. . .

تمام شده نقد و تعیین سطح دلنوشته در خود گم گشته | ف.ستاره

تالار نقد شعر و دلنوشته‌ها
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

مدیر نقد

رمانیکی پایبند
رمانیکی
شناسه کاربر
1521
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-06
موضوعات
123
نوشته‌ها
495
راه‌حل‌ها
7
پسندها
923
امتیازها
308

  • #1
img_20210903_154342_706_rjie_rds9.jpg


نام اثر: در خود گم گشته
نویسنده: ف.ستاره @star
ژانر: تراژدی

مقدمه: هماهنگ برایم رخ می‌دهند واقعیت و خیال
قدرت تشخیص را از دست میدهم ، عقلم می‌گوید خیال است اما چشمانم میبیند آنچه را که عقل باور ندارد گویی در شیشه ای حبس شده ام با خیال، به سمت آنچه را که بیست و چهارسال زندگی کرده ام میدوم اما با خیال برخورد میکنم و زمینم میزند آنچکه باعث می‌شود مرا روانی خطاب کنند. این تراژدی خود من بودم،در حالی که در مغزم قوانین مختلف از آیین دادرسی و در دستم کتاب قانون بود
محکوم شده بودم به گنگ ترین روزهای زندگی
ام .

لینک اثر:

منتقد: @.NADYA.
تاریخ تحویل: ۲۷ خرداد ۱۴۰۱
مهلت اتمام: ۳ تیر ۱۴۰۱
 
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user
راه‌حل
به نام حق✨

نقد دلنوشته‌ی در خود گم‌گشته✨✍🏻🔍


✍🏻نام :
اولین چیزی که شخص را جلب خوانش اثری می‌کند، نام آن است.
باید بگویم مهم‌ترین قدم یک نویسنده انتخاب نام معقول و متناسبی برای اثرش است. یک نام باید علاوه بر اندازه‌ی مناسب، زیبایی، مفهوم و معنا، با خود اثر تناسب داشته باشد.
"در خود گم گشته" برای دلنوشته‌ای که آغشته به تراژدی بود و سطر به سطر از حزن و تجربه‌ی تلخ سخن می‌گفت، نام مناسبی بود.
نویسنده به خوبی توانسته بود میان عنوان و خود اثر انسجام ایجاد کند و موفق هم شده بود!
وجود خلاقیت مفهومی در عنوان، پوئن مثبتی بود که در تضمن میان ان و خود اثر مشاهده کردم و در این رابطه به نویسنده تبریک می‌گویم!
"در خود گم گشته‌ام، به دنبال خود می‌گردم و قدم‌هایم در این وهم و خیال راه را اشتباه می‌روند!
عقلم چیز دیگری می‌گوید،
پاهایم راه خود را...

Aiden

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
مدیر
دل‌نویس
تیم تبلیغات
کاربر ثابت
مدیر کتابدونی
| کتاب گویا |
مدیر
تبلیغات
شناسه کاربر
395
تاریخ ثبت‌نام
2021-03-04
آخرین بازدید
موضوعات
210
نوشته‌ها
2,099
راه‌حل‌ها
39
پسندها
14,704
امتیازها
516
سن
19
محل سکونت
متروکه‌‌ی احساس

  • #2
به نام حق✨

نقد دلنوشته‌ی در خود گم‌گشته✨✍🏻🔍


✍🏻نام :
اولین چیزی که شخص را جلب خوانش اثری می‌کند، نام آن است.
باید بگویم مهم‌ترین قدم یک نویسنده انتخاب نام معقول و متناسبی برای اثرش است. یک نام باید علاوه بر اندازه‌ی مناسب، زیبایی، مفهوم و معنا، با خود اثر تناسب داشته باشد.
"در خود گم گشته" برای دلنوشته‌ای که آغشته به تراژدی بود و سطر به سطر از حزن و تجربه‌ی تلخ سخن می‌گفت، نام مناسبی بود.
نویسنده به خوبی توانسته بود میان عنوان و خود اثر انسجام ایجاد کند و موفق هم شده بود!
وجود خلاقیت مفهومی در عنوان، پوئن مثبتی بود که در تضمن میان ان و خود اثر مشاهده کردم و در این رابطه به نویسنده تبریک می‌گویم!
"در خود گم گشته‌ام، به دنبال خود می‌گردم و قدم‌هایم در این وهم و خیال راه را اشتباه می‌روند!
عقلم چیز دیگری می‌گوید،
پاهایم راه خود را می‌روند،
واقعیت فراتر از من،
دست توهم گرفته و بیگانه ز من،
دور می‌شود!
من این‌جا،
در این آشفته‌حالی جان می‌دهم،
اخر این قصه کجاست؟"
با توجه به متن بالا ادراک من از این اثر چیزی فراتر بود که بسیار مرا به تفکر وا داشت.

🌼ژانر :
ژانر چهارچوبی است که اثر در آن شکل می‌گیرد و یک اثر معنا و مفهوم خود را در آن می‌یابد به شرطی که د هر سطر، این چهارچوب رعایت شده باشد و فراتر از آن نرفته باشد، این‌گونه اثر انسجام خود را حفظ کرده و در یک راستا عمل می‌کند.
ژانر انتخابی نویسنده تراژدی بود.
به درستی نهادینه شده بود اما با توجه به اثر، اتفاقات و شرح داستان باید بگویم ژانر دیگری که باید مورد توجه قرار می‌گرفت، اجتماعی می‌بود.
چرا که هر فردی در گوشه‌ای از این جهان دچار چنین اتفاق ناگواری می‌شود و این خیالات و وهم ممکن است برای هر شخصی اتفاق افتاده باشد و حال برعکس شخصیت دلنوشته یا موفق به پیروزی شدند و یا نشدند!
پس ژانرها می‌بایست به این ترتیب باشد:
"تراژدی، اجتماعی"
نکته*
ترتیب ژانرها باید بر اساس پر رنگ بودن آن‌ها در متن باشد.

🦋مقدمه:
مقدمه می‌تواند مفهوم و پیامی کلی از اثر باشد و اصل آن را استخراج کند، طوری که خواننده با خواندن آن متوجه ماجرا شود.
(مقدمه) ی یک اثر نیازمند دقت و توجه خاصی است، علاوه بر آن باید با تمامی رویدادهای اثر ادغام پیدا کرده باشد گوشه چشمی به آن‌ها پوشیده اشاره کند.
مقدمه‌ی زیبایی بود، به خوبی توانسته بود اجزای اثر را در خود جا دهد و به طور خلاصه شرح دهد هر آن‌چه را که قرار بود در اثر بخوانیم.
جملات از نظر معنا و مفهوم پربار بودند، طوری که شیفته می‌شدی علل این ناهنجاری‌ها چه بوده؟
چرا هر چه چشم می‌بیند عقل باور ندارد؟
محبوس در شیشه‌ای همراه با رویایی ترین هاله‌ی عقل، خیال!
راه رهایی نیست، هربار خیال زمینش می‌زند!
باید بگویم از چینش جملات و واژگان لذت بردم و تناسب و انسجامشان به چشم دیده می‌شد و بنده عقیده دارم این مهم‌ترین قدم در نوشتن است.

"نکته* با توجه به سخن نویسنده، دلنوشته جلوه‌ای از واقعیت را به ما نشان داده است پس داستان با تجربه‌ی واقعی عجین شده"

🎀لحن:
لحن یک اثر شامل معیار، محاوره و ادبی است.
لحن منتخب نویسنده ادبی بود و خارج از این نرفته و هیچ مداخله‌ای نداشت.

🏖️جلد:
تصویر:⬅️ تصویر پشت کرده‌ی دختری که خطوطی روی تنش ترسیم شده، درختی پر شاخ و برگ (ریز و درشت) و پرنده‌ای که روی دوشش نشسته است.
و پرندگانی که به پرواز در آمده‌اند.
✔️عکس با اثر هم‌خوانی دارد و می‌شود گفت دگرگونی خیالی را با آشفتگی نقاشی پشت دختر به نمایش گذاشته شده است.

کالیگرافی و تایپوگرافی و استایل(لوگو، قاب):
خیلی خوب بود، تلفیقی از دو فونت که درکنار هم جذاب به نظر می‌رسیدند، رنگ و لعاب استایل با فونت هم‌خوانی داشت.
تکرار واژه‌ی "گشته" در نیمی از تصویر هم خلاقیت جآلب‌توجه‌ای نسبت به اثر دارد که نشان از زیرکی طراح در این زمینه بوده است.
جلد زیبایی داشت.

🎡سیر:
سیر یک اثر باید حالت تعادل خود را داشته باشد، نه آن‌قدر تند و نه آن‌قدر کند.
یعنی نویسنده مبحثی را بیش از اندازه بازگو نکند که مخاطب احساس خستگی کند و نه آن‌قدر تند و سریع از مبحثی به مبحث دیگری بپردازد که همه چیز آنی به نظر برسد.
سیر کمی کند بود!
شاید اندازه طویل پارت‌ها در این مورد بی‌تأثیر نبوده، چون با این وجود باید از تعداد خطوط سطرها کاسته شود تا حس خستگی ایجاد نشود.
اندازه پارت: طولانی بود، بهتر است همه‌ی پارت‌ها حالت استاندارد خود را داشته باشند.


💕توصیفات:

توصیفات خوبی ارائه شده بود، بعضی‌ها واقعا زیبا بودند و کاملا می‌شد احساس کرد که "شخص" با چه حس و حالی این متن را نوشته است یا بازگو می‌کند.
نکته‌ی خیلی مهم در بیان توصیفات این است که نویسنده همراه با احساسات، ارایه‌ها، بعد زمان و مکان ایجاد کند.
طوری واژه‌ها را بچیند که خواننده خودش را در میان ان‌ها ببیند، یعنی درک کند که چه چیزی نوشته شده است، خودش را جای نویسنده یا کارکتر داستان گذاشته باشد.
ایجاد این عمل حرکت امیدوارانه‌ای از جانب نویسنده است و کمتر کسی می‌تواند این‌گونه بنویسد.
مثلا:
" گمشده در افکار خود،
رها شده از واقعیت‌ها و گرفتار شده در توهمات
لرزش در دستاتی که گویی مال دیگری‌ست
تهی از خود و یک قدم در نابودی"

⬇️

"زنجیر این توهمات باید از هم گسیخته شود!"
⬇️

" ارام‌بخش‌ها مرا به سمت فراموشی برده‌اند!"
⬇️

"قلبم تیر می‌کشد اما نباید زمانی که نیم‌خیز شدم برای بلند شدن باز هم از کمر سقوط کنم"
⬇️

" ناگهان در تاریکی کنارم می‌نشیند، پتو را چنگ میزنم، با چشمان به خون‌نشسته و ورم کرده به چشمانم خیره می‌شود، چهره‌ی پیر و درهم چروکیده دارد و....."
⬇️

" برایشان ساده است قضاوت کردن دختری که میان جمعیت متوقف شده و با ترس و دلهره سعی دارد افسار لجام گسیخته‌ای افکارش را دست بگیرد.. و ....
اوم‌ها به مجسمه تبدیل می‌شوند و درختان به سمتم حرکت می‌کنند"

و بسیاری از توصیفات که واقعا زیبا بودند.

✔️علائم نگارشی:
تا حدودی رعایت شده بود اما قانون نیم‌فاصله لحاظ نشده بود!
مثل

سر جایم خشک میشوم❌
سر جایم خشک می‌شوم✔️

****

میبندم❌
می‌بندم✔️
***
میکنم❌
می‌کنم✔️
***
زمانیکه❌
زمانی که✔️
⬇️
شرط نیم‌فاصله نیست در این موارد تنها فاصله کافی‌ست چون چسباندن این دو صحیح نیست.
***
انکه❌
ان‌که✔️

و تعدادی دیگر....

سخن منتقد🕵🏻‍♂️🔍:
دلنوشته‌ی واقعا زیبایی بود، از خواندنش لذت بردم و به نویسنده بابت نوشته‌ی خوبشان تبریک می‌گویم.
توصیفات خیلی خوب بودند، فقط اگر در رعایت پارت نویسی، ژانر و علائم نگارشی بیشتر دقت می‌شد عالی‌تر می‌شد.
نویسنده عزیز می‌توانید نکات را اصلاح کنید تا اثرتون کامل باشد.
منتظر آثار بعدی شما هستیم✨

موفق و مؤید باشید🌺

📌تگ اثر:الماسی

@مدیر نقد
 
  • جذاب
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 2 users

مدیر نقد

رمانیکی پایبند
رمانیکی
شناسه کاربر
1521
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-06
موضوعات
123
نوشته‌ها
495
راه‌حل‌ها
7
پسندها
923
امتیازها
308

  • #3
به نام حق✨

نقد دلنوشته‌ی در خود گم‌گشته✨✍🏻🔍


✍🏻نام :
اولین چیزی که شخص را جلب خوانش اثری می‌کند، نام آن است.
باید بگویم مهم‌ترین قدم یک نویسنده انتخاب نام معقول و متناسبی برای اثرش است. یک نام باید علاوه بر اندازه‌ی مناسب، زیبایی، مفهوم و معنا، با خود اثر تناسب داشته باشد.
"در خود گم گشته" برای دلنوشته‌ای که آغشته به تراژدی بود و سطر به سطر از حزن و تجربه‌ی تلخ سخن می‌گفت، نام مناسبی بود.
نویسنده به خوبی توانسته بود میان عنوان و خود اثر انسجام ایجاد کند و موفق هم شده بود!
وجود خلاقیت مفهومی در عنوان، پوئن مثبتی بود که در تضمن میان ان و خود اثر مشاهده کردم و در این رابطه به نویسنده تبریک می‌گویم!
"در خود گم گشته‌ام، به دنبال خود می‌گردم و قدم‌هایم در این وهم و خیال راه را اشتباه می‌روند!
عقلم چیز دیگری می‌گوید،
پاهایم راه خود را می‌روند،
واقعیت فراتر از من،
دست توهم گرفته و بیگانه ز من،
دور می‌شود!
من این‌جا،
در این آشفته‌حالی جان می‌دهم،
اخر این قصه کجاست؟"
با توجه به متن بالا ادراک من از این اثر چیزی فراتر بود که بسیار مرا به تفکر وا داشت.

🌼ژانر :
ژانر چهارچوبی است که اثر در آن شکل می‌گیرد و یک اثر معنا و مفهوم خود را در آن می‌یابد به شرطی که د هر سطر، این چهارچوب رعایت شده باشد و فراتر از آن نرفته باشد، این‌گونه اثر انسجام خود را حفظ کرده و در یک راستا عمل می‌کند.
ژانر انتخابی نویسنده تراژدی بود.
به درستی نهادینه شده بود اما با توجه به اثر، اتفاقات و شرح داستان باید بگویم ژانر دیگری که باید مورد توجه قرار می‌گرفت، اجتماعی می‌بود.
چرا که هر فردی در گوشه‌ای از این جهان دچار چنین اتفاق ناگواری می‌شود و این خیالات و وهم ممکن است برای هر شخصی اتفاق افتاده باشد و حال برعکس شخصیت دلنوشته یا موفق به پیروزی شدند و یا نشدند!
پس ژانرها می‌بایست به این ترتیب باشد:
"تراژدی، اجتماعی"
نکته*
ترتیب ژانرها باید بر اساس پر رنگ بودن آن‌ها در متن باشد.

🦋مقدمه:
مقدمه می‌تواند مفهوم و پیامی کلی از اثر باشد و اصل آن را استخراج کند، طوری که خواننده با خواندن آن متوجه ماجرا شود.
(مقدمه) ی یک اثر نیازمند دقت و توجه خاصی است، علاوه بر آن باید با تمامی رویدادهای اثر ادغام پیدا کرده باشد گوشه چشمی به آن‌ها پوشیده اشاره کند.
مقدمه‌ی زیبایی بود، به خوبی توانسته بود اجزای اثر را در خود جا دهد و به طور خلاصه شرح دهد هر آن‌چه را که قرار بود در اثر بخوانیم.
جملات از نظر معنا و مفهوم پربار بودند، طوری که شیفته می‌شدی علل این ناهنجاری‌ها چه بوده؟
چرا هر چه چشم می‌بیند عقل باور ندارد؟
محبوس در شیشه‌ای همراه با رویایی ترین هاله‌ی عقل، خیال!
راه رهایی نیست، هربار خیال زمینش می‌زند!
باید بگویم از چینش جملات و واژگان لذت بردم و تناسب و انسجامشان به چشم دیده می‌شد و بنده عقیده دارم این مهم‌ترین قدم در نوشتن است.

"نکته* با توجه به سخن نویسنده، دلنوشته جلوه‌ای از واقعیت را به ما نشان داده است پس داستان با تجربه‌ی واقعی عجین شده"

🎀لحن:
لحن یک اثر شامل معیار، محاوره و ادبی است.
لحن منتخب نویسنده ادبی بود و خارج از این نرفته و هیچ مداخله‌ای نداشت.

🏖️جلد:
تصویر:⬅️ تصویر پشت کرده‌ی دختری که خطوطی روی تنش ترسیم شده، درختی پر شاخ و برگ (ریز و درشت) و پرنده‌ای که روی دوشش نشسته است.
و پرندگانی که به پرواز در آمده‌اند.
✔️عکس با اثر هم‌خوانی دارد و می‌شود گفت دگرگونی خیالی را با آشفتگی نقاشی پشت دختر به نمایش گذاشته شده است.

کالیگرافی و تایپوگرافی و استایل(لوگو، قاب):
خیلی خوب بود، تلفیقی از دو فونت که درکنار هم جذاب به نظر می‌رسیدند، رنگ و لعاب استایل با فونت هم‌خوانی داشت.
تکرار واژه‌ی "گشته" در نیمی از تصویر هم خلاقیت جآلب‌توجه‌ای نسبت به اثر دارد که نشان از زیرکی طراح در این زمینه بوده است.
جلد زیبایی داشت.

🎡سیر:
سیر یک اثر باید حالت تعادل خود را داشته باشد، نه آن‌قدر تند و نه آن‌قدر کند.
یعنی نویسنده مبحثی را بیش از اندازه بازگو نکند که مخاطب احساس خستگی کند و نه آن‌قدر تند و سریع از مبحثی به مبحث دیگری بپردازد که همه چیز آنی به نظر برسد.
سیر کمی کند بود!
شاید اندازه طویل پارت‌ها در این مورد بی‌تأثیر نبوده، چون با این وجود باید از تعداد خطوط سطرها کاسته شود تا حس خستگی ایجاد نشود.
اندازه پارت: طولانی بود، بهتر است همه‌ی پارت‌ها حالت استاندارد خود را داشته باشند.


💕توصیفات:

توصیفات خوبی ارائه شده بود، بعضی‌ها واقعا زیبا بودند و کاملا می‌شد احساس کرد که "شخص" با چه حس و حالی این متن را نوشته است یا بازگو می‌کند.
نکته‌ی خیلی مهم در بیان توصیفات این است که نویسنده همراه با احساسات، ارایه‌ها، بعد زمان و مکان ایجاد کند.
طوری واژه‌ها را بچیند که خواننده خودش را در میان ان‌ها ببیند، یعنی درک کند که چه چیزی نوشته شده است، خودش را جای نویسنده یا کارکتر داستان گذاشته باشد.
ایجاد این عمل حرکت امیدوارانه‌ای از جانب نویسنده است و کمتر کسی می‌تواند این‌گونه بنویسد.
مثلا:
" گمشده در افکار خود،
رها شده از واقعیت‌ها و گرفتار شده در توهمات
لرزش در دستاتی که گویی مال دیگری‌ست
تهی از خود و یک قدم در نابودی"

⬇️

"زنجیر این توهمات باید از هم گسیخته شود!"
⬇️

" ارام‌بخش‌ها مرا به سمت فراموشی برده‌اند!"
⬇️

"قلبم تیر می‌کشد اما نباید زمانی که نیم‌خیز شدم برای بلند شدن باز هم از کمر سقوط کنم"
⬇️

" ناگهان در تاریکی کنارم می‌نشیند، پتو را چنگ میزنم، با چشمان به خون‌نشسته و ورم کرده به چشمانم خیره می‌شود، چهره‌ی پیر و درهم چروکیده دارد و....."
⬇️

" برایشان ساده است قضاوت کردن دختری که میان جمعیت متوقف شده و با ترس و دلهره سعی دارد افسار لجام گسیخته‌ای افکارش را دست بگیرد.. و ....
اوم‌ها به مجسمه تبدیل می‌شوند و درختان به سمتم حرکت می‌کنند"

و بسیاری از توصیفات که واقعا زیبا بودند.

✔️علائم نگارشی:
تا حدودی رعایت شده بود اما قانون نیم‌فاصله لحاظ نشده بود!
مثل

سر جایم خشک میشوم❌
سر جایم خشک می‌شوم✔️

****

میبندم❌
می‌بندم✔️
***
میکنم❌
می‌کنم✔️
***
زمانیکه❌
زمانی که✔️
⬇️
شرط نیم‌فاصله نیست در این موارد تنها فاصله کافی‌ست چون چسباندن این دو صحیح نیست.
***
انکه❌
ان‌که✔️

و تعدادی دیگر....

سخن منتقد🕵🏻‍♂️🔍:
دلنوشته‌ی واقعا زیبایی بود، از خواندنش لذت بردم و به نویسنده بابت نوشته‌ی خوبشان تبریک می‌گویم.
توصیفات خیلی خوب بودند، فقط اگر در رعایت پارت نویسی، ژانر و علائم نگارشی بیشتر دقت می‌شد عالی‌تر می‌شد.
نویسنده عزیز می‌توانید نکات را اصلاح کنید تا اثرتون کامل باشد.
منتظر آثار بعدی شما هستیم✨

موفق و مؤید باشید🌺

📌تگ اثر:الماسی

@مدیر نقد

نویسنده: @star
منتقد: @.NADYA.

اختصاصی: است
سطح: الماسی

@Nil֎֎far
@مدیر تایپ
 
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
374
نوشته‌ها
4,755
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,070
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #4
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین