. . .

آموزش موانع نوشتن

تالار مطالب آموزش نویسندگی

Thumbelina

رمانیکی پیشرو
پرسنل مدیریت
مقام‌دار آزمایشی
مدیر
نام هنری
الینا فری
آزمایشی
مدیرتالار آموزش
شناسه کاربر
3925
تاریخ ثبت‌نام
2023-01-14
آخرین بازدید
موضوعات
438
نوشته‌ها
573
پسندها
466
امتیازها
278
محل سکونت
سرزمین پریان

  • #1
(1)

چرخه معیوب اِهمال‌کاری
یکی از مهم‌ترین موانع نوشتن اهمال‌کاری یا همان پشت گوش انداختن است. در این وضع، معمولا به جای نوشتن به پیامک‌های خود سر می‌زنید یا در شبکه‌های اجتماعی بیهوده و بی‌هدف می‌گردید. به طور کل، با انجام دادن هر کار دیگری از نوشتن طفره می‌روید.

کمال‌طلبی، یکی از مهم‌ترین دلایل ابتلاء به اهمال‌کاری است. کمال‌طلبی در نوشتن یعنی از خود انتظار داشته باشید در اولین کوشش، با کمترین تلاش، بهترین متن را بنویسید. چنین چیزی اصلاً ممکن نیست؛ مگر در موارد نادر و استثنایی. در همین راستا، ارنست همینگوی نویسنده نام‌آشنای امریکایی گفته است: «اولین نسخه از هر چیزی مزخرف است.»

اما چرا کمال‌طلبی؟ شاید به این دلیل که می‌ترسید دیگر افراد نوشته شما را به باد انتقاد و تمسخر بگیرند و شما را ناتوان ارزیابی کنند. اگر پیشاپیش تسلیم این قضاوت نادرست خود شوید، محتمل است که مدام خود را با دیگر دوستان نویسنده‌تان مقایسه کنید، و نگران باشید مبادا از دیگران بدتر بنویسید. بدین ترتیب هر بار که می‌خواهید بنویسید، مجموعه عوامل یادشده، دست شما را می‌بندد.

شما برای پر کردن این خلاء، اهمال‌کاری می‌کنید؛ یعنی با وقت‌کُشی و بهانه‌تراشی به خود القاء می‌کنید که اگر نمی‌نویسم به دلیل مشغله‌ای است که دارم. اگر این روند ادامه یابد، از شما اهمال‌کاری بی‌نظیر می‌سازد.

بدین ترتیب، به مرور از عزت نفس‌تان کاسته می‌شود؛ فکر می‌کنید چیزی از بقیه کم دارید، یا دیگران از شما توانمندتر هستند؛ آنگاه با خودانتقادی نامنصفانه و نابخردانه، فرصت ابراز وجود را از خود دریغ می‌‎کنید. در نهایت ممکن است به اشتباه خود را فردی بی‌استعداد و ناتوان بدانید، و عطای نوشتن را به لقای آن ببخشید.

بسیاری از افراد، حتی با استعدادها، بدون کوچکترین فشار خارجی، از گردونه رقابت میان نویسنده‌ها حذف، و قربانی همین طرز فکر می‌شوند؛ زیرا به اندازه کافی صبور نیستند. هرگز راضی نمی‌شوند با صرف وقت و انرژی، رنج پیرایش و پالایش نوشته‌های خود را به جان بخرند.

برای رهایی از اهمال‌کاری، حلقه‌های این زنجیره را ابتدا باید بشناسید، و دریابید که هر یک، به نوعی دست شما را از نوشتن کوتاه می‌کند. سپس با روش‌های اصولی، این زنجیر را از قلم خود باز کنید تا بتوانید دوباره آسان و آزاد بنویسید.
 

Thumbelina

رمانیکی پیشرو
پرسنل مدیریت
مقام‌دار آزمایشی
مدیر
نام هنری
الینا فری
آزمایشی
مدیرتالار آموزش
شناسه کاربر
3925
تاریخ ثبت‌نام
2023-01-14
آخرین بازدید
موضوعات
438
نوشته‌ها
573
پسندها
466
امتیازها
278
محل سکونت
سرزمین پریان

  • #2
(2)

نویسنده کسی است که از نوشتن نمی‌هراسد؛ بلکه آن را دوست دارد و از آن لذت می‌برد؛ زیرا شرط نخست نویسندگی، «توانایی» قلم است، نه «زیبایی».

کسی که نوشتن برای او، به آسانی و شیرینی گشت‌وگذار در طبیعت است، نویسنده است؛ حتی اگر آنچه می‌نویسد، چشم‌ها را چندان خیره نکند.

این گمان که نویسنده، باید با هر نوشته‌ی خود، خواننده‌اش را شگفت‌زده کند و به تحسین و اعجاب وادارد، دور از آبادی است.

اگر کسی، به همان راحتی که می‌گوید، بنویسد، نویسنده است؛ اگرچه دیگران، به سختی و با رنج فراوان، بهتر از او بنویسند...

کلمه در دست نویسنده، باید همچون بیل در دست کشاورز باشد. به سود نویسنده است که در نوشتن پیرو مولوی باشد، نه نظامی و خاقانی.

مولوی در کار شعر، جز به دلدار (مقصود) نمی‌اندیشد و چنبر قافیه‌اندیشی گرفتار نمی‌آید و از بیت و غزل رسته است؛ بر خلاف نظامی که می‌خواست با کلمات شعبده‌بازی کند و به‌حق نیز در این کار استاد بود.

نویسنده‌ای که در نوشتن به نظامی و خاقانی و قاآنی و بیدل دهلوی اقتدا کند، باید برای هر جمله‌ای که می‌سازد، پاره‌ای از جان خود را به مزایده بگذارد و این شیوه، زودا که او را خسته و ناتوان کند و قلم را از دست او بگیرد.
 

Thumbelina

رمانیکی پیشرو
پرسنل مدیریت
مقام‌دار آزمایشی
مدیر
نام هنری
الینا فری
آزمایشی
مدیرتالار آموزش
شناسه کاربر
3925
تاریخ ثبت‌نام
2023-01-14
آخرین بازدید
موضوعات
438
نوشته‌ها
573
پسندها
466
امتیازها
278
محل سکونت
سرزمین پریان

  • #3
(3)

انتظارات نامعقول
برخی در ابتدای نویسندگی، آرزو دارند درست شبیه نویسنده محبوب خود بنویسند؛ اما به احتمال قوی، به هدف شان نمی‌رسند. لذا افسرده و دلسرد می شوند.

این افراد نمی‌دانند یا از یاد برده‌اند که نویسنده محبوب‎شان هم، نوشتن را از همین مرحله آغاز کرده است. به عبارتی، آنها سهم تجربه، گذر زمان، تمرین، تکرار، استعداد، تلاش و دیگر عوامل را نادیده می‌گیرند.

به طور کل، ما انسان‌ها دستاوردهای افراد موفق را می‌بینیم؛ اما از شکست‌های مکرر و تلاش‌های بی‌اثر ایشان چشم می‌پوشیم. غالباً با همین دید، توانایی‌های خودمان را می‌سنجیم و نتیجه می‌گیریم که چه‌قدر بی‌استعداد یا بی‌سوادیم.

غافل از این که ابتدا باید از استعداد و علاقه خود، و دیگر عوامل موثر در پیشرفت، مطلع شویم. سپس با بررسی شرایط، و با راهنمایی افراد خبره و کارکشته، طی فرایندی منطقی، گام به گام پیش برویم.

بر همین اساس، برای غلبه بر انتظارات نامعقول خود، این آموزه را به یاد بسپارید: «هر چه فاصله‌ی آرزومندی و توانمندی‌تان بیشتر باشد، به همان اندازه احتمال شکست و نارضایتی افزایش می‌یابد.»

بنابراین، در شروع نوشتن، از انتخاب اهداف دور و دراز بپرهیزید. پیشنهاد می‌کنم فعلاً «نوشتن روزانه» را مهم‌ترین هدف خود بدانید. هر روز بنویسید؛ حتی در حد یک پاراگراف؛ از حوادث، از خاطرات، از اهداف.

نوشتن مستمر، شما را با کاغذ و قلم مانوس خواهد کرد. انس با قلم، نقطه آغاز برای فتح قلل نویسندگی است.
 

Thumbelina

رمانیکی پیشرو
پرسنل مدیریت
مقام‌دار آزمایشی
مدیر
نام هنری
الینا فری
آزمایشی
مدیرتالار آموزش
شناسه کاربر
3925
تاریخ ثبت‌نام
2023-01-14
آخرین بازدید
موضوعات
438
نوشته‌ها
573
پسندها
466
امتیازها
278
محل سکونت
سرزمین پریان

  • #4
(4)

نویسنده هر بار که جمله‌ای را به پایان می‌رساند با تجربه‌ای جدید آشنا می‌شود و هر گاه که کلمه‌ای را روی کاغذ می‌آورد، گویی نخستین بار است که آن را می‌بیند و به کارش می‌گیرد...

هر بار نوشتن – هر چند کوتاه و ساده – تجربه‌ای است نو، و گامی است به جلو. نوشتن‌های بسیار و پی‌درپی، چشم نویسنده را بر اسرار کلمات می‌گشاید...

در دوره تجربه‌اندوزی یا کاروَرزی، مدتی باید برای خود نوشت و برای پاره کردن و دور ریختن. آن که از ابتدا برای دیگران و به قصد انتشار می‌نویسد، فرصت طلایی آموزش را از خود گرفته است.

تذکر: منظور از پاره کردن و دور ریختن، نابود کردن نوشته نیست. بلکه صرف نظر از انتشار آن است.
راز زیبانویسی در آسان‌گیری و بسیارنویسی است.

اگر از ابتدا بر خود سخت بگیریم و خود را وادار به آفرینش‌های مصنوعی و نفس‌گیر کنیم، دیر یا زود قلم را بر زمین خواهیم گذاشت و عطای این فن شریف را به لقای آن خواهیم بخشید.

باید هنگام نوشتن، ذهن را آزاد و رها سازیم و همچون شناگری ماهر که با دریا نمی‌ستیزد، نرم و آسان بنویسیم و گویی آنچه خواهیم نوشت، هرگز از حجاب خلوت ما بیرون نمی‌آید.

تصور اینکه کسی یا کسانی، نوشته ما را می‌خوانند، عضلات ذهن را منقبض می‌کند و همان‌گونه که با ماهیچه‌های منقبض شنا نمی‌توان کرد، با چنین ذهن محتاط و محافظه‌کاری هم نمی‌توان راحت نوشت.
 

Thumbelina

رمانیکی پیشرو
پرسنل مدیریت
مقام‌دار آزمایشی
مدیر
نام هنری
الینا فری
آزمایشی
مدیرتالار آموزش
شناسه کاربر
3925
تاریخ ثبت‌نام
2023-01-14
آخرین بازدید
موضوعات
438
نوشته‌ها
573
پسندها
466
امتیازها
278
محل سکونت
سرزمین پریان

  • #5
(5)

مقایسه غیرمنطقی خود با دیگر نویسنده‌ها
رقابت ناسالم در فرایند یادگیری، مثل سینه‌خیز رفتن در سربالایی است. در این وضع، به جای ارزیابی پیشرفت خود، واهمه دارید چه کسی از شما عقب‌تر یا جلوتر است. همچنین، به جای حل مسائل خود، به دیگران غبطه می‌خورید و آه می‌کشید!

مقایسه خود با دیگران، نه ضرورتی دارد و نه منفعتی. این ذهنیتِ رقابتی، آرامش را از شما می‌گیرد، و باعث کاهش و فرسایش قوای شما می‌شود. اگر این میل ناخواسته را در خود مهار نکنید، لذت یادگیری و تجربه شیرین رشد و بالندگی را از کف خواهید داد.

شاید دوست‌تان به طور طبیعی و ذاتی در مهارتهای زبانی و بیانی، از شما تواناتر باشد. شاید در مقایسه با شما، هم‌اکنون آرامش خاطر، وضع مالی مناسب و حمایت عاطفی بیشتری داشته باشد. در نتیجه، آسان‌تر از شما مراحل یادگیری و پیشرفت را طی کند.

با این اوصاف، لطفاً به این پرسش‌ها پاسخ دهید:
آیا شما مایه پیشرفت او هستید؟ آیا او مانع پیشرفت شماست؟

هرگز! در اصل شما دو موجود مستقل از یکدیگر هستید. هر کدام‌ باید راه خاص خود را بروید. پیشنهاد می‌کنم اگر قرار نیست از هم یاد بگیرید، اصلا وجود یکدیگر را از یاد ببرید.

در غیر این صورت، اگر ناتوانی‌های خود را کنار توانمندی‌های دیگران بگذارید، آنگاه شاید فکر کنید استعداد، شایستگی و یا حتی امکان موفقیت ندارید.

فراموش نکنید هر نویسنده‌ای، چه بااستعداد چه بی‌استعداد، چه خارجی چه داخلی، برای نوشتن مشکلات خاص خود را دارد. اگر حقیقتاً مصمم و علاقه‌مند هستید، به جای بهانه‌تراشی، همین الآن تصمیم بگیرید و نوشتن را آغاز کنید.

برای تقویت روحیه خود، زندگی احمد محمود، بزرگ علوی، محمود دولت‌آبادی، عباس معروفی و دیگر نویسنده‌های نامدار داخلی و خارجی را مرور کنید تا دریابید این افراد با چه دشواری هایی زورآزمایی کردند.

آنها همه مستعد بودند؛ اما در وضع آرمانی نبودند؛ با وجود این، هرگز از نوشتن دست برنداشتند؛ حتی در زندان و تبعید. این بزرگان به ما آموختند: «در شرایط دشوار هم می‌توان تلاش کرد؛ البته شاید قدری سخت‌تر، و با دستاورد کمتر.»

 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین