. . .

آموزش ۱۳ عادت نویسنده ساز | آموزش نویسندگی

تالار مطالب آموزش نویسندگی

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,410
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,136
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #11
عادت هفتم: ضبط کردن صدا

در یک جمله:

هرروز ایده‌ای مطرح کنید، در رابطه با آن حرف بزنید و صدای خود را ضبط کنید.


«پنداری در حرف زدن نیرویی جادویی نهفته است که ایده‌های مخفی ذهن را بیرون می‌کشد. مثل مرتاض فلوت زنی که با نوای ساز، قصد بیرون کشیدن مار را از توی سبد دارد. انگار حرف زدن باعث تحریک ذهن برای کشف فرصت‌های پنهان است.»

جملۀ بالا که بخشی از ایدۀ کتاب شاهین کلانتری با عنوان «چرا باید زیادتر حرف بزنیم؟» است، بر این نکته تأکید دارد که حرف زدن باعث بروز خلاقیت و ایده‌پردازی می‌شود که مجال خوبی برای بهتر نوشتن فراهم می‌کند.

ازاین‌رو یکی از مهم‌ترین عادت‌های نویسندگی، تمرین خوب حرف زدن است.

برای تقویت این عادت لازم است:

  • هرروز به یک ایدۀ تازه فکر کنید.
(البته لازم نیست ایده‌ای که در نظر می‌گیرید خیلی بکر و متفاوت باشد.)

  • خودتان را مقید کنید حداقل ده دقیقه بی‌وقفه در رابطه با این موضوع حرف بزنید و صدای خودتان را ضبط کنید.
  • در هنگام حرف زدن سعی کنید تمام ابعاد موضوع را مدنظر قرار دهید و آن را از زوایای مختلف ببینید.
  • بعد از اتمام ده دقیقه، برگه‌ای بردارید و در رابطه با این موضوع حداقل سیصد کلمه بنویسید.
%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%AA-6.jpg

هرروزی که احساس کردید زمان کافی برای نوشتن ندارید در رابطه با موضوعی حرف بزنید؛

یعنی به‌جای حرف زدن روی کاغذ، آن را بگویید.

همیشه فرصت مناسب برای حرف زدن هست.

داخل مترو، زمان پیاده‌روی، قبل از خواب و زمانی که برای خوابیدن آماده می‌شوید، زمان استراحت و در کل هر زمان و مکانی می‌تواند فرصت حرف زدن دربارۀ ایده‌ای تازه باشد.

حرف زدن به شفاف‌سازی ذهنی کمک می‌کند.

حرف زدن باعث می‌شود ایده‌ای را که در ذهن دارید شفاف‌تر و ساده‌تر عنوان کنید.

وقتی در رابطه با موضوعی حرف می‌زنید، تلاش می‌کنید تا آن را روشن‌تر و ساده‌تر بیان کنید.

این کار کمک می‌کند تا از کلماتی بدیع‌تر و بهتر برای انتقال پیام خود استفاده کنید.

حرف زدن را به عادتی در خدمت نویسندگی تبدیل کنید.

هر اتفاقی در زندگی نویسنده باید به ابزاری برای بهتر نوشتن تبدیل شود.

با ضبط کردن صدا و تمرین خوب حرف زدن، عادت خوبی را در خودتان پرورش می‌دهید تا کارآمدتر و هدفمندتر فکر کنید.

نویسنده‌ای می‌تواند خوب بنویسد که نظام‌مند و درست فکر کند.

دقت در گفتار نهایتاً به‌دقت در نوشتار ختم می‌شود.

تمرین ضبط صدا به شکل روزانه باعث می‌شود راه فرار از نوشتن مسدود شود ضمن اینکه ایده‌های خلاقانه و فی‌البداهه مجال بیشتری برای بروز پیدا خواهند کرد.



چک‌لیست ماهانۀ ضبط صدا
 

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,410
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,136
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #12
عادت هشتم: نوشتن نامه

در یک جمله:

هرروز یک نامه بنویسید و آن را نزد خود نگه‌دارید.


نوشتن وقتی به چیزی انتزاعی و دور از ذهن تبدیل می‌شود، بی‌نهایت سخت خواهد شد.

هر چیزی که بتواند نوشتن را به ابزاری ساده برای زندگی تبدیل کند، نویسنده را یک گام به زیبانویسی و درست‌نویسی نزدیک‌تر می‌کند.

نوشتن نامه، ابزاری برای ساده‌سازی نوشتن است.

همۀ ما هرروز گفتگوهای درونی زیادی داریم.

مخاطبِ بسیاری از این گفتگوها، دوستان، اعضای خانواده و اطرافیان ما هستند.

نوشتن نامه به این افراد، کمک بزرگی به تقویت مهارت نویسندگی می‌کند.

هر مکالمه و گفت‌وگوی درونی را به بهانه‌ای برای نوشتن تبدیل کنید.

هرروز یک متن کوتاه خطاب به فردی بنویسد.

تلاش کنید این نامه دارای ساختاری درست باشد؛ یعنی شروع، بدنه و پایان داشته باشد. اشتباهات نگارشی، املایی و دستوری نداشته باشد و پیامی را به ساده‌ترین و موجزترین حالت ممکن منتقل کند.

نامه را بعد از نوشتن ویرایش کنید:

جملات را تا حد امکان کوتاه کنید.

افعال را تغییر دهید و تا جایی که دایرۀ لغاتتان اجازه می‌دهد از افعال و واژه‌های تازه‌تر استفاده کنید.

ساختار کلی را بررسی کنید و اشتباهات املایی و نگارشی را رفع کنید.

نامه را با صدای بلند برای خودتان بخوانید و ببینید آیا به‌اندازۀ کافی شفاف و روشن هست؟

از نقل‌قول، شعر، جمله قصار و هر ابزار دیگری برای زیباتر کردن متن استفاده کنید.

از آرایه‌های ادبی مانند تشبیه، استعاره و کنایه استفاده کنید.

می‌توانید در پایانِ ‌نامه، خلاصه‌ای از پیام موردنظر خود را در یک جملۀ کوتاه بیان کنید.

نوشتن نوعی حرف زدن روی کاغذ است. آن را تا حد امکان ساده کنید.

وقتی به نوشتن به‌عنوان ابزاری جدید برای حرف زدن نگاه کنید، ساده‌تر و منظم‌تر آن را انجام خواهید داد.

نوشتن نامه به این دلیل که مخاطب مشخص دارد و قرار است پیامی شفاف را منتقل کند، ابزاری کارآمد برای بهتر نوشتن است.

با نامه نوشتن مهارت ارتباطی را در خود تقویت کنید و به‌طور غیرمستقیم مهارت نویسندگی را در خود پرورش دهید.

وقتی خوب بنویسید بهتر هم حرف خواهید زد و به‌واسطۀ خوب حرف زدن ارتباط قوی‌تری هم برقرار خواهید کرد.

پس توجه کنید که نوشتن فرصتی در اختیارتان قرار می‌دهد تا به افکار خودتان نظم بدهید و آن را ساده‌تر بیان کنید.

نامه نوشتن وسیله‌ای برای بروز احساسات روی کاغذ و شناخت بهتر خود است.

نویسنده باید صدای خود را روی کاغذ پیدا کند.

یکی از بهترین راه‌ها برای پی بردن به صدای منحصربه‌فردتان، شناخت درونی‌ترین احساسات و عواطفی است که دارید.

نوشتن نامه و حرف زدن با مخاطبی فرضی یا واقعی، روشی برای روبه‌رو کردن خودتان با درونی‌ترین احساساتی است که دارید.

بروز بی‌واسطۀ احساسات روی کاغذ، بهترین راه برای مقابله با منتقد درونی است.

مقابله با منتقد درونی یکی از الزامات تقویت مهارت نویسندگی است.



چک‌لیست ماهانۀ نوشتن نامه
 

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,410
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,136
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #13
عادت نهم: شعرخوانی

در یک جمله:

هر روز یک بیت شعر بخوانید.


نویسنده اگر بخواهد به نثری فاخر و خوب برسد علاوه بر خواندن نثرهای وزین باید از مسیر شعر عبور کند.

در تمامی دوره‌ها زبان شعر زبان مردمی بوده که همۀ آلام و احساسات خود را با نوشته‌های موزون بیان می‌کرده‌اند و به همین دلیل شعر به زبان روزمره نزدیک‌تر است.

پرورش ذهن و تقویت قدرت تخیل خلاقیت را افزایش داده و این‌ها در هر نوع نوشته‌ای خودش را نشان می‌دهد.

%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%AA-7-1.jpg


یک نویسنده به کلمه‌ها نیاز دارد و انس گرفتن با شعر دنیای واژه‌ها را وسیع‌تر می‌کند و قدم زدن در قلمرو خیال، ذهن او را برای نوشتن گرم می‌کند.

رضا بابایی عقیده دارد که شعرخوانی کیمیایی اثربخش برای نوقلمان است. حتی برای آنان که عمری است با نوشتن مأنوس هستند.

گاهی تأمل در بوطیقا و زبان یک شاعر به‌اندازهٔ شرکت در یک کلاس نویسندگی نکته‌آموز است.

خواندن شعر شما را با ساختمان‌های متفاوت و متنوع جمله‌سازی آشنا می‌کند و علاوه بر غنای واژگانی نسبت‌های جدید و پیچیدهٔ میان کلمات را عیان می‌کند.

با شعرخوانی، اگر دقیق شوید تعابیر ادبی را می‌آموزید و می‌توانید آن‌ها را در انواع نوشته‌ها به کار بگیرید.

ممکن است شعری که امروز می‌خوانید به‌طور مستقیم تأثیر خودش را نگذارد یا کاربرد آن را نبینید اما با حک شدن در ناخودآگاه جایی میان نوشته‌های دیگر خودش را نشان می‌دهد.

خیلی از بزرگان ادبیات فارسی اندیشه‌ها و نکتنه‌سنجی‌هایشان را در شعرهایشان گفته‌اند و خواندن شعر فرصت آشنایی با آن اندیشه‌ها را فراهم می‌کند.

چه باید کرد؟

هر روز یک بیت یا قطعه شعر بخوانید.

ممکن است خواندن یک غزل برای شروع راحت نباشد و دقیق شدن در آن حتی انرژی زیادی هم بگیرد اما با خواندن یک بیت و تکرار آن طی روز می‌توان با آن زندگی کرد.

سعی کنید از این شعرها در نوشته‌هایتان بهره بگیرید.

تمرین کلمه‌برداری را هم می‌توانید با خواندن شعر انجام دهید.



چک‌لیست ماهانۀ شعرخوانی
 

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,410
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,136
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #14
عادت دهم: نوشتن استعاره

در یک جمله:

هر روز یک استعاره بسازید.


قبل از اینکه راجع به استعاره حرف بزنیم بهتر است تعریفی ساده از آن ارائه دهیم.

استعاره همان تشبیه است با این تفاوت که یکی از ارکان آن حذف شده است. دلیل اینکه شعرا و نویسنده‌ها در نوشته‌های خود از استعاره بهرۀ بیشتری می‌برند این است که با فقدان مشبه و مشبه‌به چالش بیشتری در ذهن خواننده ایجاد شده و تصویری خیال‌انگیز از نوشته ارائه می‌شود.

متنی که در آن از استعاره استفاده شده نسبت به آنکه تشبیه دارد از لحاظ ادبی ارزشمندتر است.


ارکان تشبیه چیست؟

زندگی مثل رود جاری است.

در این جمله زندگی به رود تشبیه شده.

زندگی—-»مشبه

رود——»مشبه‌به

مثل—–»ادات تشبیه

جاری بودن—»وجه شبه



در ترکیب‌های استعاری مشبه یا مشبه‌به حذف می‌شود. بر همین اساس استعاره‌ها به دو دستۀ مکنیه و مصرحه تقسیم می‌شوند که در اینجا به آن‌ها نمی‌پردازیم.

استعارۀ مفهومی:

این نوع استعاره بیشتر به قدرت تحلیل کمک کرده و ذهن را به فکر کردن وادار می‌کند.

در تشبیه همه ارکان وجود دارند و ازاین‌جهت جایی برای پرواز ذهن وجود ندارد درحالی‌که در استعاره می‌توان وجوه مختلف شباهت را بررسی کرد به‌این‌ترتیب میزان خلاقیت نیز افزایش می‌یابد.



برای مثال وقتی می‌گوییم: موهایش مثل برف سفید است تنها روی سفید بودن آن تأکید داریم درحالی‌که اگر بگوییم موهایش برفی است می‌توانیم وجوه دیگر تشابه مثل نرمی هم برای آن به کار ببریم.

هر چه بتوان جنبه‌های تشابه بیشتری را متصور شد استعاره ارزشمندتر خواهد بود.

یکی از ابزارهایی که نویسنده می‌تواند به کمک آن روی مخاطب تأثیر بگذارد استعاره است.

اینکه یک ارتباط اثربخش و مفید بین خواننده و متن ایجاد شود، به هنر و توانایی نویسنده بستگی دارد. او باید تصویری دقیق و شفاف ارائه دهد تا خواننده بین کلمه‌ها گیر نیفتد.

مثلاٌ شکسپیر برای توصیف ظهر گرم تابستان می‌گوید: «گرما از چشم آسمان می‌ریزد.» یعنی خورشید را چشم آسمان در نظر گرفته است.

یا سیمین دانشور که می‌گوید: «تهران پیرزن زشت و آبله‌رویی است…»

استعاره‌ها علاوه بر اینکه تصاویر آشنا می‌سازند به درک آنچه نویسنده می‌گوید هم کمک می‌کنند.

استعاره‌ها به همین ترتیب به انتقال مفهوم متن و منظور نویسنده کمک می‌کنند. آن‌ها از تصاویر و پدیده‌هایی که قبلاً خوب درک شده و خواننده با آن آشناست کمک می‌گیرند و مفهومی جدید می‌سازند.

اینجا متوجه می‌شویم که چرا اغلب از ماه و ستاره و گل و آسمان و نظایر آن‌ها استفاده می‌کنند.

البته مهم است که نویسنده قدرت و هنر خودش را به کار بگیرد و با توجه به همین چیزهایی که همه می‌شناسیم استعاره‌هایی جدید خلق کند.

مثلاً ممکن است نویسنده‌ای بنویسد: «او سرگردان بود، مانند بیابانی که هیچ مرزی نداشت.»

ازآنجاکه بخشی از زبان غیرلفظی است و نیاز به درک عمیق دارد به کمک استعاره و ایجاد ارتباط بین معانی سطحی با غیر سطحی می‌توان کار را راحت‌تر کرد.

برای مثال ممکن است نویسنده بگوید: «چشم‌هایش مثل خورشید ظهر تابستان می‌درخشید» و در ادامه بنویسد: «اما او دوست‌داشتنی‌تر و مرطوب‌تر بود»، همین خواننده را هیجان‌زده می‌کند و دست او را می‌گیرد و پیش می‌برد.

قدرت زبان برای برقراری ارتباط و بیان ایده هم در طول زمان تحلیل می‌رود.

شاید همین برجستگی‌های زبانی مثل استعاره، زبان را پویا و پرتحرک نگه می‌دارند.



برای همین منظور و تقویت قوای نویسندگی‌تان بیایید و دست‌به‌کار شوید.

هر روز یک استعاره با موضوعات مختلف بسازید.

برای ساختن آن از اتفاقات مختلفی که طی روز می‌افتد استفاده کنید یا نه اصلاً یک روز را بر اساس استعاره‌ای که می‌سازید بگذرانید.

مثلاً استعارهٔ معروف «زمان طلاست.»

بر این اساس تصمیم بگیرید وقت خود را بیهوده تلف نکنید.

بااینکه نیازی نیست استعاره‌هایی که می‌نویسید خیلی خاص و آن‌چنانی باشند اما سعی کنید تازه و نو و خلاقانه باشند.

زمان مطالعه روی استعاره‌هایی که دیگران می‌سازند دقیق شوید و الگو بگیرید.

به خود استعاره به‌تنهایی اکتفا نکنید و تا آنجا که می‌توانید آن را بسط دهید.

همین کار گاهی به یک یادداشت زیبا منجر می‌شود.


چک‌لیست ماهانۀ نوشتن استعاره
 

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,410
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,136
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #15
عادت یازدهم: ویرایش

در یک جمله:

هر روز یک متن قدیمی را ویرایش کنید.


نوشتن مانند بالا رفتن از کوه است.

وقتی از کوره‌راه‌ها عبور می‌کنیم و سنگ و صخره‌ها را پشت سر می‌گذاریم؛ وقتی از دره‌های عمیق به سلامتی می‌گذریم و به قله می‌رسیم، پرچم را می‌کوبیم و یک نفس راحت می‌کشیم.

خیال می‌کنیم کارمان تمام شده اما اینجا تازه آغاز کار ماست.

زمانی که از کوه بالا می‌رویم تمام تمرکز ما روی این است که زودتر به قله برسیم اما در راه برگشت است که جزئیات مسیر را می‌بینیم. دقت می‌کنیم به سنگ‌ها و علف‌ها، به بالا و پایین‌ها و شکاف‌ها و سنگلاخ‌ها.

اینجا همان مرحلۀ بازنویسی و ویرایش است که نیاز به آرامش و فکر آرام‌تری دارد.

اینجا که نویسنده باید لباس رزم بپوشد و خون و خونریزی راه بیندازد برای کشتن کلمه‌هایی که برای تولدشان تلاش کرده.

اینجا که باید جمله‌هایی را دور بریزد، تغییر دهد، کم‌وزیاد کند تا نوشته خواناتر و فریباتر شود.

وقتی شروع می‌کنیم به ویرایش متن، تازه می‌فهمیم که بله خیلی هم واژه در کیسۀ ذهن نداریم و دستمان چقدر خالی است برای خلق جمله‌هایی ناب.

وقتی می‌نویسیم چشمۀ ذوق فوران کرده و هرچه را دارد جاری می‌کند.

اما وقتی می‌خواهیم ویرایش کنیم باید حواسمان به این رود جاری باشد که طغیان نکند، آب به این‌طرف و آن‌طرف رسوخ نکند و درنهایت در مسیری بی‌حاشیه پیش برود تا زیبایی‌اش به چشم بیاید.

وقتی متنی را می‌نویسیم و با آن درگیر می‌شویم می‌توانیم توان خودمان را در نویسندگی محک بزنیم.

برای اینکه قدرت ویرایش را در خودمان افزایش دهیم همین‌که یک متن را چندین بار بخوانیم و مدام آن را کم‌وزیاد کنیم، تغییر دهیم و برای ساده و روان شدنش تلاش کنیم این قدرت چند برابر می‌شود.

چه باید کرد؟

اولین قدم برای ویرایش نوشته بلند خواندن آن است.

وقتی نوشته را با صدای بلند می‌خوانیم متوجه نقص محتوایی آن هم می‌شویم و شکاف‌ها مشخص می‌شود.

گاهی میان نوشته چاله‌های بزرگ ایجاد شده که اگر با صدای بلند نخوانیم متوجه آن‌ها نمی‌شویم و خواننده را گیر می‌اندازیم.

پرش‌های نوشته تنها با خواندن، آن هم با صدای بلند مشخص می‌شود. متوجه می‌شویم که جایی حرف‌هایی زده‌ایم که با هدف اصلی همسو نیست و خط اصلی متن را شکسته.

تابه‌حال جمله‌هایی را خوانده‌اید که وقتی تا آخرش نرسیده نفستان را بند آورده؟

بلند بودن و پیچیدگی بی‌حد و غیرضروری جمله‌ها را تنها با بلند خواندن و به نفس‌نفس افتادن متوجه می‌شویم.

گاهی وقتی جمله‌ای را تایپ می‌کنیم یا روی کاغذ می‌نویسیم حس و مفهومی در ذهن ما دارد که موقع بلند خواندن آن داستان به‌کلی عوض می‌شود.

البته بلند خواندن متن هم بستگی به خودمان دارد.

مثلاً نه آن‌قدر تند و سریع بخوانیم که متوجه نشویم چه اتفاقی افتاده نه آن‌قدر آرام که بین کلمه‌ها دست‌وپا بزنیم.



خودمان را جای خواننده بگذاریم.

تمام دست‌اندازهای متن را برداریم تا با خیال راحت مسیر نوشته را طی کند.

وقتی بعد از چند ساعت یا چند روز فاصله آنچه را نوشته‌ایم می‌خوانیم متوجه می‌شویم چه خطاهایی مرتکب شده‌ایم.

بیایید گام‌های کوتاه برداریم.

  1. از نوشته فاصله بگیرید.
  2. آن را با صدای بلند بخوانید.
  3. جملات طولانی را کوتاه کنید.
  4. واژه‌های تکراری را حذف کنید.
  5. کلماتی را که قبلاً در تمرین کلمه‌برداری ذخیره کرده‌اید پیش روی خودتان بگذارید و از آن‌ها در متن استفاده کنید.
  6. به انسجام متن دقت کنید.
  7. از استفادهٔ زیاد از علائم نگارشی مانند ویرگول و علامت تعجب بپرهیزید.
  8. ساده و شفاف بنویسید.
  9. قیدها و صفت‌ها را حذف کنید و تا می‌توانید با استفاده از استعاره و دیگر صنایع ادبی با جزئیات بنویسید.
  10. موجز بنویسید و زیاده‌گویی را فراموش کنید.


چک‌لیست ماهانۀ ویرایش
 

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,410
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,136
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #16
عادت دوازدهم: تشریح جمله قصار

دریک جمله:

هرروز یک جمله قصار خوب را انتخاب و با دیدگاه شخصی خود تشریح کنید.


«گزین گویه‌ها ماهیتاً مانند تصویری از قلۀ کوه هستند. جهت را به شما نشان می‌دهند اما نهایتاً خود باید از آن‌ها بالا بروید.»

-نیچه

یکی از عادت‌های مهم در نویسندگی، تجزیه‌وتحلیل دیده‌ها و شنیده‌ها و در کل بررسی تجربیات است.

هراندازه تجربه‌ای موجزتر باشد، توان بیشتری برای تجزیه‌وتحلیل در اختیار فرد قرار می‌دهد.

از موجزترین و شیواترین تجربیاتی که می‌توانید برای تجزیه‌وتحلیل کردن به سراغش بروید، خواندن جملات قصار است.

پیامی که جمله قصار منتقل می‌کند هیچ‌گاه نمی‌تواند به وسعت و حجم آنچه نوشته‌شده باشد. یک جمله بهانه‌ای است برای اینکه تجربۀ زیستۀ خود را در قالبی تازه ببینید و از منظری جدید به زندگی نگاه کنید.

تحلیل و تشریح جمله قصار یعنی دیدگاه شخصی خود را روی جمله‌ای بتابانید و با توجه به تجربیات گذشته، نظام فکری و ترجیحات و اولویت‌های خود بیان کنید که این جمله چه پیامی را می‌خواهد منتقل کند و با دقیق شدن بر آنچه نتایجی می‌توان کسب کرد.

پس هرروز یک جمله قصار خوب انتخاب کنید،

عمیق‌تر به آن فکر کنید،

دیدگاه خود را با آنچه می‌بینید تلفیق نمایید،

گزارشی دوصفحه‌ای بنویسید از اینکه این جمله قصار چرا مهم است،

می‌خواهد چه پیامی را منتقل کند؛

چطور می‌تواند بر انسان تأثیر بگذارد و توجه کردن به آن نهایتاً چه پیامدهایی در پی خواهد داشت؟

این جمله از ریچارد رایت را به خاطر بسپارید:

«زورآزمایی با کلمات لحظه‌های مرا گرانبار می‌کند.»

هدف از تشریح جملات قصار، عادت به دیدن یک حقیقت ثابت از منظری متفاوت است.

گوی رویدادها و تجربیات دیگران را که در قالب یک جملۀ کوتاه نوشته‌شده است را در دستتان بچرخانید و با نگاهی عمیق‌تر و متفاوت‌تر آن را بررسی کنید.

این عادت در بلندمدت باعث می‌شود حساسیت شما برای تحلیل تجربیات و ترکیب کردن آن‌ها برای خلق محتوایی بدیع و تازه، بیشتر شود و قدرت شما برای نوشتن محتوایی خوب به بهانۀ خواندن یک جملۀ خوب افزایش یابد.
 

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,410
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,136
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #17
چند نکتۀ مهم:

برای تشریح کردن جمله قصار خودتان را به واژگان یا پیام کلیدی متن محدود نکنید. تداعی‌های ذهنی‌تان را سانسور نکنید و تلاش کنید با ذهنی باز و آزاد متنی موردنظر را بنویسید.

بسیاری از کتاب‌های برگزیده و خوب دنیا با همین فرم نوشته‌شده‌اند. یعنی هر فصل کتاب با یک جمله قصار از نویسندگان بزرگ شروع می‌شود و کل فصل به تشریح دیدگاه شخصی دربارۀ آن جمله می‌پردازد. پس این فعالیت را با جدیت دنبال کنید چراکه به‌مرورزمان می‌تواند محتوای یک کتاب خوب را تشکیل دهد.

تا حد امکان در تشریح گزین گویه‌ها از عبارات و جملات موجز و کوتاه استفاده کنید مراقب باشید تحلیل کردن و کالبدشکافی جمله قصار شما را به دام اطناب و درازگویی نیندازد.

در تشریح جمله قصار به حقانیت دیدگاه خود و درست بودن آن نیندیشید. جملات قصار مانند شعر هستند و می‌توانند برای هر فرد پیامی مستقل و بعضاً متفاوت را منتقل کنند. مهم این است که با تقویت این عادت، تلاشی هدفمند برای ترکیب کردن دیده‌ها و شنیده‌ها و تبدیل آن‌ها به مفاهیمی تازه را در خود تقویت کنید.



چک‌لیست ماهانۀ تشریح جملات قصار
 

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,410
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,136
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #18
عادت سیزدهم: تقویت نگاه بلندمدت

دریک جمله:

نگرش بلندمدت را در خود تقویت کنید و «به تأخیر انداختن خواسته‌ها» را جزو عادات اولویت‌دار خود قرار دهید.


نویسندگی فعالیتی ذاتاً بلندمدت است.

نویسنده شدن نیازمند شکیبایی، داشتن نگاه بلندمدت و قدرت به تأخیر انداختن خواسته‌ها و نیازها را می‌طلبد.

نویسنده شدن مانند هر فعالیت ارزشمند و هر اقدام فکری ارزش‌آفرین دیگر از قانون ده هزار ساعت مالکول گلدول تبعیت می‌کند. مضمون این قانون چنین است:

%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%AA-8.jpg


با حسابی سرانگشتی و با در نظر گرفتن ملاحظات کاری، به‌طور تقریبی می‌توان گفت متخصص شدن به ده سال زمان نیاز دارد.

ممکن است این قانون با پیش‌فرض اغلب ما برای نتیجه گرفتن سریع از کارها همخوانی نداشته باشد.

و دقیقاً به همین دلیل است که بسیاری از افراد در شروع کار نوشتن، آن را رها می‌کنند و به سراغ فعالیت‌های دیگر می‌روند.

اگر قرار باشد از بین تمام عادت‌های بیان‌شده فقط به یکی پایبند بمانید و یقین حاصل کنید که با تعهد به آن می‌توانید رشد و پیشرفت را تجربه کنید، یقیناً این عادت می‌تواند در اولویت قرار بگیرد.

عادت کردن به نگرش بلندمدت راز موفقیت برای نتیجه گرفتن از تمام عادات بیان‌شده است.

کردن به هیچ‌یک از عادت‌ها بدون داشتن نگرش بلندمدت، تغییر جدی در دنیای شما ایجاد نمی‌کند.

تغییرات اساسی و قابل‌اتکا همواره با یادگیری عمیق همراه هستند.

یادگیری عمیق هم زمان‌بر است.

پیتر سنگه دراین‌باره می‌گوید:

«ما از طریق یادگیری خودمان را بازآفرینی می‌کنیم.

از طریق یادگیری به موجوداتی جدید با قابلیت‌های جدیدی تبدیل می‌شویم که قبلاً از آن‌ها ناتوان بوده‌ایم.»

مهم‌ترین وجه یادگیری این است که بتوانیم داده‌ها و اطلاعات تازه را با تجربیات پیشین خود ادغام کنیم و از دل آن‌ها دستاوردهای نوین خلق کنیم.

به‌عنوان نویسنده نیاز داریم که همواره خودمان را در معرض یادگیری قرار بدهیم. یادگیری از طریق:

خواندن آثار دیگران،

نوشتن،

خوب دیدن،

خوب گوش کردن،

انتشار منظم محتوا،

و انجام مداوم تمرین‌های نویسندگی مانند بازنویسی، رونویسی، کلمه برداری و سایر فعالیت‌هایی که در قالب عادات نویسندگی بیان کردیم.

فرصت دادن به خود برای یادگیری عمیق، راه میانبر برای متخصص شدن در حوزۀ نوشتن است.

مراقب باشیم با نگاه بلندمدت به دام اهمال‌کاری نیفتیم.

نگاه بلندمدت هم‌زمان توانمندی در مدیریت زمان را می‌طلبد.

اگر بتوانیم زمان را خوب مدیریت کنیم، هیچ فرصتی را در کوتاه‌مدت از دست نمی‌دهیم به این امید یا با این بهانه که در آینده فرصت زیاد خواهیم داشت.

نگرش بلندمدت به معنای تقویت مقطعی و کوتاه‌مدت است.

اگر نتوانیم هرروز یک‌قدم به تقویت عضلات نویسندگی خود برداریم بعید است در بلندمدت به نتایج خوبی برسیم.

وبلاگ نویسی منظم،

داشتن برنامۀ منسجم مطالعاتی،

بازخورد گرفتن از دیگران،

هوشیار بودن برای رصد کردن کار خود و اندازه‌گیری میزان پیشرفت هفتگی و ماهانه ازجمله فعالیت‌های نتیجه‌بخش در این باب است.

نگرش بلندمدت فرصت یادگیری از خود را ایجاد می‌کند.

ترکیب کردن و تبدیل داده‌ها و اطلاعات اندوخته شده برای خلق محتوایی تازه به زمان نیاز دارد و این است فلسفۀ نگرش بلندمدت در نویسندگی.

به‌مرورزمان و به شکلی ناخودآگاه، ذهن این امکان را برای شما ایجاد می‌کند تا خلاقیت را در خودتان پرورش دهید و در زمینه‌ای که می‌نویسید، صاحب سبک، صاحب‌فکر و اندیشه آفرین باشید.

نگرش بلندت از شما انسانی متمایز می‌سازد.

تقویت نگاه بلندمدت درزمینۀ نوشتن به دیگر زمینه‌های زندگی شما تسری خواهد یافت و با تبدیل کردن شما به انسانی هوشیار در باب وضعیت پیرامونتان باعث خواهد شد به انسانی تبدیل شوید که قدردان لحظه‌هایش است و توانمندی در برنامه‌ریزی بلندمدت را دارد.

تبدیل‌شدن به این شخصیت متمایز، راز مطرح‌شدن در دنیای نویسندگی و جدا شدن از جریان فکری روتین مردم است.
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین