. . .

مهم ★پیدا کردن رمان‌های بی‌نام★

تالار تایپ اثر

badiamini77

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
6135
تاریخ ثبت‌نام
2023-08-06
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
21
پسندها
45
امتیازها
13

  • #2,591
سلام دنبال ی رمانم ک یهو اومده تو ذهنم و اسمش هم یادم نیست ، یک دختری بود ک اسمش لیلا بود و پسری ب اسم ایلیا فک کنم تو دانشگاه ازش خوشش میاد و پسره مال تهران بود و دختره شهرستانی و مال شمال فک کنم، اینا با هم ازدواج میکنن و خانواده پسره فک کنم راضی هم نبودن دختره حامله بوده و ی تصادف میکنه ک تو اون کل صورتشو بغیر از چشماش از دست میده و بچشو ولی بدنیا میاره و خانواده دختر ب پسره میگن ک مرده و بچه رو بهش میدن و راهشون از هم جدا میشه ، این دختر هم بعد از عملی ک روی صورتش انجام میده ک خوب بشه کلا قیافه اش عوض میشه و خلاصه چندین سال بعد باز همو میبینن اما دختر بصورت ناشناس ب همسر و دخترش نزدیک میشه و .... داستانش کامل یادمه کلی اسمشو نمیدونم ک دانلود کنم و ذهنم از مشغولیت در بیاد ، ممنون میشم اگ میدونین کمک کنین.
عزیزان ممنون خودم پیداش کردم، اسم رمان غریبه آشنا از منیر مهریزی هس اگ کسی خاست بدونه.
 

SAJQ

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8293
تاریخ ثبت‌نام
2024-05-24
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
53

  • #2,592
سلام. من یه رمانی چند وقت پیش خوندم اسم دختره ساحل بود یه انگشت نداشت پزشکی قبول شده بود ولی به اصرار باباش ازدواج کرد با پسری به اسم علیرضا ولی قرار بود بعد از دو سال از هم جدا بشن.دختره هم قبل از ازدواج با علیرضا یه پسری رو میخواست اسمش امیر بود همسایشون بود .اسمش چیهههه😂😫
 

heris

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8256
تاریخ ثبت‌نام
2024-05-15
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
3
پسندها
6
امتیازها
3

  • #2,593
دوستان چیزی به ذهنتون نمیرسه در رابطه با این رمان):؟
سلام من دنبال یه رمان قدیمی ام موضوع هکری داشت با هکر قلب اشتباهش گرفته بودم ولی داستانش اینجوری بود که دختره یه چیز امنیتی که نباید رو هک میکنه و یه سفر میره شمال اما از خدا بی خبر اونجا پلیس های امنیتی میدزدنش و برای حفاظت ازش مجبور میشن موقتی بفرستن پیش خانواده ی یه پلیس جوون زندگی کنه پسره هم خیلی مذهبی و از دخترا فراری برعکس دختره خیلی شر و شیطون و امروزی
 

ss_ss_ss

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8295
تاریخ ثبت‌نام
2024-05-24
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
1

  • #2,594
سلام من دنبال رمانیم که اسم دختره آرامه، اون و خانواده مجبور می‌شم از خونشون برن و همسایه‌هاشون هم همین‌طور، پس یه ساختمون می‌گیرن که کنار هم باشن آخرین طبقه خالی بود که وقتی اساس کشی می‌کنن یه خانواده‌ای دیگه بهشون اضافه میشه
اسم پسره رو یادم نیست!
 

تمنا

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8277
تاریخ ثبت‌نام
2024-05-21
آخرین بازدید
مشاهده موضوع ★پیدا کردن رمان‌های بی‌نام★
موضوعات
0
نوشته‌ها
13
پسندها
14
امتیازها
3

  • #2,595

Tina_for.81

رمانیکی
رمانیکی
نام هنری
گل سرخ
شناسه کاربر
8278
تاریخ ثبت‌نام
2024-05-21
آخرین بازدید
موضوعات
4
نوشته‌ها
19
پسندها
47
امتیازها
83
سن
22

  • #2,596
سلام یه رمان بود پسره خان زاده بود و با یه دختری ازدواج کرده بود و اوایل خیلی از دختره بدش میومد ولی یواش یواش اوضاع تغییر کرد دختره حامله شد و پسره بازم اذیتش میکرد و نمی‌خواست قبول کنه عاشقشه و یه روز تو جاده تصادف میکنن و پسره برای اینکه دختره و بچه ی تو شکمش آسیب نبینن خودشو میندازه جلو و شاخه های درختا میره تو دستش
 

ساجی

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8301
تاریخ ثبت‌نام
2024-05-27
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
2
پسندها
2
امتیازها
3

  • #2,597
سلام یح رمانیه راجب یح دختره کح حافظشو از دست داده و پیش خالش و شوهر خالش زندگی میکنه
یح پسره عم کح قبلن عاشقش بوده اونو میدزده و فک میکنه کح دختره بهش خیانت کرده.
میبره خونش کح فکرکنم تو خارجه شکنجش میکنه
پاهاشو میخواد با اره برقی قطع کنه و با میله داغ رو کمر دختره مینویسه برده ی من و ....
اگه کسی میدونه سریع بگه خیلی وقته دنبالشم🙁💔
شکنجه گر من
 

ساجی

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8301
تاریخ ثبت‌نام
2024-05-27
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
2
پسندها
2
امتیازها
3

  • #2,598
من دنبال رمانی میگردم که در ان پدرومادر دختره میخوان دختره 20 سالشون رو به یه مرد 40 ساله بدن بعد دختره فرار میکنه شب تو خیابونه توی کوچه یه ماشین میاد و میدزدتش فرداش میبینه اونجا نااشناس بعد بقیه بهش میگن اینجا دبیه بعد این که دزدیدتش اربابه بعد تو کار برده فروشیه این پسره یه دشمن داره که تو مهمونیه و از غذا ایرانیه بعد پسره میاد و دختره رو از اربابه میخره حالا یه مشکلاتی پیش میاد و اینا داداش پسره میاد عاشق این دختره که خدمتکار یا بردس میشه بعدش دختره میخواد خودکشی کنه اربابه جدیدشم عاشقشه نمیزاره میگه میزارم بری بعد میبرتش پیشه یه طراح لباس و دختره مدل لباس معروف میشه و مامان باباشو میاره دبی
برده ارباب اسم دختر اولش ل داشت
 

Mp-ghomnam

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8302
تاریخ ثبت‌نام
2024-05-27
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
2
پسندها
2
امتیازها
3

  • #2,599
سلام دوستان من دنبال یک رمانی میگردم که اسمش کردی بود و دختره برای انتقام از وضعیت خانواده که خیلی پولدار بودن وارد رابطه با پسره میشه اما بعدش می‌فهمه که پدرش مقصر بوده و وقتی که ازدواج میکنن اسم پسرشون رو کوهیار گذاشتن
 

Mp-ghomnam

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8302
تاریخ ثبت‌نام
2024-05-27
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
2
پسندها
2
امتیازها
3

  • #2,600
سلام دوستان . من دنبال یک رمانی میگردم که اسمش کردی بود و دختره برای انتقام از وضعیت خانواده اش که خیلی پولدار بودن وارد رابطه با پسره میشه اما بعدش می‌فهمه که پدرش مقصر بوده و وقتی که ازدواج میکنن اسم پسرشون رو کوهیار گذاشتن. دختره اولش طراحی لباس میکرد
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 3, کاربران: 1, مهمان‌ها: 2)

بالا پایین