- نوع اثر
- داستان
- نام اثر
- دخترک کمانچه زن
- ژانر
- اجتماعی, تراژدی
- سطح
- طلایی
- نویسنده
- P.E و H.N
- کپیست
- Mohammad MZ
- ویراستار
- فاطمه جوادزاده
- منتقد
- نهال رادان
- طراح جلد
- parvin_y
- تعداد صفحات
- 40
- حجم اثر (مگابایت)
- 0.8
هدف:
نشان دادن گوشهای از مشکلات جامعه
خلاصه:
زندگی، دستخوش بازی سرنوشت شده و ما همانند عروسک خیمه شب بازی، با دستورات کتاب قطور تقدیر به این طرف و آن طرف میرویم و همانند خواستههای او عمل میکنیم!
و امان از دستوراتی که کمانچه به دست کودکی میدهد و میگوید آنجا، درست کنار فروشگاه بنشین و بنواز!
دخترک کمانچهزن قصهی من، بنواز، شاد بنواز که قلب سنگ از نم اشکانت آب و نرم میشود! بنواز که مردم این شهر خواب غفلت پیشه کردهاند. بنواز که پادشاه در خوشی غرق است و تو دستانت از سرما سرخ و از گرما پوست پوست شده است. بنواز که مرواریدهای بیرنگ چشمانت پیش خداوند، ضمانت پاکیات را میکنند.
بنواز دخترک من، بنواز!
مقدمه:
میگویند شاد بنویس،
نوشتههایت درد دارند!
و من یاد دختری میافتم که با کمانچهاش،
گوشهی خیابان شاد مینواخت امّا
با چشمهای خیس…!
مطالعه آنلاین
درود وقت بخیر بانو
زیبا بود لذت بردم
قلمتون مانا
به عنوان یک خواننده میتونم بگم به هدفتون رسیدید و اوضاع جامعه رو خوب به تصویر کشیدید خلاصه و مقدمه عالی بودن فقط جلد به نظرم میتونست بهتر باشه اونطور که باید حس رو منتقل نمیکنه و اگه ی دخترکی تو عکس بود شاید بهتر میشد