. . .

متروکه دلنوشته ناله‌های موزون | آقا کـاوه کاویان انجمن رمانیک

تالار دلنوشته کاربران
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
نام دلنوشته: ناله های موزون
نویسنده: کاو ه کاویان (KAVEH KAVIAN)
ژانر: غمگین، اجتماعی، عاشقانه
همه چیز:

سال‌هاست که تنهایی‌هایم را ورق می‌زنم، تنهایی‌هایی که بر روی کاغذهای کاهی در کنج این بی غوله با سوز سرد هوای سحرگاه برای خودم، کاو ه کاویان رقم زدم. اما مگر این باطله‌ها تا چه زمانی دوام دارند؟ بعد از مرگ من حتما آن ها هم به دَرَک می‌روند. با یک جوان ناکام و رفقا حلالم کنید سر و ته قضیه را هم می‌آورند و بعد از چند سال هم با آمدن اسمم پشت سرم بد و بیراه می‌گویند... اما، شاید مادرم با چشمان نمناکش آن‌ها را بخواند، شاید برای اینکه بوی تنم را فراموش نکند، شب تا صبح کاغذهای پاره پوره ام و لباس‌هایم را در آغوش بکشد، شاید هم زلیخایی داشتم که بعد از مرگم به عشق‌اش اعتراف کند و مادر هم نوشته‌هایم را به دستانش امانت سپارد. اما برای من کافی نیست... برای کسی که دوست داشت هیچگاه از یادها نرود، هیچ چیز کافی نیست. ناله‌های موزون شبانه‌ام را به مادرم تقدیم می کنم که بدی های فرزندش را می دید اما هیچگاه اعتراف به بدی این مرد نامرد نکرد.
سطح نویسنده: آماتور
 
آخرین ویرایش:
  • لایک
  • جذاب
  • غمگین
واکنش‌ها[ی پسندها]: 8 users

Silent boy

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
14
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
آخرین بازدید
موضوعات
40
نوشته‌ها
229
پسندها
908
امتیازها
163

  • #2
فصل یک: انزوا در تیمارستان
نغمه‌ی این ثانیه‌ها به گوش شما هم می‌رسد؟ با من سخن می‌گویند، از گذر. شاید باورتان نشود اما آن‌ها اعتراف به تلخی شیرین می‌کنند، به دروغ‌های فرهادی که در نگاه من کوهکن نبود، گورکن بود... آن‌ها از ازدواج اجباری لیلی روایت می‌کنند تا مرگ مجنون... آن‌قدر برایم از نحسی‌ات گفتند ای‌عشق که تمنا می‌کنم، به پایت می‌افتم، درب این کلبه خرابه را نکوب!
خوانندگان عزیز توجه فرمایید! توجه فرمایید! لطفا به نفرت بگویید: «در این قفس شیشه‌ای، اتاق خالی موجود است.»
 
آخرین ویرایش:
  • لایک
  • جذاب
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 6 users
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین