درباره چگونگی آش شله قلمکار این داستان نیز بود که می گفتند یکی از پزنده های میدان کاه فروشها که آش و پلو و همه چیز می پخت پای پاتیل پلوش می نشست و داد می کشید بخورید مال خودتان است و چون همه آش به فروش نمی رسید فردا آن را کوفته می کرد و می گفت بخورید مال خودتان است و چون باز چیزی از آن می ماند برگ مو یا کلم یا بادنجانی دورش پیچیده به صورت دلمه اش در می آورد و باز همان داد را می زد و از آن نیز که باقی می ماند, آشش را می ساخت و می گفت: دیدید که مال خودتان بود اما اگر اول می خوردید اسمش بود که پلو می خوردید!
تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم | جعفر شهری
تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم | جعفر شهری