. . .

مهم ★پیدا کردن رمان‌های بی‌نام★

تالار تایپ اثر

بانو کاف

رمانیکی فعال
رمانیکی
نام هنری
بانو کاف
شناسه کاربر
1393
تاریخ ثبت‌نام
2021-12-18
آخرین بازدید
موضوعات
2
نوشته‌ها
32
پسندها
151
امتیازها
98
محل سکونت
کرمان

  • #391
اوم...
یه رمان بود اسم پسره ی کیا داشت نمیدونم کیارش بود کیان بود ی همچین چیزی.
داستانش این بود که پسره و دختره عاشق همن دختر دایی پسرعمن بعد دایی دختره بابای پسره رو می‌کشه اونا هم دایی دختره رو میکشن
کسی اسم رمانو ‌میدونه؟!🤝😂
 

Mobinaphm

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
1437
تاریخ ثبت‌نام
2021-12-25
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
23

  • #392
سلام ی رمان بود ک دختره پسره ازدواج میکنن بعد دختره با پسره طلاق میگیرن پسره فکر میکنه دختره بدرد نمیخوره بعد دختره میره خارج مدلینگ میشه بعد چند سال پسره میفهمه اشتباه فک میکرده
 

Mhmh

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
1438
تاریخ ثبت‌نام
2021-12-25
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
4
امتیازها
23

  • #393
سلام
دنبال رمانی هستم که دختره توسط پدرش که معتاد بوده فروخته میشه به پسری که فکر کنم(مسعود نام بود )اون پسر میارتش خونه اما پدر پسره متوجه میشه و مانعش میشه پدر پسره یک هکر فوق العاده با ضریب هوشی فوق العاده بود بعد متوجه میشه دختره هم ضریب هوشیه عالی داره و به دختره کمک میکنه که هکر فوق العاده ای بشه و و اسم دختره وقتی هکر میشه تو دنیای مجازی (سایه شب )هستش بعد از اینکه دختره قوی وپولدار میشه دوستای برادرش رو که خیلی باهاشون خوب بودرو پیدا میکنه و باهم یک گروه میشن واین دختر رئیسشون میشه و خیلی پیشرفت میکنه و.......
اگر اسمش رو میدونید ممنون میشم کمک کنید
رمان ریما
 

نیالا سوفیان

رمانیکی
رمانیکی
شناسه کاربر
1439
تاریخ ثبت‌نام
2021-12-25
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
4
امتیازها
73

  • #394
سلام یه رمان اربابی هستش که دختره به خاطر زیبایی بیحدش روبند میبنده و همه فکر میکنن خیلی زشته تا اینکه خان روستا چهره اش رو دید و عاشقش شد میشه لطفا اسم رمان رو سریع بگید
 

zizi12

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
1029
تاریخ ثبت‌نام
2021-10-08
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
3
پسندها
18
امتیازها
43
محل سکونت
دنیای آدم بزرگا..

  • #395
سلام دنبال رمانی ام که دختره مظلوم باشه
 

maniya

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
1443
تاریخ ثبت‌نام
2021-12-25
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
33

  • #396
یک رمان خوندم دختر خودش عاشق یکی دیگه بود رفت بایکی دیگه ازدواج کرد پدر و مادر دختر میخوان اون رو به کس بدن که دختر با کمک خواهرش فرار می کنه با یک مسیر با ماشین میره که می بینه تاکسی راننده قصد بدی داره از تاکسی پیاده میشه میخواد فرار کنه میره تو خونه ای که مهمونی مختلط هست صاحب اونخونه ازش سوءاستفاده میکنه فکر می کنه از طرف دشمن اش فرستاده شده دختره فرداش که بیداره میشه متوجه میشه که ازش سوءاستفاده شده بعدش دوست صاحب خونه به دختره کمک می کنه تو همون خونه به خواهر زنگ میزنه بهش چیزی نمیگه میره ویلا بهش متوجه میشه که باردار هست
صاحب خونه همسر داره فکر می کنه مشکل داره نمی تونه پدر بشه فکر میکنه مشکل از خودش هست نمی دونه مشکل از خودش نیست
میشه بهم کمک کنید اسم رمان چیه؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

سانی

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
1399
تاریخ ثبت‌نام
2021-12-18
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
3
پسندها
8
امتیازها
23

  • #397
سلام میشه جواب منم بدین اگه کسی میدونه لطفا.
تو صفحه ۳۹ نوشتم
 

Zhraa.ss

رمانیکی
رمانیکی
شناسه کاربر
1444
تاریخ ثبت‌نام
2021-12-26
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
2
پسندها
5
امتیازها
73

  • #398
سلام یه رمان بود‌دختره با پدر بزرگش بزرگ شده بود موقع دانشگاهش اومد به تهران کنار عموش و خانوادش بعدن با استاد مکسیقی که یکی از پاهاش مشکل‌داشت و دوست پسر عموش بود اشنا‌شد و عاشق شدن اون‌وسطم فهمین همه مامان بابای اینو عموی بزرگ کشته
اسم دختر عموشم‌کتایون بود پسر عموشم تو همین مایه ها
ممنون میشم‌اسمشو بگید
 

zizi12

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
1029
تاریخ ثبت‌نام
2021-10-08
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
3
پسندها
18
امتیازها
43
محل سکونت
دنیای آدم بزرگا..

  • #399
سلام یه رمان بود‌دختره با پدر بزرگش بزرگ شده بود موقع دانشگاهش اومد به تهران کنار عموش و خانوادش بعدن با استاد مکسیقی که یکی از پاهاش مشکل‌داشت و دوست پسر عموش بود اشنا‌شد و عاشق شدن اون‌وسطم فهمین همه مامان بابای اینو عموی بزرگ کشته
اسم دختر عموشم‌کتایون بود پسر عموشم تو همین مایه ها
ممنون میشم‌اسمشو بگید
سلام اقیانوس خورشید رو چک کنید.
 

ناشناس

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
1279
تاریخ ثبت‌نام
2021-11-30
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
4
پسندها
40
امتیازها
43

  • #400
سلام من دنبال یک رمان هستم که داستانش اینجوره :
یک دختره به اسم سارا که همون اول رمان مادرش رو از دست میده اسم مادرسش هم فاطمه بوده اسم پدرش هم رضا میخواد از ایران بره خارج پیش دختر خالش بعد که به باباش میگه بابش میگه یه شرط داره اونم اینه که اول باید ازدواج کنی اونم که قصد ازدواج نداشته تو عید میرن ترکیه دیدن یکی از فامیلاشون که اونجا از خونه میره بیرون برای اینکه سوغاتی برای دوستش عاطفه بگیره چند تا مرد میوفتن دنبالش و خلاصه دعوا و اینا یه مرده میاد نجاتش میده بعد از این دیگه برمیگردن ایران که میره دانشگاه یه پسره به اسم یاسری همش اذیتش میکنه و اینا اونجا همون مرده رو که تو ترکیه نجاتش میده رو میبینه اسم اون مرده هم امیرطاهاس بعد موضوع رو بهش میگه اونم اولش قبول نمیکنه ولی بعدش راضی میشه و باهم یه صیغه میخونن و میرن مشهد و اینا که اونجا دختره عاش امیر طاها میشه دیگه تصمیم میگیره نره خارج بعد میرن سر خاک مادر سارا
بعد سارا بهش میگه که من عاشقت شدم و اینا ولی پسره قبول نمیکنه
خواهش میکنم اگر اسم این رمان رو میدونید بگید خیلی دنبالشممم😵
(اسم رمان : نگاه خدا)
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 3, کاربران: 0, مهمان‌ها: 3)

بالا پایین