از هیچ سفری، دست خالی نباید بازگشت. کسی که به رویا می رود و تهی دست بازمی گردد، بدون نیروی تازه و اراده ی صیقل یافته، یک بیمار روانیست و خطرناک برای آینده یِ انسان؛ و کسی که می رود تا برانگیخته شود، تا طراحی کند، تا راه های مختلف را به طور ذهنی بپیماید، تا باور کند که رویا، برآوردنی و به دست آمدنیست و یا دست کم، تا حدّی قابل وصول است، او انسانیست خلاق، شاعر، سیاسی و سرشار از مهربانی و ایمان، او شناور در زیبایی هاست و مسافر باغ های گل محمدی.
او پرنده یی ست که بلند پریدن را تجربه می کند. شادی حق اوست – حتی اکر به جبر، تهی دستش کنند. حتی اگر دستش را از همه جا کوتاه کنند. او، رسم رویاندن دست ها را می داند. به رویا رفتن، حرارت دادن دست های یخ زده ی آرزوهاست. اگر یخ ها آب شود و دست ها را به کار نگیری، فلج خواهی شد، برای همیشه.
ابوالمشاغل | نادر ابراهیمی
او پرنده یی ست که بلند پریدن را تجربه می کند. شادی حق اوست – حتی اکر به جبر، تهی دستش کنند. حتی اگر دستش را از همه جا کوتاه کنند. او، رسم رویاندن دست ها را می داند. به رویا رفتن، حرارت دادن دست های یخ زده ی آرزوهاست. اگر یخ ها آب شود و دست ها را به کار نگیری، فلج خواهی شد، برای همیشه.
ابوالمشاغل | نادر ابراهیمی