مهم ★پیدا کردن رمان‌های بی‌نام★

[عطی]

یه رمان بود که دختره به خاطر اینکهبه خدش نمیرسید شوهرش ازش جدا میشه بعد دوست شوهر سابقش میاد باهاش دوست میشه کلی توش انگیزه به .وجود میاره ازش باردار میشه اخرم پسره میاد میگیرتش
اسمشو میدونید فکر کنم اسم پسره کاوه بود یا کامران

رمان رابطه رو چک کنید

 

[aniyeh]

به نام خدا

سلام خدمت کاربران عزیز🌺

اگر تیکه ای از رمانی رو در نظر دارید ولی اسم رمان رو یادتون نیست و دنبالش هستید، می‌تونید اینجا بگید تا اگر بقیه کاربران می‌دونستند بهتون کمک کنند.
از فرستادن اسپم خودداری کنید.
صبور باشید و با نقل قول و ارسال مجدد درخواستتون باعث شلوغ شدن تاپیک نشید.
تا جایی که می‌تونید به بقیه دوستان کمک کنید.
به هر نفر که به دوستانی که درخواست دادن کمک کنه 10 امتیاز تعلق می‌گیره. (اگر قبلاً جواب دوستان داده شده باشه تعلق نمی‌گیره.)
لطفاً فقط در صورتی که واقعاً اسم رمان رو می‌دونید و مطمئنید بگید (یا حداقل مقدار کمی شک داشته باشید.) تا دوستان به جواب درست و دلخواهشون برسن.
با سپاس

*توجه: برای فعالیت و ارسال پست در این تاپیک باید عضو انجمن رمانیک باشید.
آموزش عضویت رایگان در رمانیک

تیم مدیریت انجمن رمانیک​

سلام ببخشید من قبلا یه رمانی خوندم توش دختره دنبال پدرش بود که ولشون کرد بقیش یادم نیس

 

[NFS]

سلام یه رمانی بود اسم دختره آرام بود دوتا برادر داشت اسماشون آرمان بود آرش...بعد دختره خیلی خجالتی بود چون همه دعوا مامان و باباش سر اون بود چون ناخواسته بدنیا اومده بود و رفیق آرش برای اینکه از آرش انتقام بگیره به آرام نزدیک میشه و اونو عاشق خودش میکنه......لطفا اگر کسی اسم این رمان رو میدونه

 

[H.B]

سلام . یه رمان بود که اسم شخصیت های اصلیش راز و امیر حسین بود داستان راجب یه پسری بود که تو سن ۱۸ سالگسش که هیچی نداشته به یه دختر به اسم رویا علاقه مند میش . بعد رویا برای دنبال کردن هدفاش ولش میکنه و میره خارج و وقتی بعد از چند سال بر میگرده ایران میخواد تو یه شرکت بزرگ شروع به کار کنه که میبینه امیر حسین رئیس اون شرکته و به یه فرد پولدار تبدیل شده و سعی میکنه که دوباره بهش نزدیک بشه ولی پسره از هیله رویا با خبره و نقشه میریزه که بره با خواهر اون دختر که اسمش راز بوده بریزه روهم

 

[رعنا]

رمانی ک پسره مادرش مرده و این دنیا اومده و شیمیایی شده نفس تنگی داره دختر دوست پدرش عاشقش میشه اسمش نفسه اما پسره میمیره و به. مردنش دختر عمش دفتر خاطراتشو رمان میکنه

 

[Bluegifl]

دنبال به رمان میگردم که دختره و پسره دختر خاله پسر خاله بودن پسره اسمش بهنام بود دختره میره مهمونی تو هیجده سالگی و یه پسره به اسم سعید بهش **** میکنه یا همچین چیزی خیلی وقته دنبالش میکردم اگه اسمشو میدونید لطفا بگی

 

[Ghazal88]

سلام وقتتون بخیر
یه رمان بود الان اسم شخصیت هاش و یادم نیست اما یادمه همسایه بودن با هم بعد پسره چهار تا برادر بودن و باباشون مکانیک بودن دختره هم کنکوری بود بعد اون پسره که نا خلف بود با دختره عاشق هم شدن یه بارم تو کوچه به طور وحشتناک به خاطر دختره دعوا کرد و کتک خورد
قرار هاشونم رو پشت بوم خونشو می‌ذاشتن اگر اسمشو میدونید ممنون میشم بگید

 

[رمان خوان]

سلام.یه رمانی بوداسمش یادم نیست که دختره بایکی نامزد میکنه ولی هدف پسره انتفام ازدختره بخاطر پدر دختره بوده چون تونوجوونی به پسره **** میکنه.اونم دختره روبیهوش میکنه وبهس **** میکنه دختره که به هوش اومد نمیدونست کارکیه وهمه بهش تهمت میزنن واون فرارمیکنه وبه خارج ازکشور میره وصاحب یه دخترمیشه...

رمان بن بست

 

[:))]

رمانی ک یه دختر فقیر بود بعد پسره پولداره اینو از هرلحاظ تعمین میکنه بعد به پرستار برای مادرش نیاز داره چون داداشش ک دار از خارج میاد رواین موضوع حساسه دختره برای قدردانی زحمات پسره میگه من میام پرستارش میشم بعد این دونفر همو دوست دارن اما داداشه ک از خارج میاد عاشق این دختره میشه بعد نمد چی میشه عقد مییکنن اینا اما بعد از دختره یه عکسایی میاد دم خونه از یه ممونی ک با نامزدش رفته و بزور وادارش کردن فک میکنن خیانت کرده داداش بزرگه ولش میکنه داداش کوچیکه چون ابروشون نره و دختررو دوست داره میگیرش اما باهاش سرده و تا یه روز ک نمد چی میشه فک میکنه حاملس انقد میزنش تا دختره تصادف میکنه میره کما اونجا مشخص میشه دختره بیگناهه

 

[هانی]

سلام ، دنبال یه رمان میگردم که دختره پدرشتوی شرکت نفت اهواز بود ومادرش پرستار،بعد فوت پدرش ،پدربزرگ پدری اش که از عرب های جنوب بورن به زور دختره رو با خودش میبره، بعد از مدتی به خاطر اشتباه یکی از پسرای قبیله به خاطر خونبس مجبور میشه ،ازدواج کنه و بعد از اون شوهرش میره ااآمریکا تا پزشکی بخونه، دختره هم بزرگ میشه و مهندس میشه توی شرکت نفت کاار میکنه تا اینکه شوهره بر می گرده