. . .

یک جرعه کتاب! | قسمتی از کتاب

تالار متفرقه ادبیات

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,225
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #491
ما انسان ها در درجه ی اول موجوداتی عقلانی هستیم، چرا که به مدد استفاده از قوه ی عقل مان، در اندیشه هایمان تامل می کنیم. علت این که می توانیم از قوه ی عقل مان استفاده کنیم، برخورداری ما از چیزی است به نام «خِرَد».

بدین ترتیب این خرد است که حتی جهان بیرونی و فیزیکی را بر ما آشکار می کند: به عبارت دقیق تر، حتی اعضای بدن ما با حواس و یا قوه ی تصور ما ادراک نمی شوند، بلکه فقط همین خرد است که موجب ادراک ما از آن ها می شود و علت این که می توانیم آن ها را ادراک کنیم نیز دیده شدن یا لمس شدن آن ها نیست، بلکه صرفا فهمیده شدن آن هاست.

دکارت تا دریدا | پیتر سجویک
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,225
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #492
آن ها به رایگان و بدون دستمزد، فقط برای غذا کار می کنند و چون در هائیتی چیزی برای خوردن یافت نمی شود، مختصری برنج و نخودفرنگی برایشان خیلی زیاد جلوه می کند. هزینه آن ها از الاغ و سگ هم کم تر است.

صحبت با صاحبان مزارع و زمین داران با زبان دلیل و برهان حاصلی ندارد، آن ها فقط به ندای پول پاسخ می دهند. حالا چه فرقی می کند اگر برداشت کنندگگان نیشکر که دست مزد ناچیزی می گیرند و یا کارد ساقه ها را می برند اهل هائیتی باشند. من به خاطر میهن پرستی علیه منافع خود اقدام نمی کنم.

سور بز | ماریو بارگاس یوسا
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,225
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #493
اَه من العشق! قبل از عشق بعد از عشق.. عشق قدیمی ترین و پابرجاترین سنت روی زمین است. عاشق رانده می شود؛ اما نمی راند. عاشق آزار می بیند اما آزارش به مورچه هم نمی رسد.

عاشق که شدی می فهمی، دلت به کیسه ای مخملی تبدیل می شود، درونش گلوله ای ابریشمی؛ با این دلِ نازک نمی توانی کسی را برنجانی. به صف عشاق می پیوندی. نترس! در عشق که فنا شوی تعاریف ظاهری و مقوله های ذهنی دود می شود و میرود به هوا. از آن نقطه به بعدِ چیزی به نام «من» نمی ماند. تمامِ منیّت می شود صفری بزرگ. آن جا نه شریعت می ماند، نه طریقت، نه معرفت. فقط و فقط حقیقت است که می ماند.

ملت عشق | الیف شافاک
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,225
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #494
تنهایی پیش از آن که یک حالت روحی یا روانی باشد یک ماده است.

مثلا، دقیقا همان ماده ای که در این لحظه در برابر چشمان من است. ساعت ده شب است، همه جا تاریک است. آسمان هنوز کاملا سیاه نشده است، همه جا ساکت است –سکوت هم خیلی مادی است- یک آپارتمان کوچک که من چند سالی است در آن زندگی می کنم، سیگارها –چرا که من نمی توانم سیگار کشیدن را ترک کنم- کتاب ها چرا به شکل عجیبی، تنهایی خیلی سریغ پر می شود.

تنهایی در اصل همین است: یک وضعیت مادی. این که کسی نمی آید، حتی شاید خودتان هم آن جا نباشید. تنهایی بیش تر یک نعمت است تا یک نفرین.

زندگی گذران | کریستین بوبن
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,225
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #495
بر این خاکستریِ خفه ی همگانیِ زندگیِ ماشینی، ته مایه رنگی بزن! همه را با یک چوب مران از تعصب بپرهیز، یک شکلی حاکم بر حیات را به نوعی در هم شکن، با همدلی با انسان ها به حیات تیره خود رنگ و بویی بده؛ همه نیروها در کارند تا تو را عام کنند؛ خاص باش! با شکستن نظم حاکم بر روابط اجتماعی، توازنی تازه پدید آر! برای ایجاد این توازن، هم به دل گرم و هم به عقل سرد نیاز داری. افراط در هرسو، تو را به بیراهه جنون یا جزمیت می کشد. دل بده، عشق بورز، از خود مایه بگذار، فرزانگی بیاموز!

درخت و خاطره | ادوارد مورگان فورستر
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,225
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #496
اصرار بر روی سه باور عمده (من باید..!، تو باید..! و جهان و شرایط زندگی من باید..!) موجب اضطراب، خشم و افسردگی ما می شوند.

بایدها، نبایدها، حتمن های مطلق، بایست ها و نمی بایت ها و مجبور بودن ها همگی در صورتی که به عنوان توقع هایی مطلق، مبنی بر متفاوت بودن شما، دیگران و جهان به کار می روند، خودگویه هایی زیان بار هستند.

کمک در مورد هیجانات و مدیریت اضطراب خشم و افسردگی | لین کلارک
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,225
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #497
زندگی من معنا دارد. اعتراف می‌کنم در برابر بی‌شمار انسان‌هایی که از بی‌معنایی زندگی‌شان رنج می‌برند ـ البته اگر مجبور به باور کردن آن‌ها باشیم ـ گیج و مبهوت می‌شوم. این آدم‌ها در نظرم مثل زن‌های شیک‌پوشی هستند که رو به روی یک کمد شگفت‌انگیز پر از لباس می‌ایستند و مدام فریاد می‌زنند که چیزی برای پوشیدن ندارند. واقعیت ساده‌ی زیستن، خود یک معناست. زیستن رو این سیاره معنای دیگری است. زیستن میان دیگران یک معنای تکمیلی و غیره. پس اعلام این که زندگی من بی‌معناست نمی‌تواند جدی باشد. اگر بخواهم درباره خودم به طور دقیق توضیح بدهم باید بگویم تا امروز برای زندگی انگیزه‌ای نداشتم با این حال وضعم را خوب ارزیایی می‌کنم. زندگی من یک زندگی بی‌هدف بود. من به شکلی بی‌قد و شرط و مستقل زندگی می‌کردم و می‌توانستم با رضایتی به همان شکل ادامه بدهم اما سرنوشت من را به دام انداخت.

سفر زمستانی | املی نوتومب
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,225
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #498
سقف آزادی، رابطه ی مستقیم با قامتِ فکری مردمان دارد؛ در جامعه ای که قامت تفکر و همت مردم کوتاه باشد، سقف آزادی هم به همان نسبت کوتاه میشود.

وقتی سقف کوتاه باشد آدم های بزرگ سرشان آنقدر به سقف میخورد که حذف میشوند، آدمهای کوتوله اما راحت جولان میدهند، مردم عوام هم برای بقا آنقدر سرشان را خم میکنند که کوتوله میشوند و سقفها پایین و پایین تر می آیند و مردم بیشتر و بیشتر قوز میکنند تا اینکه کمرشان خم میشود و دیگر نمیتوانند قد راست کنند.

یچارگان | فئودور داستایوفسکی
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,225
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #499
در سراسر تاریخ مکتوب، شاید از پایان عصر نوسَنگی، سه گونه آدم در دنیا بوده اند:

بالا، متوسط، پایین ... که هدف این سه گروه کاملاً سازش ناپذیر است. هدف طبقه ی بالا این است که سر جای خود بماند.

هدف طبقه ی متوسط این است که جای خود را با طبقه ی بالا عوض کند.

هدف طبقه ی پایین، زمانی که هدفی داشته باشد، این است که تمایزات را درهم شکسته و جامعه ای بیافریند که در آن همه ی انسانها برابر باشند .

خصلت پایدار طبقه ی پایین این است که خرکاری چنان از پا درش می آورد که جز به تناوب، از آنچه بیرون از زندگیِ روزمره است آگاهی ندارد.

1984 | جورج اورول
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,225
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #500
من بودم که سرانجام او را کنار خود نشاندم، من بودم که دستش را به دست گرفتم، و آخر سر من بودم که با وجود خودداری او، او را بوسیدم. اما با این همه، اگرچه چشم‌هایش گذاشتند که ببوسمشان، لبانش گریختند...نه تنها به بوسیدن من رغبت و حرارتی از خود نشان ندادند، بلکه از پاسخ دادن به لبان من نیز خودداری کردند...چرا؟ چرا؟ چرا؟ برای چه او به قدر من شوق و نیاز عاشقانه نداشت؟

و افسوس که این سؤال، فقط یک جواب می‌تواند داشته باشد؛ و آن چنین است: "برای این که او معشوق است، نه عاشق".

مثل خون در رگ های من | احمد شاملو
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4
بازدیدها
455
پاسخ‌ها
1
بازدیدها
44
پاسخ‌ها
7
بازدیدها
154

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین