. . .

معرفی معرفی کتاب اما | جین آستین

تالار متفرقه ادبیات

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,410
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,136
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #1
معرفی کتاب اما
کتاب اما نوشته جین استین است که با ترجمه جذاب و روان نوشین احمدی منتشر شده است. کتاب اما داستان دختری به همین نام است که جین آستین به بهترین شکل زندگی‌اش را به تصویر کشیده است. جین استین در بین خوانندگان ایرانی با کتاب غرور و تعصب مشهور است.

درباره کتاب اما
دوشیزه اما وودهاوس دختری زیبا، باهوش و پولداری بود او سختی‌های زیادی در زندگی‌اش ندیده بود. اِما وودهاس دختری است خوش قلب ولی خیالباف که تصور می‌کند همه آدم‌ها را می‌شناسد و می‌تواند سرنوشت آن‌ها را رقم بزند. اما به تدریج پرده پندار کنار می‌رود و اِما در جریان حوادث از خود فریبی به خودشناسی می‌رسد. جین آستین در این رمان اوج هنر طنز خود را به نمایش گذاشته است. اما وودهاوس، قهرمان داستان، مادر خود را در کودکی از دست داده و از زمانی که خواهر بزرگترش ازدواج کرده، خانم خانه شده است. گرچه اما کمی پخته تر از سن خودش است، با این همه از روی آموزش ندیدن در زندگی و این باور که همیشه درست می‌گوید، دست به کارهای نادرستی می زند. او سوگند خورده است که ازدواج نکند تا این که سرانجام به خود می‌آید و می‌فهمد همواره دلباخته آقای نایتلی بوده است.

درباره جین استین
جین استین نویسنده‌ی مشهور انگلیسی در ۱۶ دسامبر ۱۷۷۵ در همپشر انگلستان متولد شد. شناخت او از زندگی زنان باعث شد آثاری را خلق کند که ادبیات غرب را به شدت تحت تاثیر قرار بدهد. از جین اوستین شش رمان باقی مانده است که همگی به زندگی زنان و دغدغه‌های آنان می‌پردازد. هرچند خودش هیچگاه ازدواج نکرد. از جین آستین تا به حال شش کتاب منتشر شده است و همگی به فارسی ترجمه شده‌اند. غرور و تعصب، عقل و احساس، اِما، منسفیلد پارک، ترغیب و نورثنگر ابی از جمله داستان‌های او هستند. او به شدت روی آثارش حساس بود و هرکدام از کتاب‌هایش را پیش از انتشار، بارها بازخوانی و اصلاح می‌کرد. بخشی از داستان‌های او که کامل نشدند هم به صورت یک کتاب منتشر شده است. از کتاب‌های او تا به حال بارها اقتباس‌های سینمایی و تلویزیونی صورت گرفته است. آستین ۱۸ ژوئیه ۱۸۱۷ چشم از دنیا فروبست
 

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,410
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,136
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #2

بخشی از کتاب اما

درهمین‌لحظه، مهمانی وارد شد. او آقای جرج نایتلی؛ دوست قدیم خانوادگی بود و به‌دلیل وصلت برادرش با ایزابلا (۱۰)؛ خواهر بزرگ‌تر اِما، احساس نزدیکی خاصی با این خانواده داشت. آقای نایتلی در دوکیلومتری منزل آنان زندگی می‌کرد و اغلب به ملاقات اِما و پدرش می‌رفت.

آقای وودهاوس دربارهٔ «طفلکی ایزابلا» و بچه‌هایش سؤال‌های زیادی پرسید و بعد از شنیدن پاسخ تمام سؤال‌هایش گفت: «خیلی لطف کردید این موقع شب به دیدن ما اومدید. لابد راه سختی رو طی کردید».

«به‌هیچ‌وجه آقا. شب مهتابی قشنگیه. هوا هم اون‌قدر گرمه که باید از شومینهٔ شما فاصله بگیرم».

«حتماً حسابی خیس و کثیف شدید. امیدوارم سرما نخورید».

«کثیف! آقا! به کفش‌هام نگاه کنید! حتی لک هم نمی‌بینید».

«خب! عجیبه، چون اینجا حسابی بارون اومد، به‌همین‌خاطر از میس تیلور و آقای وستن خواستیم که عروسی رو به زمان دیگه‌ای موکول کنند. طفلکی میس تیلور».

«این نظر شما و دوشیزه وودهاوسه، اما من به‌هیچ‌وجه نمی‌تونم بگم طفلکی میس تیلور، چون اون حتماً خوشبخته که با مردی به خوبی آقای وستن ازدواج کرده. به‌هرحال راضی‌نگه‌داشتن یک نفر آسون‌تر از دو نفره».

اِما به‌شوخی گفت: «به‌خصوص وقتی‌که یکی از اون دو نفر، موجود خیال‌بافی باشه. می‌دونم اگه پدرم اینجا نبود، حتماً این جمله رو هم اضافه می‌کردید».

آقای وودهاوس گفت: «حقیقته عزیزم، متأسفانه من اغلب خیال‌باف و دردسرسازم».

«آه! نه پدر عزیزم، منظورم شما نبودی. منظورم کسی نبود جز خودم. می‌دونی که آقای نایتلی دوست داره همیشه عیب‌وایرادی توی من پیدا کنه. همه‌ش شوخیه».

آقای نایتلی گفت: «اِما می‌دونه که خیلی کم تعریفش رو می‌کنم، اما واقعاً منظورم شخص خاصی نبود. میس تیلور قبلاً باید دو نفر رو راضی و خوشحال می‌کرد، ولی حالا باید فقط یک نفر رو راضی نگه داره»
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین