. . .

تمام شده نقد و تعیین سطح فی‌البداهه مسافر کوچولو| مهدیه شهیدی

تالار نقد شعر و دلنوشته‌ها
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Nil@85

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
بخشدار
مدیر
منتقد
انتشاریافته‌ها
1
بخشدار
- کتابدونی
مدیر
نقد
شناسه کاربر
838
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-28
آخرین بازدید
موضوعات
128
نوشته‌ها
1,714
راه‌حل‌ها
61
پسندها
14,039
امتیازها
650

  • #1
f83b-aff6-fotor-1699179981401-4wgx.jpg


عنوان فی‌البداهه: مسافرکوچولو

نام نویسنده: @مهدیه شهیدی

ژانر: تراژدی

مقدمه:

بعضی اتفاقات

زخم ایجاد میکنند

زخمی درون قلب

بسیارعمیق

زخمی جانسوز

غیر قابل بهبود

گذر زمان

فقط مسکن است

نه درمانگر.
لینک اثر:
در دست اقدام - فی‌البداهه مسافر کوچولو| مهدیه شهیدی

منتقد: @فاطره
 
راه‌حل
سلام سلام، اومدیم با نقدی از اثری به نام مسافرکوچولو، به قلم مهدیه شهیدی.

اول از همه یه توضیحی در مورد فی‌البداهه بدم، این نوع ادبی، یعنی ناگهانی یه چیزی می‌گیم، می‌نویسیم و یا انجامش می‌دیم. یه مثال هم که میشه در موردش زد اینه: یک روز آینه‌ی زیب‌النسا که یکی از شاعران زنه می‌شکنه و اون بلافاصله میگه«از قضا آیینه‌ی چینی شکست» و پدرش اورنگ زیب سریع جواب میده« خوب شد اسباب خودبینی شکست»
اما در مورد اثری که در دست ماست:
فی‌البداهه‌‌ی مسافر کوچولو چندان به فی‌البداهه مشابه نیست، چون

1: طبق قوانین انجمن پیش نرفته و پارت‌ها خیلی کوتاهن.

2: خارج از بحث قوانین، ویژگی‌های یه دلنوشته رو هم نداره: دلنوشته به آثاری گفته میشه که سرشار از احساسات باشن. در اون‌ها از آرایه‌های ادبی بیشتر از نوشته‌های دیگه استفاده بشه و خواننده باید شاهد یه اتفاق...

فاطره

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
انجمندار
مدیر
تیم تبلیغات
منتقد
کپیست
گوینده
نام هنری
فاطره
مقام خاص
مبلغ‌یار
مدیر
هنرجویان
شناسه کاربر
5955
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-21
آخرین بازدید
موضوعات
803
نوشته‌ها
2,313
راه‌حل‌ها
63
پسندها
5,004
امتیازها
690
محل سکونت
سَرزَمینِ روءیا

  • #2
سلام سلام، اومدیم با نقدی از اثری به نام مسافرکوچولو، به قلم مهدیه شهیدی.

اول از همه یه توضیحی در مورد فی‌البداهه بدم، این نوع ادبی، یعنی ناگهانی یه چیزی می‌گیم، می‌نویسیم و یا انجامش می‌دیم. یه مثال هم که میشه در موردش زد اینه: یک روز آینه‌ی زیب‌النسا که یکی از شاعران زنه می‌شکنه و اون بلافاصله میگه«از قضا آیینه‌ی چینی شکست» و پدرش اورنگ زیب سریع جواب میده« خوب شد اسباب خودبینی شکست»
اما در مورد اثری که در دست ماست:
فی‌البداهه‌‌ی مسافر کوچولو چندان به فی‌البداهه مشابه نیست، چون

1: طبق قوانین انجمن پیش نرفته و پارت‌ها خیلی کوتاهن.

2: خارج از بحث قوانین، ویژگی‌های یه دلنوشته رو هم نداره: دلنوشته به آثاری گفته میشه که سرشار از احساسات باشن. در اون‌ها از آرایه‌های ادبی بیشتر از نوشته‌های دیگه استفاده بشه و خواننده باید شاهد یه اتفاق شاعرانه و نگاه شاعرانه و خاص نویسنده باشه که مخاطب رو هم بتونه تحت تاثیر قرار بده. مسافر کوچولو متنیه که فقط نوشته شده و تیکه تیکه شده تا در ۱۶، ۱۷ پارت جا بگیره. بدون اینکه به زیبایی و تاثیر گذاریش توجهی بشه. بیشتر شبیه داستان خیلی کوتاهه تا متن ادبی.

ولی دقت کردین چه اسم قشنگ و کنجکاو کننده‌ای داشت؟ همون‌طور که از یک نویسنده توقع میره یک اسمی برای اثرش انتخاب کرده که هم کنجکاو می‌کنه، هم قشنگه و کلی حس خوب و بدی داره؛ نقصی که داره، خیلی کلیشه‌ای و تکراریه که به نظرم می‌شد بهتر از این هم اسم گذاری کرد.
✨️دومین چیزی که دیده میشه جلد اثره که به نظرم شایسته‌ی این نوشته‌ست و متناسب با محتوا، ژانرها است. می‌پرسین چرا؟ چون رنگ آبی و یاسی، آرامش و یک جور سکون رو نشون میده؛ ولی با توجه به طراحی‌ای که روی تصویر شده، می‌تونید حس و حال غمگین و محتوای متن رو داخل جلد ببینیم.

✨️مقدمه:

بعضی اتفاقات

زخم ایجاد میکنند

زخمی درون قلب

بسیارعمیق

زخمی جانسوز

غیر قابل بهبود

گذر زمان

فقط مسکن است

نه درمانگر.

لازمه‌ی مقدمه اینه که علاوه بر ژانر و محتوا، حس و حال اون نوشته رو به رخ بکشه و به خواننده القا کنه. نکته‌ی مثبتی که این مقدمه داشت، اینه که به شدت کنجکاوم کرد ادامه‌ی اثر رو بخونم، چون از درد و زخم گفته، از نداشتن درمان گفته، در صورتی که من با خوندن اسم فکر کردم قراره نوشته‌ای احساسی و شیرین بخونم.

✨️پارت اول: کلمه‌ی "حس های" اشتباه نوشته شده، حس‌های🌱درسته.

✨️پارت دوم:

عشقش بقدری بود❌️ به قدری🌱

میکرد❌️می‌کرد🌱

از اونجایی که این اثر نواقص تکراری داشت، به صورت تیتروار می‌نویسم خدمتتون.

✨️از نظر علائم نگارشی، فاصله‌ها و نیم‌فاصله می‌تونم بگم مورد تایید نبود، چون‌که معنی و مفهوم رو متفاوت می‌کرد.

مورد بعدی این‌که ضد و نقیض در متن دیده می‌شد مخصوصا پارت ۱۲# که در اول پارت از اول راه و شیرینی راه گفت و ناگهان از تلخی روزگار و بی‌رحمی نوشته شده. به این معنا که در یک پارت، دو مفهوم جا داده شده و به شرطی زیبا و جذاب میشه که نویسنده بتونه هر دو مفهوم رو به نحو احسنت متوجه خواننده بکنه و همچنین احساسات مورد نیاز رو تلقین کنه.

✨️آرایه‌های زیادی به کار گرفته نشده بود اما توصیفات جسم نازنین و روح پاک کودک و تشبیهاتش‌ مورد تایید و قابل لمس بودند، البته از نویسنده‌امون توقع بیشتری می‌رفت.

✨️سیر اثرمون یک‌نواخت بود و اگه درست متوجه ماجرا شده باشم، دوران بارداری، زایمان، و فوت کودک با سرعت طی شد و اصلا قابل تصور و باور نیست که انقدر سریع و به دور از تصور اتفاق افتاده باشه.

✨️نثر مسافر کوچولو از زبان مادر فرزند و فقط یک شخصیت بود و می‌تونم با جرئت بگم از زبان یک مادر خیلی کوتاه و سریع نوشته شده، و یک مادر در این دوران احساسات زیادی رو تجربه می‌کنه که نویسنده می‌تونست بهتر و قشنگ‌تر به تصویر بکشه.

✨️سخن منتقد: از نوشته‌ی خانم مهدیه شهیدی لذت بردم منتها حس می‌کنم خیلی به دور از تصور، سریع و نامفهوم پیش‌ رفته و میشه گفت که خیلی از اتفاقات برای خواننده قابل درکِ کامل نبودند که این در عین جالبی یک نقص محسوب میشه. نویسنده باید بتونه در حین معمایی نوشتن اتفاقات رو کامل و مفهوم شده به مخاطب برسونه. که خب به نظرم به اندازه‌ی کافی قابل مفهوم نبود.

با آرزوی پیشرفتِ قلم نویسنده‌امون، ازتون خداحافظی می‌کنم🌹🤌

رده سنی: جوانان، بزرگسالان.
 

Nil@85

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
بخشدار
مدیر
منتقد
انتشاریافته‌ها
1
بخشدار
- کتابدونی
مدیر
نقد
شناسه کاربر
838
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-28
آخرین بازدید
موضوعات
128
نوشته‌ها
1,714
راه‌حل‌ها
61
پسندها
14,039
امتیازها
650

  • #3
سلام سلام، اومدیم با نقدی از اثری به نام مسافرکوچولو، به قلم مهدیه شهیدی.

اول از همه یه توضیحی در مورد فی‌البداهه بدم، این نوع ادبی، یعنی ناگهانی یه چیزی می‌گیم، می‌نویسیم و یا انجامش می‌دیم. یه مثال هم که میشه در موردش زد اینه: یک روز آینه‌ی زیب‌النسا که یکی از شاعران زنه می‌شکنه و اون بلافاصله میگه«از قضا آیینه‌ی چینی شکست» و پدرش اورنگ زیب سریع جواب میده« خوب شد اسباب خودبینی شکست»
اما در مورد اثری که در دست ماست:
فی‌البداهه‌‌ی مسافر کوچولو چندان به فی‌البداهه مشابه نیست، چون

1: طبق قوانین انجمن پیش نرفته و پارت‌ها خیلی کوتاهن.

2: خارج از بحث قوانین، ویژگی‌های یه دلنوشته رو هم نداره: دلنوشته به آثاری گفته میشه که سرشار از احساسات باشن. در اون‌ها از آرایه‌های ادبی بیشتر از نوشته‌های دیگه استفاده بشه و خواننده باید شاهد یه اتفاق شاعرانه و نگاه شاعرانه و خاص نویسنده باشه که مخاطب رو هم بتونه تحت تاثیر قرار بده. مسافر کوچولو متنیه که فقط نوشته شده و تیکه تیکه شده تا در ۱۶، ۱۷ پارت جا بگیره. بدون اینکه به زیبایی و تاثیر گذاریش توجهی بشه. بیشتر شبیه داستان خیلی کوتاهه تا متن ادبی.

ولی دقت کردین چه اسم قشنگ و کنجکاو کننده‌ای داشت؟ همون‌طور که از یک نویسنده توقع میره یک اسمی برای اثرش انتخاب کرده که هم کنجکاو می‌کنه، هم قشنگه و کلی حس خوب و بدی داره؛ نقصی که داره، خیلی کلیشه‌ای و تکراریه که به نظرم می‌شد بهتر از این هم اسم گذاری کرد.
✨️دومین چیزی که دیده میشه جلد اثره که به نظرم شایسته‌ی این نوشته‌ست و متناسب با محتوا، ژانرها است. می‌پرسین چرا؟ چون رنگ آبی و یاسی، آرامش و یک جور سکون رو نشون میده؛ ولی با توجه به طراحی‌ای که روی تصویر شده، می‌تونید حس و حال غمگین و محتوای متن رو داخل جلد ببینیم.

✨️مقدمه:

بعضی اتفاقات

زخم ایجاد میکنند

زخمی درون قلب

بسیارعمیق

زخمی جانسوز

غیر قابل بهبود

گذر زمان

فقط مسکن است

نه درمانگر.

لازمه‌ی مقدمه اینه که علاوه بر ژانر و محتوا، حس و حال اون نوشته رو به رخ بکشه و به خواننده القا کنه. نکته‌ی مثبتی که این مقدمه داشت، اینه که به شدت کنجکاوم کرد ادامه‌ی اثر رو بخونم، چون از درد و زخم گفته، از نداشتن درمان گفته، در صورتی که من با خوندن اسم فکر کردم قراره نوشته‌ای احساسی و شیرین بخونم.

✨️پارت اول: کلمه‌ی "حس های" اشتباه نوشته شده، حس‌های🌱درسته.

✨️پارت دوم:

عشقش بقدری بود❌️ به قدری🌱

میکرد❌️می‌کرد🌱

از اونجایی که این اثر نواقص تکراری داشت، به صورت تیتروار می‌نویسم خدمتتون.

✨️از نظر علائم نگارشی، فاصله‌ها و نیم‌فاصله می‌تونم بگم مورد تایید نبود، چون‌که معنی و مفهوم رو متفاوت می‌کرد.

مورد بعدی این‌که ضد و نقیض در متن دیده می‌شد مخصوصا پارت ۱۲# که در اول پارت از اول راه و شیرینی راه گفت و ناگهان از تلخی روزگار و بی‌رحمی نوشته شده. به این معنا که در یک پارت، دو مفهوم جا داده شده و به شرطی زیبا و جذاب میشه که نویسنده بتونه هر دو مفهوم رو به نحو احسنت متوجه خواننده بکنه و همچنین احساسات مورد نیاز رو تلقین کنه.

✨️آرایه‌های زیادی به کار گرفته نشده بود اما توصیفات جسم نازنین و روح پاک کودک و تشبیهاتش‌ مورد تایید و قابل لمس بودند، البته از نویسنده‌امون توقع بیشتری می‌رفت.

✨️سیر اثرمون یک‌نواخت بود و اگه درست متوجه ماجرا شده باشم، دوران بارداری، زایمان، و فوت کودک با سرعت طی شد و اصلا قابل تصور و باور نیست که انقدر سریع و به دور از تصور اتفاق افتاده باشه.

✨️نثر مسافر کوچولو از زبان مادر فرزند و فقط یک شخصیت بود و می‌تونم با جرئت بگم از زبان یک مادر خیلی کوتاه و سریع نوشته شده، و یک مادر در این دوران احساسات زیادی رو تجربه می‌کنه که نویسنده می‌تونست بهتر و قشنگ‌تر به تصویر بکشه.

✨️سخن منتقد: از نوشته‌ی خانم مهدیه شهیدی لذت بردم منتها حس می‌کنم خیلی به دور از تصور، سریع و نامفهوم پیش‌ رفته و میشه گفت که خیلی از اتفاقات برای خواننده قابل درکِ کامل نبودند که این در عین جالبی یک نقص محسوب میشه. نویسنده باید بتونه در حین معمایی نوشتن اتفاقات رو کامل و مفهوم شده به مخاطب برسونه. که خب به نظرم به اندازه‌ی کافی قابل مفهوم نبود.

با آرزوی پیشرفتِ قلم نویسنده‌امون، ازتون خداحافظی می‌کنم🌹🤌

رده سنی: جوانان، بزرگسالان.
بعد از اصلاح و ویرایش اثر توسط نویسنده، اعمال تگ خواهد شد.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 0, کاربران: 0, مهمان‌ها: 0)

بالا پایین