تمام شده نقد و تعیین سطح دلنوشته چاه غربت | هدیه قلی زاده امیری

[Miss Nili]

به نام خدایی که زندگی می‌بخشد.
نام دلنوشته: چاه غربت
دلنویس: هدیه قلی زاده
@هدیه زندگی
ژانر: تراژدی، اجتماعی
مقدمه:
به شهر بینوایان من گدایم
ولی در شهر خود من کد‌خدایم
کنون افتاده‌ام در چاه غربت
نمی‌آید زِ دل هرگز صدایم

منتقد: @**아르 ___ 미타**

 

[دمیــــــورژ]

☁️نام اثر:
دلنوشته باید دارای نامی خاص و زیبا باشد که تاثیر خاصی به خواننده بگذارد زیرا دلنوشته یک اثر پراحساس و سرشار از آرایه است پس این باید در نام دلنوشته هم نشان داده شود. حال اگر بخواهیم چاه غربت را به تصویر بکشیم این نام کاملا شایسته است زیرا چاه غربت یک ترکیب تشبیهی است. درواقع غریب بودن و غربت به چاه نسبت داده شده است پس از این نظر مشکلی نداریم . فقط باید همخوانی با متن را بررسی کنیم. که البته نویسنده در قسمت‌های پایانی چاه غربت را شرح داد و کاملا به این نام معنا بخشید پس باید بگوییم انتخاب زیرکانه و درستی بود

📚📚📚

☁️ژانر اثر:
نویسنده از دو نوع ژانر تراژدی و اجتماعی استفاده کرده بوده است . درکل متن از یک فضای تراژدی برخوردا بوده است و بیشتر فضای غمگین در متون جاری بود و البته غریب بودن و تنهایی، نشان دهنده موضوعات اجتماعی بود. نویسنده رفتار برخی از انسان‌ها از جمله قضاوت و دروغگویی و چیزهای دیگر را ذکر کرده بود و این جنبه اجتماعی را نشان می‌داد. پس باید بگوییم در انتخاب ژانرها مشکلی نبوده و نویسنده به خوبی توانسته بود ژانر دلنوشته خود را تشخیص بدهد و انتخاب کند.

📚📚📚

☁️مقدمه اثر:
مقدمه باید بار مثبت بالاتری نسبت به کل متون داشته باشد. نویسنده در مقدمه خود از شعری استفاده کرد که کاملا به موضوع دلنوشته و نام دلنوشته ربط داشت و بسیار زیبا و با مفهوم بیان شده بود
به شهر بینوایان من گدایم
ولی در شهر خود من کد‌خدایم
کنون افتاده‌ام در چاه غربت
نمی‌آید زِ دل هرگز صدایم
بیت آخر کاملا راجع به چاه غربت بحث شد و نشان از این داشت که در چاهی از تنهایی و غریبی افتاده است و کسی به دادش نمی‌رسد و صدایش به گوش هیچ‌کس نمی‌رسد
باید بگویم مقدمه بسیار درست و خوبی بود اما باید نام شاعر در آخر ذکر شود.

📚📚📚

☁️جلد اثر:
از آنجایی که دلنوشته فضایی غمگینی داشت باید رنگ تیره با نقش و نگار با معنای تنهایی و غمگین برای جلد انتخاب می‌شد. و البته به دلیل باران جلد و تیرگیش و البته تنهایی دخترک، می‌توانم بگویم انتخاب جلد نیز به خوبی اتفاق افتاده بود اما اگر اثری از چاه در جلد دیده می‌شد بسیار بهتر بود.

📚📚📚

☁️سیر اثر:
دلنوشته یک حالتی مثل دردودل و بیان احساسات است که با استفاده از آرایه بیان می‌شود. که گاهی نویسنده می‌تواند به حالتی چون نشستن و برخاستن اشاره کند اما نویسنده در این دلنوشته زیادی به محیط پرداخته بود و این حالت که سیر کندی داشت باعث شد دلنوشته شبیه داستان شود. لذا باید سیر مربوط به محیط را سریع رد کند و بیشتر به احساسات و سخنان بپردازد.

📚📚📚

☁️لحن اثر:
ما چندگونه لحن داریم که به صورت کلی یکی لحن محاوره‌ای و عادی است که بین افراد رد و بدل می‌شود موقع دیالوگ گفتن. و دیگری کتابی است که به شکلی ادبی نوشته می‌شود. نویسنده در دلنوشته خود لحن ادبی داشته و تا آخر این لحن را حفظ کرده است.

📚📚📚

☁️اندازه‌‌ی پارت‌‌های اثر:
اندازه پارت حداقل باید چهار خط باشد. که نویسنده در دلنوشته خود این مورد را رعایت کرده بود

دید کلی
به صورت کلی نویسنده از تشبیهات مختلف استفاده کرده بود اما این آرایه برای یک دلنوشته کافی نمی‌باشد. از طرفی دلنوشته بیشتر یک حالت داستانی داشت و آوردن دیالوگ و بیان کارهایی که کارکتر انجام می‌دهد این نوشته را از چارچوب دلنوشته خارج می‌کرد و صددرصد که این مورد جذابیت را پایین‌تر آورده بود چون خواننده با یک حرف و متن احساسی رو به رو نمی‌شد! با یک داستان رو به رو می‌شد درواقع. و درست شدن ناگهانی همه چیز تمام باورها و محیط تراژدی را برهم زد... اینکه ناگهان همه غم‌ها رفتند و آسمان روشن شد کمی سیر تندی داشت و ناگهانی رخ داد.
بنابراین این موارد حالت ضعیفی را بر دلنوشته داده بود.

📚📚📚

☁️اشکالات نگارشی:
در دلنوشته اشکالات نگارشی اندکی دیده می‌شد و زیاد در چشم نبودند

سطح نقره ای

چه خوب است که قلم
عشق را
غم را
شادی را
روی ورق
خالی می‌کند و خود
می‌تواند راحت لبخند بزند
دلم برای ورق‌ها
می‌سوزد

 

[Miss Nili]

@ara.pr.o.o

تگ نقره‌ای اعمال شد عزیزم
چون برای قبله نقد انجام شده اما تگ داده نشده هنوز.