رمانیک | نویسندگی آنلاین و انتشارات مجازی
آموزش نویسندگی

صفحات صبحگاهی | بهترین عادت برای شروع نویسندگی

هزار سال پیش از ننوشتن خسته شده بودم. تقریباً تمام کتاب‌های آموزش نویسندگی و فیلم‌نامه‌نویسی را خوانده بودم، اما همچنان نویسنده‌ای بودم که نمی‌نوشت!

توقع نداشتم شاهکار بنویسم، برای من برون‌ریزی ذهنی و نوشتن خاطرات روزمره هم کافی بود اما به هیچ عنوان نمی‌توانستم منظم و مداوم بنویسم؛ یک هفته می‌نوشتم، یک ماه درگیر کارهای دیگر می‌شدم و نوشتن را فراموش می‌کردم و این دور باطل ادامه داشت.

به این نتیجه رسیده بودم که شاید نوشیدن افراطیِ قهوه، راز نویسندگی باشد، شنیده بودم بالزاک روزانه پنجاه فنجان قهوه می‌نوشیده و تارانتینو هم برای نوشتن فیلم‌نامه پالپ فیکش هر روز پانزده فنجان قهوه می‌‌خورده و کارش را آغاز می‌کرده!

این ماجرا ادامه داشت تا اینکه طی یکی از پیاده‌روی‌هایم گذرم به مرکز تبادل کتاب افتاد.

در میان کتاب‌های دست دومی که اغلبشان هم بدردنخور بودند به کتابی رسیدم که مدت‌ها بود از خرید آن طفره می‌رفتم، فکر نمی‌کردم کتاب چندان خوبی باشد، اما همین کتاب شد یکی از بهترین کتاب‌هایی که به گمانم پایدارترین و مفیدترین عادت مثبت زندگی‌ام را ساخته است.

و آن عادت نوشتن روزانه صفحات صبحگاهی است که فصل اول کتاب راه هنرمند با معرفی آن شروع می‌شد.

اگر فقط و فقط بخواهم یک عادت کلیدی نویسندگیِ را به کسی معرفی کنم، نوشتن صفحات صبحگاهی است. کاری که نقش زیادی در رشد شخصی و افزایش مهارت نگارشی من داشته است.

جولیا کامرون می‌گوید:

صفحات صبحگاهی عمیق‌ترین ابزار نویسندگی است که تا به حال ابداع و تجربه کرده‌ام.

کتاب‌های آموزش نویسندگی تمرین‌های زیادی را برای ایجاد نظم در نوشتن و ساکت کردن منتقد پیشنهاد می‌دهند، اما من هیچ روشی را کاربردی‌تر از روش پیشنهادی جولیا کامرون نیافته‌ام.

با پایبندی به صفحات صبحگاهی، راهمان از نود و نه درصد شیفتگان نویسندگی که به تفنن دست به قلم می‌برند جدا می‌شود. معجزۀ آغاز روز با نوشتن یک مزیت رقابتی کم‌نظیر ایجاد می‌کند.

در یک کلام صفحات صبحگاهی باعث تمایز و رشد فردیت ما می‌شوند.

در صفحات صبحگاهی نباید کاری به کیفیت نوشته داشته باشیم، صرفاً باید به انجام کار متعهد باشیم.

بهتر است برای تثبیت عادت نوشتن صفحات صبحگاهی یک چک لیست درست کنیم و بزنیم روی دیوار. تیک زدن روزانه چک لیست، کسب یک پیروزی در ابتدای روز است و باعث می‌شود در ادامه روز احساس خوبی در ما ایجاد شود. یادمان باشد که نگذاریم زنجیره قطع شود.

صفحات صبحگاهی اولین قدم محکم در جهت نوشتن پایدار و حرفه‌ای است.

اول صبح که می‌خواهید نوشتن را آغاز کنید وسوسه چک کردن گوش موبایل را کنار بگذارید، چون ممکن است دریافت پیامی باعث شود تمرکز لازم را برای نوشتن صفحات صبحگاهی از دست بدهید و منتقد درونتان بیدار شود. اگر معتاد به موبایل هستید، چک کردن گوشی را به عنوان جایزه نوشتن صفحات صبحگاهی تعیین کنید.

حین نوشتن صفحات صبحگاهی شاید وسوسه شوید زیر کتری را روشن کنید، بقیه را بیدار کنید، چند حرکت نرمشی انجام دهید، یا رختخوابتان را جمع کنید. با همه اینها مقابل کنید. صفحات صبحگاهی تمرینی برای مبارزه با حواس‌پرتی است. نوشتن صفحات صبحگاهی عضلات توجه و تمرکز ما را تقویت می‌کنند.

صفحات صبحگاهی باعث می‌شوند پیوسته بنویسیم.

محمدرضا شعبانعلی پیشنهاد‌های فوق‌العاده‌ای را برای وبلاگ نویسی نوشته، او در جایی از مطلب آموزنده‌اش، به نکته مهم و قابل ملاحظه‌ای درباره هر روز نوشتن اشاره کرده:

جان کلام اینکه حس می‌کنم صفحات صبحگاهی در نقش مربی و معلم خصوصی ما عمل می‌کنند.

گزیده‌ای از نوشته‌های جولیا کامرون دربارۀ صفحات صبحگاهی​

جولیا کامرون در تمام کتاب‌هایش از صفحات صبحگاهی به عنوان ابزاری بنیادی برای بازیابی خلاقیت نام برده‌ است.در ادامه گزیده‌ای از نوشته‌های او درباره صفحات صبحگاهی را که از کتاب‌های مختلف او برگزیده‌ام، مرور می‌کنیم. کامرون بیش از چهار دهه است که به نوشتن صفحات صبحگاهی ادامه می‌دهد.

به طور ساده می‌توان گفت که صفحات صبحگاهی، سه صفحه دستخط معمولی و روی هر برگ از دفتر است که به طور تداعی آزاد و بدون تفکر می‌نویسید و دست از روی کاغذ بر نمی‌دارید.

برای نوشتن صفحات صبحگاهی شیوه نادرست وجود ندارد. هدف از صفحات صبحگاهی این نیست که به اثر هنری تبدیل شوند، هدف از صفحات صبحگاهی، فقط حرکت دست بر روی کاغذ و نوشتن و بیرون ریختن همه چیزهایی است که به ذهن می‌آید.

بجز خودتان احدی اجازه ندارد که صفحات صبحگاهی‌تان را بخواند و خودتان نیز تا چند هفته نباید آنها را بخوانید. فقط روزی سه صفحه بنویسید و جایی جمع‌آوری کنید. حین نوشتن هم هرگز صفحات قبل را نخوانید.

صفحات صبحگاهی اغلب منفی و پراکنده و آکنده از دلسوزی و ترحم به خود و تکراری و با آب و تاب یا بچگانه یا غمناک یا بی‌مزه با حتی احمقانه به نظر می‌سند، ولی حتماً درست و خوبند!

صفحات صبحگاهی، وسیله اصلی شفای خلاقیت است.

این را برای خودتان به یک قاعده تبدیل کنید: همواره به خاطر آورید که عقاید منفی سانسورکنندۀ درونتان حقیقت ندارد. این امر مستلزم تمرین است. وقتی صبح به محض برخاستن از خواب، مستقیماً به سراغ صفحات صبحگاهی می‌روید، می‌آموزید که سانسور کننده درونتان را تضعیف کنید.

اگر بخواهید می توانید افکار سانسور کننده درونتان را نیز بنویسید.

به هیچ عذر و بهانه‌ای نمی‌توانید از صفحات صبحگاهی طفره بروید یا از مقدار آن ها بکاهید. مهم نیست در چه حال و هوایی هستید. انتقادهای سانسور کننده درونتان اهمیت ندارد.

سه صفحه درباره هر مطلبی که به ذهنتان می آید بنویسید؛ فقط همین. اگر چیزی به ذهنتان نمی‌آید بنویسید:«چیزی بنویس تا این سه صفحه پر شود.»

صفحات صبحگاهی به مغز منطقی می‌آموزد کنار بایستد و و اجازه بدهد که مغز هنرمندانه روی صفحه بیاید.

صفحات صبحگاهی نوعی مراقبه هستند که به ما بصیرت می‌بخشند و کمک می‌کنند تا در زندگی‌مان دگرگونی ایجاد کنیم.

وقتی گرفتار وضعیتی دردناک یا مشکلی می‌شوم که فکر می‌کنم نمی‌دانم چگونه از پس آن برآیم، به سراغ صفحات صبحگاهی می روم و هدایت می‌طلبم.

صفحات صبحگاهی برای هر کس که بخواهد زندگی خلاقی داشته باشد، موثر واقع خواهد شد.

اغلب اوقات افرادی که بیش از دیگران در برابر نوشتن صفحات صبحگاهی مقاومت می ورزند، بیش از سایرین به آن علاقه‌مند می‌شوند.

وقتی اولین بار صفحات صبحگاهی را می نویسیم، از تعداد چیزهایی که احساس بدی نسبت به آن‌ها داریم تعجب می‌شویم. شاید نگران این باشیم که با اعتراف کردن به احساسات منفی‌مان آن‌ها را تشویق کنیم. اما ابداً چنین نیست. روانشناسان یونگی این را ملاقات با سایه می‌نامند، من آن را ملاقات با سایه و دعوت آن به نوشیدن یک فنجان قهوه می‌نامم. وقتی منفی بافی‌هایمان را بیرون می‌ریزیم برای امور مثبت جا باز می‌کنیم.

صفحات صبحگاهی ساده اما عمیق هستند. ما از طریق صفحات خود با خدا سخن می‌گوییم و خدا نیز به شکل شهود و اشارات با معنا پاسخ ما را می‌دهد.

صفحات صبحگاهی دوستانی هستند که با زبان عشق خشن حرف می‌زنند. آن‌ها ما را ترغیب می‌کنند تا مسئولانه‌تر عمل کنیم. صفحات صبحگاهی بی عملی را به ما یادآوری می‌کنند و آن قدر به ما نق می‌زنند تا دست به عمل بزنیم.

صفحات صبحگاهی به رغم ظاهر کم‌رنگ و کسل کننده‌شان باعث تغییرات شدید می‌شوند.

بگذارید نوشتن صفحات صبحگاهی عادت هر روز صبح شما شود و اولین کاری باشد که هر روز صبح می کنید. نوعی گزارش صبحگاهی.

عریان بودن روی صفحه در ابتدا می‌تواند دشوار باشد. ما می‌خواهیم وانمود کنیم که وضعمان بهتر از آن است که واقعاً احساس می‌کنیم.

من بیش از بیست سال است که صفحات صبحگاهی نوشته‌ام و در این سال‌ها احتمالاً بیش از بیست روز را از دست نداده‌ام.

می‌توانیم به خودمان بگوییم: «شاید هنوز آنچه را که می‌خواهی بنویسی ننوشته باشی اما دستِ کم داری صفحات صبحگاهی‌ات را می‌نویسی.»

بعید است روزی باشد که یک گام کوچک رو به جلو نتوان برداشت. وظیفه‌ی صفحات صبحگاهی توجه کردن به این گام‌های کوچک و تشویق کردن آن است.

صفحات صبحگاهی بارها و بارها «اعتیاد مثبت» خوانده شده است. صفحات صبحگاهی تمرینی ساده، عملی و بسیار معتبر است.

صفحات صبحگاهی هر مسئله‌ای را که از آن اجتناب می کنیم، آن‌قدر مطرح می‌کند تا کاری درباره‌اش کنیم.

صفحات صبحگاهی وفادارند، آنها بر خلاق روان پزشکان منهتن هر سال در ماه اوت دو هفته به مرخصی نمی‌روند. بر عکس، همیشه آن‌جا هستند و می‌توان به آن‌ها اتکا کرد.

می نمی‌توانم برای شما ثابت کنم که صفحات صبحگاهی حسی از جادو به زندگی‌تان می‌آورند. اما می‌توانم درخواست کنم که آن را امتحان کنید، اگر می‌توانید دوازده هفته امتحان کنید.( این دوره زمانی لازم برای جا انداختن یک عادت جدید است.)


نظر دادن

اون پشت توی انجمن رمانیک کلی آدم فعال دنبال اهداف نویسندگیشون در حال فعالیت هستن!
!تو هم میتونی به جمعشون ملحق شی و بهترین خودت رو بسازی!