
موضوعات
449
نوشته‌ها
1,867
راه‌حل‌ها
22
پسندها
20,711
امتیازها
613

  • #14
همه از من دوری کردند، مرا به تنهایی رها کردند.
تنها در دنیایی تاریک و ترسناک، مانند کوری که می‌ترسد حتی یک قدم بردارد؛ مبادا که یک لحظه زمین بخورد!
غافل از آن‌که همه آمده‌ایم زمین بخوریم، آمده‌ایم زور دنیا را بر چشم ببینیم و برنجیم!
آمده‌ایم تا بیفتیم و دیگر هرگز بلند نشویم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • غمگین
واکنش‌ها[ی پسندها]: 5 users

Like crazy<3

مدیر رصد
پرسنل مدیریت
مقام‌دار آزمایشی
مدیر
رصد کننده
کاربر منتخب
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر کتابدونی
- رصد
شناسه کاربر
1249
تاریخ ثبت‌نام
2021-11-25
آخرین بازدید
موضوعات
449
نوشته‌ها
1,867
راه‌حل‌ها
22
پسندها
20,711
امتیازها
613

  • #15
به دنیا چشم گشودیم تا به آرزو‌هایمان برسیم؛ چه شاعرانه بود دنیایمان!
چگونه نابود شد رویاهایمان؟!
چگونه قطع شد امیدهایمان؟!
چه کردیم ما با خودمان؟ چه کردند آن‌ها با مردمانمان؟
آخر چه شد زندگی‌هایمان؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • غمگین
واکنش‌ها[ی پسندها]: 5 users

Like crazy<3

مدیر رصد
پرسنل مدیریت
مقام‌دار آزمایشی
مدیر
رصد کننده
کاربر منتخب
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر کتابدونی
- رصد
شناسه کاربر
1249
تاریخ ثبت‌نام
2021-11-25
آخرین بازدید
موضوعات
449
نوشته‌ها
1,867
راه‌حل‌ها
22
پسندها
20,711
امتیازها
613

  • #16
آه!
هنوز خیس است، هنوز ملافه‌ام خیس است. آیا اصلاً خشک می‌شود؟
آیا اصلاً چشمه‌ی چشمانم خشک می‌شود؟ ضربان قلبم آرام می‌گیرد؟
ندای درونم ساکت می‌شود؟ غمم پایان می‌یابد؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • غمگین
واکنش‌ها[ی پسندها]: 4 users

Like crazy<3

مدیر رصد
پرسنل مدیریت
مقام‌دار آزمایشی
مدیر
رصد کننده
کاربر منتخب
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر کتابدونی
- رصد
شناسه کاربر
1249
تاریخ ثبت‌نام
2021-11-25
آخرین بازدید
موضوعات
449
نوشته‌ها
1,867
راه‌حل‌ها
22
پسندها
20,711
امتیازها
613

  • #17
فریاد می‌زنم، فریاد می‌زنم از که بپرسم؟!
اشک می‌ریزم، به که بگویم؟ بغض می‌کنم! صدایم در نمی‌آید؛ دیگر فریادی از وجودم برنمی‌خیزد.
کاغذهایم را می‌سوزانم، تکه تکه می‌کنم و نابودشان می‌کنم.
نه... دیگر نباید خیس باشد، امشب تمامش می‌کنم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • غمگین
واکنش‌ها[ی پسندها]: 4 users

Like crazy<3

مدیر رصد
پرسنل مدیریت
مقام‌دار آزمایشی
مدیر
رصد کننده
کاربر منتخب
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر کتابدونی
- رصد
شناسه کاربر
1249
تاریخ ثبت‌نام
2021-11-25
آخرین بازدید
موضوعات
449
نوشته‌ها
1,867
راه‌حل‌ها
22
پسندها
20,711
امتیازها
613

  • #18
یک طناب روی ایوان! یک جای بلند، تنها و تاریک... .
چشمانم را می‌بندم، این آخرش است.
زمزمه می‌کنم "تمام است".
لرزان، فقط یک قدم دیگر برمی‌دارم، بالا می‌روم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 4 users

Like crazy<3

مدیر رصد
پرسنل مدیریت
مقام‌دار آزمایشی
مدیر
رصد کننده
کاربر منتخب
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر کتابدونی
- رصد
شناسه کاربر
1249
تاریخ ثبت‌نام
2021-11-25
آخرین بازدید
موضوعات
449
نوشته‌ها
1,867
راه‌حل‌ها
22
پسندها
20,711
امتیازها
613

  • #19
نفس نفس می‌زنم!
چشمانم سیاهی می‌روند. دارد تمام می‌شود، آخرین قطره‌ی اشک.
لب می‌گشایم که فریاد پایان سر بدهم؛ اما پایان خیلی بی‌رحم‌تر بود!
پایان.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • قلب شکسته
  • غمگین
واکنش‌ها[ی پسندها]: 4 users

مدیر تایپ

رمانیکی فعال
رمانیکی
شناسه کاربر
1519
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-06
موضوعات
0
نوشته‌ها
379
پسندها
1,024
امتیازها
123

  • #20


عرض سلام و خسته نباشیدی ویژه خدمت شما نویسنده‌ی عزیز!
بدین وسیله پایان تایپ اثر شما را اعلام می‌‌دارم. با آرزوی موفقیت روز افزون!

|مدیریت کتابدونی|
 
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 3 users
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
24
بازدیدها
2K

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 2, کاربران: 0, مهمان‌ها: 2)

بالا پایین