. . .

یک جرعه کتاب! | قسمتی از کتاب

تالار متفرقه ادبیات

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #621
در زندگی باید پذیرای ریسک ها بود. به راستی درک معجزه زندگی مقدور نیست مگر زمانی که به رویدادی ورای تصور خود برسیم.

خداوند، با طلوع خورشید، هر روز، پدیده ها را به ما می بخشد ممکن است، در «لحظه ای» هم با رویدادی غیرمتعارف درد و بدبختی شخصی یا جمعی را از ما دور کند. اگر چنین قدرت لایزالی را در او می شناسیم، پس باید «موجودیت» آن «لحظه» را هم باور کنیم.

در صورتی که به آن توجه نمی کنیم و هر روز هم با سهل انگاری، تجاهل میکنیم و حتی تظاهر می کنیم آن «لحظه» شبیه لحظات دیروز بوده یا همانند فردا خواهند بود.

کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم | پائولو کوئیلو
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #622
اگر خدا را منشاء همه برکتها و ثروتهای خود بدانید و برای یکایک جزئیات امور مالی خود چشم امیدتان را به او بدوزید، همه جنبه های زندگیتان ثبات می یابد. آنگاه زمانی می رسد که شاهد اضطرارها و فوریتهای مالی نخواهید شد و به مائده های بی درنگ آسمانی نیاز نخواهید داشت.

شگفت اینکه هرچه بیشتر خدا را سرچشمه روزی خود بدانید، اوضاع مالی تان بهتر می شود و همواره جوهری که نیازهایتان را برمی آورد در دسترس شما خواهد بود.

قانون توانگری | کاترین پاندر
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #623
مردی سوارکار به سرعت در حال تازیدن بود. به نظر میرسید به جای مهمی میرود. مرد دیگری در کنار جاده ایستاده بود فریاد زد: کجا می روی؟ مرد سواره پاسخ داد: نمیدانم از اسب بپرس! این داستان زندگی اغلب مردم است، کسانی که سوار بر اسب عادتهایشان هستند بدون هیچ ایده ای. وقت آن رسیده که افسار کنترل را بدست خود بگیرید و زندگی تان را به سمتی ببرید که واقعا میخواهید.

اگر زندگی را به دست خلبانی خودکار داده اید و مجاز میدانید که عادت ها شما را به هرجا که میخواهند ببرند، علت چیست؟

خود را از این قلاب رها سازید تا در شرایط خوبی قرار گیرید. 95 درصد همه ی چیزهایی که ما احساس میکنیم، فکر میکنیم، انجام میدهیم و یا به دست می آوریم حاصل یک عادت آموخته شده است. البته ما با غرایز (نه عادات) متولد میشویم، ما عادت ها را با تکرار و مرور زمان میسازیم.

اثر مرکب | دارن هاردی
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #624
هر چقدر هم که تلخ و دردناک باشه واقعیت اینه که زمان به عقب برنمی گرده و چیزهایی که از دست میدیم دیگه هیچ وقت برنمی گردن. وقتی زمان با همه ی چیزهایی که درونشه جلو میره و ازت رد میشه، هرکاری هم که بکنی نمی تونی شرایط رو دوباره به حالت اولش برگردونی.

اگه یه چیزی کج بره و مسیرش عوض بشه، دیگه کج رفته. هر چقدر هم تلاش کنی که اونو به مسیر خودش برگردونی نمیشه، چون اون مسیر عوض شدنی نیست.

جنوب مرز غرب خورشید | هاروکی موراکامی
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #625
آیا هیچ وقت با آدم هایی برخورد کرده اید که به نظر می رسد از روی تصادف نیست که بر سر راه شما قرار گرفته اند؛ بلکه نوعی حکمت بسیار دردناک در آن هست که زندگی تان را ناگهان از این رو به آن رو می کند؟ سفر یعنی تصویرهایی که تصویرهای دیگر را می پوشاند. سفر یعنی اعماق عکسی که آنجا سایه هامان حقیقی تر از خودمان به نظر می رسند.

پس مشکل ترین چیز فقط این است که مجبور باشی از جایت بلند شوی، بدون اینکه جایی باشد که به آنجا بروی...! زندگی من، وقتی که دختر کوچولو بودم، در انتظار بیهوده ی خود زندگی گذشت. گمان می کردم که یک روز یک دفعه زندگی شروع خواهد شد و خودش را در دسترس من قرار خواهد داد، مثل بالا رفتن پرده ای، یا شروع شدن چشم اندازهای. هیچ خبری از زندگی نمی شد. خیلی چیزها اتفاق می افتاد، اما زندگی نمی آمد. و باید قبول کرد که من هنوز هم همان دختر کوچولو هستم؛ چون همچنان در انتظار آمدن زندگی هستم...!

کاناپه ی قرمز | میشل لِبر
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #626
حتی یک ثانیه توام با آرامش به من ارزانی نشده، هیچ چیزی به من ارزانی نشده، همه چیز را باید فراچنگ آورم. نه تنها حال و آینده بلکه گذشته را نیز - سرانجام حتی آن چه را هر بشری به میراث می برد من باید به دست خویش فراهم آورم.

این شاید دشوارترین کار باشد. وقتی زمین به راست می گردد - من یقین ندارم که به راست گردیده، من باید برای جبران مافات به چپ بگردم، اما واقعیت آن است که من حتی ذره ای ناچیز از نیروئی را که لازمه ی این تعهدات است در خود سراغ ندارم. من که به زحمت می توانم بار نیم تنه ی زمستانی ام را بر دوش کشم، کی قادرم جهان را بر شانه هایم حمل کنم؟

نامه هایی به میلنا | فرانتس کافکا
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #627
قورباغه ای را در کاسه ای پر از آب بر روی شعله آرامی از آتش گذاشته و آتش زیر کاسه را آرام آرام زیاد می کنیم به طوری که قورباغه گرمای تدریجی آب را احساس نمی کند و بدنش به حرارت آب عادت می کند. پس از ساعت ها بالاخره آب آنقدر گرم می شود تا به جوش می آید و قورباغه در حالی که هنوز به آرامی در آب شناور است در آب جوشان می میرد بدون اینکه بداند چه اتفاقی افتاده است.

بالا بردن حرارت محیط قورباغه آن قدر آرام و تدریجی بوده است که او را تا نقطه ی مرگ به محیطش عادت داده است؛ و این مردم در این خیابان ها و در داخل ماشین هایشان درست مانند قورباغه، روح و بدنشان به آرامی به شلوغتر شدن محیط عادت کرده و تغییر در محیط خود را احساس نمی کنند و متوجه نیستند که برایشان چه اتفاقی می افتد، حتی تا نقطه ی مرگ.

تنها دویدن | نادر خلیلی
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #628
زندگی در دنیا هم همین طوراست. خیلی از انسانها داد می کشند ناله می کنند می گریند ولی نمی توانند صدایشان را به جائی برسانند؛ زیرا معلوم نیست آنها زندگی می کنند یا نه؟

البته آنها فرقی با مرده ها ندارند و به غیر از روزهای سرشماری، انتخابات، اخذ مالیات و خدمت سربازی جزو انسان شمرده نمی شوند.

اگر در دنیا از همه سوال بکنند آیا تو انسان هستی؟ چند نفر با افتخار می توانند بگویند اره من هستم؟

خر مُرده | عزیز نسین
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #629
از تجربه ی دو ساله ام آموختم که به دست آوردن غذای ضروری مورد نیاز یک نفر، حتی در این عرض جغرافیایی، زحمتی بسیار اندک می برد؛ آموختم که آدمی می تواند با غذایی به سادگی جیره ی حیوانات زندگی کند و در عین حال سالم و قوی باقی بماند.

مگر یک انسان منطقی در ساعت های آرامش خود، در ظهرهای معمولی، چه چیز بیشتر از تعدادی کافی خوشه های آب پز ذرت شیرین سبز همراه با نمک می خواهد؟ حتی تنوع مختصری که به کار می بستم برای پاسخ گویی به درخواست ذائقه بود و نه به الزام سلامت. با این وجود انسان ها به مسیری افتاده اند که هر از گاه، نه به اقتضای نیاز، که بر اثر تشریفات گرسنگی می کشند.

والدن | هنری دیوید ثورو
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #630
در جامعه ای مثل جامعه ما که انقدر بی ثبات است، هیچکس نمی تواند گذشته دیگری را ردگیری کند. اهل کجایی؟ ننه بابات کی هستند؟ هرکدام از این سوال های ما ممکن است زخمی باشد که التیام ندارد، زخمی که نمیگذارد دوست داشته باشیم یا دوستمان داشته باشند.

هرچیزی به ما نارو میزند، جسم یک علامت میدهد و حالت چهره یک چیز دیگر را نشان میدهد؛ کلمات ضد خودشان میشوند؛ ذهن بهمان کلک میزند؛ مرگ، مرگ را اغفال میکند.. حواستان باشد.

زندانی لاس لوماس | کارلوس فوئنتس
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4
بازدیدها
477
پاسخ‌ها
1
بازدیدها
170
پاسخ‌ها
2
بازدیدها
58

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 2, کاربران: 0, مهمان‌ها: 2)

بالا پایین