- نوع اثر
- رمان
- نام اثر
- کبوتر سرخ
- ژانر
- تراژدی, عاشقانه
- سطح
- نقرهای
- اثر اختصاصی
- بله
- نویسنده
- آلباتروس
- کپیست
- AYSA_H
- ویراستار
- هانی.میم
- منتقد
- Nil@85
- طراح جلد
- nfs-nm
- تعداد صفحات
- 245
نام اثر: رمان کبوتر سرخ
نام نویسنده: @آلباتروس
لینک تاپیک اثر در انجمن:تمام شده – رمان کبوتر سرخ(تا تلافی۲) | آلباتروس
ژانر: عاشقانه،تراژدی
سطح: نقرهای
تعداد صفحات: 245
خلاصه:
در مسیر زندگی، ندانست کجا را به اشتباه رفت. کسی گناه کار نبود، شاید بود؛ اما نه!
افرادی خسته از نفس کشیدن، پیمودن راهی طولانی برای سر بالایی زندگی، گاه در گذشتهای تاریک حبس شدهاند.
حال اقدام به جدایی بندهای اسارت؛ اما آیا میتوان رها شد؟
شخصی نجات بخشش شده بود و قرار بود از ظلمات به سوی هستی بکشاند که خود نیز سهمی در گذشته ننگیناش داشت.
درست در زمانی که همه چیز پله به پله طی میشد و رنگ میگرفت، حضور کسی پدیدار شد که همه چیز را دگرگون کرد. طغیانی از گرد فراق یا وصال!
مقدمه:
سوگند به قلم و آنچه که سیاهی نوشت. شاید بدین گونه بود که هر چه کتاب زندگیاش مرور شد، ورق به ورق، تنها سیاهی به چشم خورد. گویا فاصلههای بین خطوط را هم کبودی گرفته بود، همه جا سیاه بود. خاموش، کدر و خالی از احساس!
برشی از اثر:
اضطراب همانند موری، نیش بر پیکرِ نحیفش میزد. نمیدانست کی قرار است او را ببیند؟ فرشته نجاتی که حکم آزادیاش را امضا میکرد؛ اما در اصل، زندگی گویا اسباب بازیهایش را گم کرده بود که قصد بازی دادن او را داشت، زیرا کسی قرار بود پا به هستی خاکستری و کدرش بگذارد که خود نیز، غیر مستقیم بر زندگی نحساش رنگ داشت!
کشیده شدن دستگیرهی در، نوید آمدن شخص مهمی را میداد، از جای بلند شد تا رسم ادب را ادا کند.
چهقدر گذشت؟ یک دقیقه؟ دو دقیقه؟ یا شاید هم ساعتی!
اما هر چه که بود، زمانی به خود آمد که قلب، وظیفهاش را به فراموشی سپرده بود؛ ریهها بسته شده بودند و منفذی برای عبور اکسیژن نداشتند.
با دیدن رنگِ پریده و چشمهای وق زدهاش، متوجه شد که از دیدنش شوکه شده، برای همین با نگرانی گفت:
– خانوم! حالتون خوبه؟
نظر دادن