. . .

تمام شده نقد و تعیین سطح دلنوشته نغمه نوروزی | هدیه قلی‌زاده

تالار نقد شعر و دلنوشته‌ها
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

مدیر نقد

رمانیکی پایبند
رمانیکی
شناسه کاربر
1521
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-06
موضوعات
123
نوشته‌ها
495
راه‌حل‌ها
7
پسندها
938
امتیازها
308

  • #1
img_20210903_154342_706_rjie_rds9.jpg




نام دلنوشته: نغمه نوروزی

نام نویسنده: هدیه قلی‌زاده @هدیه زندگی

ژانر: عاشقانه

مقدمه: موهای پریشانم را با دست کنار می‌زنم، نفسم را حبس و چندی بعد، بیرون فوت می‌کنم، کل وجودم از نشانه‌های بهار می‌لرزد. چشم می‌بندم و مرور می‌کنم، آسمانی با شباهت به نیگلون و درختانی که جوانه زده بودن و خورشید درخشان و تابان! وقتش رسیده و در کمین به انتظار بهار نشسته بود!
لینک اثر:


در دست اقدام - دلنوشته نغمه‌ی نوروزی | هدیه قلی‌زاده نویسنده انجمن رمانیک


منتقد: @*Zeck_eren*
تاریخ تحویل: ۹ فروردین ۱۴۰۱
مهلت اتمام نقد: ۱۴ فروردین ۱۴۰۱
 
آخرین ویرایش:
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users
راه‌حل
نقد دلنوشته ی نغمه نوروزی


سلام سلام هدیه جان. خب بریم که نقدت رو داشته باشیم.


عنوان: اول ببینیم چرا اسم برای یه اثر خیلی مهمه! چون اسم اولین چیزیه که به چشم خواننده میخوره و همه ی محتوا رو در قالب یه تیتر بیان میکنه. سر همین این تیتر باید به شکلی جذاب و هماهنگ با محتوا انتخاب شه که بتونه خواننده رو جذب کنه. در بررسی اسم دلنوشته تو، "نغمه نوروزی"، از دو کلمه تشکیل میشه. اندازه مناسب برای اسم هم کمتر از چهار کلمه است. با این توصیف، میشه گفت که اسم اثرت از نظر اندازه مناسبه. و همچنین از نظر کلیشه ای نبودن هم خیلی خوب عمل کردی. از کلمات تکراری استفاده نکردی و کلماتی که در اسم به کار بردی، خیلی قشنگ و زیبان. در انتقال احساسات خوب عمل میکنن. اما به محتوا هماهنگه؟ خب آره. اسم دلنوشته تو با کلمه ی "نغمه"،...

*dream_writer*

رفیق رمانیکی
نویسنده
شناسه کاربر
22
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
آخرین بازدید
مشاهده صفحه اصلی انجمن
موضوعات
35
نوشته‌ها
1,029
راه‌حل‌ها
27
پسندها
8,974
امتیازها
411

  • #2
نقد دلنوشته ی نغمه نوروزی


سلام سلام هدیه جان. خب بریم که نقدت رو داشته باشیم.


عنوان: اول ببینیم چرا اسم برای یه اثر خیلی مهمه! چون اسم اولین چیزیه که به چشم خواننده میخوره و همه ی محتوا رو در قالب یه تیتر بیان میکنه. سر همین این تیتر باید به شکلی جذاب و هماهنگ با محتوا انتخاب شه که بتونه خواننده رو جذب کنه. در بررسی اسم دلنوشته تو، "نغمه نوروزی"، از دو کلمه تشکیل میشه. اندازه مناسب برای اسم هم کمتر از چهار کلمه است. با این توصیف، میشه گفت که اسم اثرت از نظر اندازه مناسبه. و همچنین از نظر کلیشه ای نبودن هم خیلی خوب عمل کردی. از کلمات تکراری استفاده نکردی و کلماتی که در اسم به کار بردی، خیلی قشنگ و زیبان. در انتقال احساسات خوب عمل میکنن. اما به محتوا هماهنگه؟ خب آره. اسم دلنوشته تو با کلمه ی "نغمه"، به معنای آواز و ترانه و کلمه ی "نوروز" که نشان از عید و بهار و سال جدید هستش، تشکیل شده و هماهنگی زیادی با محتوا بر قرار میکنه. نغمه ی نوروزی، مثل آواز و ترانه ای از فرا رسیدن بهار خبر میده و این اسم خیلی زیبایی برای دلنوشته هستش.


🌹🌹🌹

مقدمه‌: میدونیم مقدمه هم جزو مهم ترین عناصر یه اثره، چون یه دیدگاهی از محتوا هستش، تا یه اطلاعات کمی از محتوا و دلنوشته رو بفهمیم و تصمیم بگیریم میخوایم دلنوشته رو بخونیم یا ن. مقدمه باید با محتوا هماهنگ نوشته شه و اگه بتونیم هنگام نوشتنش از جملات ادبی و آرایه ها هم استفاده کنیم، خیلی زیباتر و دلنشین تر میشه. بریم مقدمه ی تو رو بررسی کنیم. اول از همه، میتونم بگم مقدمه ات خوب بود. جملات خوبی داشت، هر چند مقدمه ات در کنار پارت هات یکم ساده مونده. پارت های دلنوشته ات، آرایه ها و جملات زیبای زیادی داشتن که واقعا جلوه ی خیلی خوبی به متن میدادن. اما مقدمه از این نظر یکم ساده بود. میتونی جملات رو ادبی تر کنی، تا بهتر بشه. اندازه ی مناسب داشت و کاملا با محتوا و اسم هماهنگ بود. مثلا ما گفتیم دلنوشته در مورد رسیدن بهاره و میتونیم این بخش عمده ی دلنوشته رو توی این تیکه های مقدمه مشاهده کنیم:
"کل وجودم از نشانه‌های بهار می‌لرزد"
"وقتش رسیده و در کمین به انتظار بهار نشسته بود!"
این جملات مقدمه رو با دلنوشته ربط میدن. اما حالا لازمه که کل مقدمه رو بیاریم:
"موهای پریشانم را با دست کنار می‌زنم، نفسم را حبس و چندی بعد، بیرون فوت می‌کنم، کل وجودم از نشانه‌های بهار می‌لرزد. چشم می‌بندم و مرور می‌کنم، آسمانی با شباهت به نیگلون و درختانی که جوانه زده بودن و خورشید درخشان و تابان! وقتش رسیده و در کمین به انتظار بهار نشسته بود!"
یه چندتا اشکال جزئی داره. (درختانی که جوانه زده بودند) _ (وقتش رسیده بود و من در کمین به انتظار بهار نشسته بودم).
جمله ی آخر، چون مقدمه از زبان اول شخص شروع شده، بهتره که به همین شکل هم تموم شه، یعنی به زبان اول شخص. حالا در نگاه کلی، مقدمه ی خوبی داشتی. اما میتونی یکم رنگ و لعاب بیشتری بهش بدی و دو اشکال جزئی رو برطرف کنی.


🌺🌺🌺

جلد: جلد یه تصویر سازی از اثر هستش، که یه تجسمی از اثر رو توی ذهن خواننده خلق میکنه. باید قشنگ و با عکس خیلی خوشگلی انتخاب بشه که توی ذهن خواننده بمونه و اون رو درگیر خودش بکنه. عکس جلد دلنوشته تو، یه دختر بودش که دستاش رو باز کرده و بین گل های سفیدی وایستاده. (گل بودن نه؟ 🤔) این عکس، عکس قشنگیه اما متاسفانه باید بگم برای دلنوشته ای با محتوای بهار مناسب نیست. چرا؟ چون ترکیب بندی روشن و شاد نداره. ترکیب بندی رنگ برای عکس جلد خیلی مهمه و با توجه به ژانر باید انتخاب شه. مثلا ما نمیتونیم برای یه رمان ترسناک، یه عکس با رنگ های روشن زرد و صورتی انتخاب کنیم. عکس جلد یه رمان ترسناک باید سیاه، تیره، قرمز (مثل رنگ خون) و اینا باشه. الان جلدی که دلنوشته ات داره، در وهله ی اول من رو یاد یه دلنوشته ی تراژدی انداخت، نه یه دلنوشته با حال و هوای قشنگ بهاری و نوروزی. مخصوصا رنگ نارنجی ای که در پس زمينه هستش، مثل یه آسمان درحال غروبه و گل های سفیدی که گفتم هم، زیاد شبیه گل بهاری نیستن. این عکس، حال و هوای بهاری نداره به قولی و حس تراژدی رو به خواننده القا میکنه. بیشتر مناسب زمانیه که هنگام غروب آفتاب، با یه آهنگ غمگین بشینی و به این عکس نگاه کنی. و فکر کنم با این همه چیزی که گفتم، خودت هم متوجه مناسب نبودنش شده باشی. بهتره يه عکسی با یه دختر که پیراهن بلند رنگ روشنی پوشیده و بین گل های رنگارنگ وایستاده رو پیدا کنی. یه عکس با ترکیب بندی روشن تر و بهاری تر.

🌷🌷🌷


توصیفات: توی دلنوشته توصیفات از نظر توصیف احساسات بررسی میشه. که یعنی آیا نویسنده به خوبی تونسته با جملات زیبا، احساسات دلنوشتش رو و اون فضای دلنوشته رو به خواننده منتقل کنه یا نه؟ تونسته حس لازمه رو توی دل خواننده بیدار کنه یا نه؟ توصیف احساساتت قشنگ بود واقعا. کلا توی توصیف احساسات خیلی خوب عمل میکنی. با خوندن هر پارتت، متوجه شدم بهار واقعا چه قشنگی هایی داره و چقدر دلنشینه. اون حس شادی و نشاط بهار واقعا قابل احساس بود. بنابراین میتونم بگم توی این مورد، هیچ اشکالی نداشتی.

☘️☘️☘️


آرایه های ادبی: استفاده کردن از آرایه های ادبی توی نوشته و متن، موجب ارتقای سطح نوشته میشن و جلوه‌ی زیبایی به نوشته منتقل میکنن. به نحوی، متن رو از سادگی درمیارن. اساس نوشتن هم، مهارت توی استفاده از آرایه هستش، چون کسی دلش نمیخواد یه متن ساده که هیچ جذابیتی نداره، بخونه، مگه نه؟ بهره گیری از آرایه توی پارت های دلنوشته ی تو دیده می‌شد. جملاتی بودن که خیلی قشنگ نوشته شده بودن و آرایه های خیلی خوبی داشتن. و به حدس من، توی این مورد هم خوب عمل میکنی. مثلا بعضی از جملاتی که توی دلنوشته ات من ازشون خیلی خوشم اومد، اینان:
"رسید و آسمانِ زمین را در آغوش گرفت واز شوق هدر داد اشک‌های لطیف هم‌چو ابریشمش را!"
"پرندگانی که سرود عشق سر دادند و گل‌ها عطر عاشقی در هوا پخش کردند."
و همچنین جملات ادبی خیلی زیبایی هم به کار برده بودی و پارت هات قشنگ بودن.

🏵️🏵️🏵️

پارت نویسی: پارت ها هدفمند و مرتبط به هم نوشته شده بودن و اشکال زیادی توی این مورد دیده نمیشد. اما بعضی از پارت ها کوتاه نوشته شده بودن و بعضی طولانی. درحالی که اندازه خطوط برای هر پارت دلنوشته و فی البداهه 4 خط کامل هستش. و در صفحه ی دوم هم یه پارتی بود که دوبار فرستاده شده، اینو خواستم بگم تا متوجه بشی و اضافی رو حذف کنی.

🌻🌻🌻

نثر و تکرار: ما سه نثر محاوره، ادبی و معیاری داریم. نثر قالب به دلنوشته ی تو، ادبی بود و این مورد رو توی تمامی پارت ها رعایت کرده بودی. علائم تکرار هم مثل تکرار حرف (چراااااا)، یا تکرار علامت (چی؟؟!!!!) دیده نمیشد.

🌸🌸🌸

غلط های املایی: در مورد غلط های املایی، یه چندتا غلط تایپی بودش که با یه ویرایش دوباره حذف میشه. مثلا:
"میخک با ناز می‌خنند"
فکر کنم شکل درست کلمه می‌خندد هستش نه؟
"هم‌چو صورت وصف نشدنی نوازد!"
هدیه، نوزاد منظورته؟
این اشکالات تایپی که کلا توی نوشتن طبیعیه، یکی دو مورد دیگه هم بودن، باید درست شن. اما یه مورد دیگه هم بود که باید بهش اشاره کنم. در پارت های اولیه، چندتا جملاتی دیده میشدن که درست نوشته نشده بودن و به قولی بی مفهوم میشدن. با ذکر یه مثال بهتر توضیح میدم، تا بهتر متوجه بشی.
"برگ‌های فرسوده در آسمانی که نفس می‌کشد، به پرواز در می‌آید."
دلنوشته در موردن رسیدن بهاره! و توی بهار، درختا تازه برگ میدن، پس نمیشه گفت برگ هاشون فرسوده است. توی زمستون هم که درخت برگ نداره. پس بهتر نیست فرسوده رو حذف کنی؟ و بنویسی:
"برگ ها در آسمانی که نفس می‌کشد، به پرواز درمی‌آیند".
این جمله به خواننده می فهمونه منظور نویسنده، بهاره و نسیم بهاری.
یک مثال دیگه:
"آرام، نرم هم‌چو نوازش و آرامش دریا بر صورتم ضربه‌ می‌زند"
اینجا من شخصا نفهمیدم منظورت چیه. ولی اشکالی که در جمله هست، اینه که اولش گفتی آرام و نرم، آخرش گفتی ضربه می‌زند. وقتی کلمه ی ضربه زدن رو می‌شنویم، یه چیزی مثل زدن و آسیب رسوندن توی ذهنمون میاد. و خب ضربه که نمیتونه آرام و نرم باشه! جمله تناقض داره، و این تناقض رو هم نمیشه به پای آرایه ی پارادوکس گذاشت. پس بهتره کلمه ی دیگه ای به جای ضربه می‌زند، بنویسی.
و این جمله:
"فصلِ آغاز و پایان‌ زیبایی‌ها"
پایان باید حذف بشه. بهار فصل آغاز زیبایی هاست، نه پایانشون که. نمیتونیم بگیم بهار هم فصل آغاز زیباییه و هم فصل پایانشون.
این یکی:
"او اجبار چمدان در کنارش گذاشت"
اینجا به نظر حواست نبوده، بهتره درستش کنی و بنویسی:
"او به اجبار چمدان در کنارش گذاشت"
و جمله ی آخری:
"چمدان را پر می‌کند از غم و غصه‌هایش و به سوی سال جدید می‌رود"
این جمله هم زیاد درست نیست. چون چنین برداشتی داره که انگار چمدان رو پر از غم و غصه کرده و با غم و غصه داره به استقبال سال جدید میره. درحالی که منظور نویسنده (اگه درست گفته باشم)، اینه که غم و غصه هاشو داخل چمدون گذاشته و اونا رو گوشه ای ول کرده و بدون اونا، داره به استقبال سال جدید میره. ولی چون جمله درست نیست، نمیشه زیاد متوجه این منظور شد. بهتره بنویسی:
"غم و غصه‌هایش را داخل چمدانی کهنه، رها می‌کند و به سوی سال جدید می‌رود."
و این اشکالات رو درست کنی، جملاتت زیباتر دیده میشن.

🌹🌹🌹

رعایت قوانین: موردی نبود.

🌷🌷🌷

سخن منتقد: دلنوشته های خیلی خوبی داری و من خیلی از قلمت خوشم میاد. توصیف احساساتت خیلی خوبه. اشکالات جزئی ای هستش که اگه روی اونا کار کنی، نوشته ات خیلی قشنگ تر میشه.


........................
تگ تعلق گرفته:
طلایی


با آرزوی موفقیت برای نویسنده ی عزیز♥️🌹 همچنین بابت صبر و بردباری نویسنده تشکر و بابت تاخیر عذر میخوام 🙏🌷


@هدیه زندگی
@مدیر نقد
 
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users

مدیر نقد

رمانیکی پایبند
رمانیکی
شناسه کاربر
1521
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-06
موضوعات
123
نوشته‌ها
495
راه‌حل‌ها
7
پسندها
938
امتیازها
308

  • #3
نقد دلنوشته ی نغمه نوروزی


سلام سلام هدیه جان. خب بریم که نقدت رو داشته باشیم.


عنوان: اول ببینیم چرا اسم برای یه اثر خیلی مهمه! چون اسم اولین چیزیه که به چشم خواننده میخوره و همه ی محتوا رو در قالب یه تیتر بیان میکنه. سر همین این تیتر باید به شکلی جذاب و هماهنگ با محتوا انتخاب شه که بتونه خواننده رو جذب کنه. در بررسی اسم دلنوشته تو، "نغمه نوروزی"، از دو کلمه تشکیل میشه. اندازه مناسب برای اسم هم کمتر از چهار کلمه است. با این توصیف، میشه گفت که اسم اثرت از نظر اندازه مناسبه. و همچنین از نظر کلیشه ای نبودن هم خیلی خوب عمل کردی. از کلمات تکراری استفاده نکردی و کلماتی که در اسم به کار بردی، خیلی قشنگ و زیبان. در انتقال احساسات خوب عمل میکنن. اما به محتوا هماهنگه؟ خب آره. اسم دلنوشته تو با کلمه ی "نغمه"، به معنای آواز و ترانه و کلمه ی "نوروز" که نشان از عید و بهار و سال جدید هستش، تشکیل شده و هماهنگی زیادی با محتوا بر قرار میکنه. نغمه ی نوروزی، مثل آواز و ترانه ای از فرا رسیدن بهار خبر میده و این اسم خیلی زیبایی برای دلنوشته هستش.


🌹🌹🌹

مقدمه‌: میدونیم مقدمه هم جزو مهم ترین عناصر یه اثره، چون یه دیدگاهی از محتوا هستش، تا یه اطلاعات کمی از محتوا و دلنوشته رو بفهمیم و تصمیم بگیریم میخوایم دلنوشته رو بخونیم یا ن. مقدمه باید با محتوا هماهنگ نوشته شه و اگه بتونیم هنگام نوشتنش از جملات ادبی و آرایه ها هم استفاده کنیم، خیلی زیباتر و دلنشین تر میشه. بریم مقدمه ی تو رو بررسی کنیم. اول از همه، میتونم بگم مقدمه ات خوب بود. جملات خوبی داشت، هر چند مقدمه ات در کنار پارت هات یکم ساده مونده. پارت های دلنوشته ات، آرایه ها و جملات زیبای زیادی داشتن که واقعا جلوه ی خیلی خوبی به متن میدادن. اما مقدمه از این نظر یکم ساده بود. میتونی جملات رو ادبی تر کنی، تا بهتر بشه. اندازه ی مناسب داشت و کاملا با محتوا و اسم هماهنگ بود. مثلا ما گفتیم دلنوشته در مورد رسیدن بهاره و میتونیم این بخش عمده ی دلنوشته رو توی این تیکه های مقدمه مشاهده کنیم:
"کل وجودم از نشانه‌های بهار می‌لرزد"
"وقتش رسیده و در کمین به انتظار بهار نشسته بود!"
این جملات مقدمه رو با دلنوشته ربط میدن. اما حالا لازمه که کل مقدمه رو بیاریم:
"موهای پریشانم را با دست کنار می‌زنم، نفسم را حبس و چندی بعد، بیرون فوت می‌کنم، کل وجودم از نشانه‌های بهار می‌لرزد. چشم می‌بندم و مرور می‌کنم، آسمانی با شباهت به نیگلون و درختانی که جوانه زده بودن و خورشید درخشان و تابان! وقتش رسیده و در کمین به انتظار بهار نشسته بود!"
یه چندتا اشکال جزئی داره. (درختانی که جوانه زده بودند) _ (وقتش رسیده بود و من در کمین به انتظار بهار نشسته بودم).
جمله ی آخر، چون مقدمه از زبان اول شخص شروع شده، بهتره که به همین شکل هم تموم شه، یعنی به زبان اول شخص. حالا در نگاه کلی، مقدمه ی خوبی داشتی. اما میتونی یکم رنگ و لعاب بیشتری بهش بدی و دو اشکال جزئی رو برطرف کنی.



🌺🌺🌺

جلد: جلد یه تصویر سازی از اثر هستش، که یه تجسمی از اثر رو توی ذهن خواننده خلق میکنه. باید قشنگ و با عکس خیلی خوشگلی انتخاب بشه که توی ذهن خواننده بمونه و اون رو درگیر خودش بکنه. عکس جلد دلنوشته تو، یه دختر بودش که دستاش رو باز کرده و بین گل های سفیدی وایستاده. (گل بودن نه؟ 🤔) این عکس، عکس قشنگیه اما متاسفانه باید بگم برای دلنوشته ای با محتوای بهار مناسب نیست. چرا؟ چون ترکیب بندی روشن و شاد نداره. ترکیب بندی رنگ برای عکس جلد خیلی مهمه و با توجه به ژانر باید انتخاب شه. مثلا ما نمیتونیم برای یه رمان ترسناک، یه عکس با رنگ های روشن زرد و صورتی انتخاب کنیم. عکس جلد یه رمان ترسناک باید سیاه، تیره، قرمز (مثل رنگ خون) و اینا باشه. الان جلدی که دلنوشته ات داره، در وهله ی اول من رو یاد یه دلنوشته ی تراژدی انداخت، نه یه دلنوشته با حال و هوای قشنگ بهاری و نوروزی. مخصوصا رنگ نارنجی ای که در پس زمينه هستش، مثل یه آسمان درحال غروبه و گل های سفیدی که گفتم هم، زیاد شبیه گل بهاری نیستن. این عکس، حال و هوای بهاری نداره به قولی و حس تراژدی رو به خواننده القا میکنه. بیشتر مناسب زمانیه که هنگام غروب آفتاب، با یه آهنگ غمگین بشینی و به این عکس نگاه کنی. و فکر کنم با این همه چیزی که گفتم، خودت هم متوجه مناسب نبودنش شده باشی. بهتره يه عکسی با یه دختر که پیراهن بلند رنگ روشنی پوشیده و بین گل های رنگارنگ وایستاده رو پیدا کنی. یه عکس با ترکیب بندی روشن تر و بهاری تر.

🌷🌷🌷


توصیفات: توی دلنوشته توصیفات از نظر توصیف احساسات بررسی میشه. که یعنی آیا نویسنده به خوبی تونسته با جملات زیبا، احساسات دلنوشتش رو و اون فضای دلنوشته رو به خواننده منتقل کنه یا نه؟ تونسته حس لازمه رو توی دل خواننده بیدار کنه یا نه؟ توصیف احساساتت قشنگ بود واقعا. کلا توی توصیف احساسات خیلی خوب عمل میکنی. با خوندن هر پارتت، متوجه شدم بهار واقعا چه قشنگی هایی داره و چقدر دلنشینه. اون حس شادی و نشاط بهار واقعا قابل احساس بود. بنابراین میتونم بگم توی این مورد، هیچ اشکالی نداشتی.


☘️☘️☘️


آرایه های ادبی: استفاده کردن از آرایه های ادبی توی نوشته و متن، موجب ارتقای سطح نوشته میشن و جلوه‌ی زیبایی به نوشته منتقل میکنن. به نحوی، متن رو از سادگی درمیارن. اساس نوشتن هم، مهارت توی استفاده از آرایه هستش، چون کسی دلش نمیخواد یه متن ساده که هیچ جذابیتی نداره، بخونه، مگه نه؟ بهره گیری از آرایه توی پارت های دلنوشته ی تو دیده می‌شد. جملاتی بودن که خیلی قشنگ نوشته شده بودن و آرایه های خیلی خوبی داشتن. و به حدس من، توی این مورد هم خوب عمل میکنی. مثلا بعضی از جملاتی که توی دلنوشته ات من ازشون خیلی خوشم اومد، اینان:
"رسید و آسمانِ زمین را در آغوش گرفت واز شوق هدر داد اشک‌های لطیف هم‌چو ابریشمش را!"
"پرندگانی که سرود عشق سر دادند و گل‌ها عطر عاشقی در هوا پخش کردند."
و همچنین جملات ادبی خیلی زیبایی هم به کار برده بودی و پارت هات قشنگ بودن.


🏵️🏵️🏵️

پارت نویسی: پارت ها هدفمند و مرتبط به هم نوشته شده بودن و اشکال زیادی توی این مورد دیده نمیشد. اما بعضی از پارت ها کوتاه نوشته شده بودن و بعضی طولانی. درحالی که اندازه خطوط برای هر پارت دلنوشته و فی البداهه 4 خط کامل هستش. و در صفحه ی دوم هم یه پ**ا**ر**ت**ی بود که دوبار فرستاده شده، اینو خواستم بگم تا متوجه بشی و اضافی رو حذف کنی.

🌻🌻🌻

نثر و تکرار: ما سه نثر محاوره، ادبی و معیاری داریم. نثر قالب به دلنوشته ی تو، ادبی بود و این مورد رو توی تمامی پارت ها رعایت کرده بودی. علائم تکرار هم مثل تکرار حرف (چراااااا)، یا تکرار علامت (چی؟؟!!!!) دیده نمیشد.

🌸🌸🌸

غلط های املایی: در مورد غلط های املایی، یه چندتا غلط تایپی بودش که با یه ویرایش دوباره حذف میشه. مثلا:
"میخک با ناز می‌خنند"
فکر کنم شکل درست کلمه می‌خندد هستش نه؟
"هم‌چو صورت وصف نشدنی نوازد!"
هدیه، نوزاد منظورته؟
این اشکالات تایپی که کلا توی نوشتن طبیعیه، یکی دو مورد دیگه هم بودن، باید درست شن. اما یه مورد دیگه هم بود که باید بهش اشاره کنم. در پارت های اولیه، چندتا جملاتی دیده میشدن که درست نوشته نشده بودن و به قولی بی مفهوم میشدن. با ذکر یه مثال بهتر توضیح میدم، تا بهتر متوجه بشی.
"برگ‌های فرسوده در آسمانی که نفس می‌کشد، به پرواز در می‌آید."
دلنوشته در موردن رسیدن بهاره! و توی بهار، درختا تازه برگ میدن، پس نمیشه گفت برگ هاشون فرسوده است. توی زمستون هم که درخت برگ نداره. پس بهتر نیست فرسوده رو حذف کنی؟ و بنویسی:
"برگ ها در آسمانی که نفس می‌کشد، به پرواز درمی‌آیند".
این جمله به خواننده می فهمونه منظور نویسنده، بهاره و نسیم بهاری.
یک مثال دیگه:
"آرام، نرم هم‌چو نوازش و آرامش دریا بر صورتم ضربه‌ می‌زند"
اینجا من شخصا نفهمیدم منظورت چیه. ولی اشکالی که در جمله هست، اینه که اولش گفتی آرام و نرم، آخرش گفتی ضربه می‌زند. وقتی کلمه ی ضربه زدن رو می‌شنویم، یه چیزی مثل زدن و آسیب رسوندن توی ذهنمون میاد. و خب ضربه که نمیتونه آرام و نرم باشه! جمله تناقض داره، و این تناقض رو هم نمیشه به پای آرایه ی پارادوکس گذاشت. پس بهتره کلمه ی دیگه ای به جای ضربه می‌زند، بنویسی.
و این جمله:
"فصلِ آغاز و پایان‌ زیبایی‌ها"
پایان باید حذف بشه. بهار فصل آغاز زیبایی هاست، نه پایانشون که. نمیتونیم بگیم بهار هم فصل آغاز زیباییه و هم فصل پایانشون.
این یکی:
"او اجبار چمدان در کنارش گذاشت"
اینجا به نظر حواست نبوده، بهتره درستش کنی و بنویسی:
"او به اجبار چمدان در کنارش گذاشت"
و جمله ی آخری:
"چمدان را پر می‌کند از غم و غصه‌هایش و به سوی سال جدید می‌رود"
این جمله هم زیاد درست نیست. چون چنین برداشتی داره که انگار چمدان رو پر از غم و غصه کرده و با غم و غصه داره به استقبال سال جدید میره. درحالی که منظور نویسنده (اگه درست گفته باشم)، اینه که غم و غصه هاشو داخل چمدون گذاشته و اونا رو گوشه ای ول کرده و بدون اونا، داره به استقبال سال جدید میره. ولی چون جمله درست نیست، نمیشه زیاد متوجه این منظور شد. بهتره بنویسی:
"غم و غصه‌هایش را داخل چمدانی کهنه، رها می‌کند و به سوی سال جدید می‌رود."
و این اشکالات رو درست کنی، جملاتت زیباتر دیده میشن.


🌹🌹🌹

رعایت قوانین: موردی نبود.

🌷🌷🌷

سخن منتقد: دلنوشته های خیلی خوبی داری و من خیلی از قلمت خوشم میاد. توصیف احساساتت خیلی خوبه. اشکالات جزئی ای هستش که اگه روی اونا کار کنی، نوشته ات خیلی قشنگ تر میشه.


........................
تگ تعلق گرفته:
طلایی


با آرزوی موفقیت برای نویسنده ی عزیز♥️🌹 همچنین بابت صبر و بردباری نویسنده تشکر و بابت تاخیر عذر میخوام 🙏🌷


@هدیه زندگی
@مدیر نقد

نویسنده: @هدیه زندگی
منتقد: @*Zeck_eren*

اختصاصی: است
سطح: طلایی

@Nil֎֎far
@مدیر تایپ
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر کل
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
374
نوشته‌ها
4,754
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,146
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #4
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین