نام داستان: خواب در واقعیت
نویسنده: آرمیتا حسینی
ژانر: عاشقانه، روانشناختی، معمایی
خلاصه: این همان سناریوای است که خواب و بیداری را ترکیب میکند. او بیدار است یا خواب؟ یا شاید، هم بیدار است و هم خوابیده. در این روند، شخصی در زندگی نه بیدار است و نه خوابیده. او پس از بستن چشمانش دیگر مشخص نمیشود خواب است یا بیدار! در طی این اتفاق وارد ماجراهای مختلف در حوادثی مختلف میشود. انسانهای مختلف، عصری جدید، عصری قدیمی... و شاید تمام این اتفاقات یک جا شکل دهندهی واقعیتی از جنس افسانه باشند.
سخن نویسنده: این داستان تا حدودی واقعی است. در واقع ایدهی اصلی و اساس رمان واقعی است و برای ادامهی روند این ایده، اندکی آب و تاب اضافه کردم؛ ولی به صورت کلی حقایق بیان میشه و تجربیاتی که رخ داده.
مقدمه:
چنان زندگی کردم که گویی مرده بودم
و چنان مردم که گویی تازه زنده شدهام!
وقتی میخوابیدم احساس میکردم تازه بیدار شدهام
و وقتی بیدار شده بودم نمیدانستم این خواب است یا حقیقت؟
در واقع من دنیای خواب و بیداری را اشتباهی میگرفتم؛
نمیفهمیدم کدام خواب است، کدام بیداری!
وقتی بیدار میشوم واقعاً بیدارم یا این بخشی از خوابم است؟
و وقتی میخوابم در واقعیت است یا درون خوابم میخوابم؟
کسی به من توضیح بدهد!
من کیستم؟
اینجا کجا است؟
خوابم یا بیدار؟
کسی کمکم میکند؟
آخرین ویرایش توسط مدیر: