نقد رمان آنیسا ملکهی مهر و ماه
_________
🤍💙
#هانی
🤍💙
∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆
نام رمان:
اولین اسمی ک به ذهن یک نویسنده میرسه برای اسم رمان، اسم شخصیت اصلی رمان هست ک متأسفانه انتخاب چندان جالبی نیست. اگر اسم شخصیت اصلی به عنوان نام رمان انتخاب بشه هویت شخصیت اصلی داستان فاش میشه؛ خصوصا اینکه رمان شما تخیلی هست ک میتونه ذهن خواننده رو کمی کنجکاوتر کنه.
شما اومدید نام اثرتون رو بر اساس ژانر انتخاب کردید، یعنی اسم رمان با ژانر برابری میکنه ک شما از نظر اینکه شخصیت رو ملکه ی مهر و ماه دونستید به خوبی از این شیوه استفاده کردید.
اسم رمان هم کلیشهای نیست، ادبی گونه و خوبه. توی اسم رمان از مهرو ماه نام بردید ک به ژانر عاشقانه ای ک ذکر کردید هم ارتباط داره.
در کل فقط از یک نظر ایراد داشت ک ذکر کردم؛ اما نام خوشگلی هست.
جلد:
جلدی نداشت.
خلاصه:
خلاصه باید طوری باشد که خواننده با خواندنش متوجه بشود چ چیزی قراره در داستان بخواند. نباید خیلی واضح باشد بهتر است نام شخصیت اصلی در خلاصه معرفی نشه چون مجهول بودن شخصیت اصلی خودش یک عامل تشویق کننده است خلاصه تون باید کاملا متناسب با ژانر و زاویه دید باشد چون اسم شخصیت اصلی رو توی نام رمان شما ذکر کردید پس توی این خلاصه هم اگر پنهان کنید اتفاقی نمیافتد و همین بهتر است اما اگر اسم را عوض کنید باید در خلاصه هم شخصیت اصلی را مجهول بزارید.
شما توی خلاصه تون بیشتر احساسات و ویژگی های شخصیت اصلی را شرح دادید.
این که گفتید از نظر آنیسا عجیب هست و متحیر کننده برای بقیه یک پوئن مثبت برای شما داره که هم با تخیلی بودن ژانر ارتباط داره و همین که خواننده رو جذب میکنه و کنجکاوی میکنه.
نکته:
در سخنی از نویسنده قبل از شروع/ توضیحات خوبی بود در این قسمت اما اینکه گفته دنیایی که آنیسا ملکه اش است کاملاً اتفاق رولو داده و این اصلاً خوب نیست از نظر بنده به نظر بنده این قسمت باید حذف بشه وقتی که آنیسا مجهول بمونه و در طول رمان خواننده به اینکه این شخصیت اصلی ملکه این دنیا شوم بوده و حالا طی اتفاقاتی که گذشته اینطوری شده و اون ملکه شده بیشتر برای خواننده دارای علاقه است اما شما این طوری که گفتید کاملاً ذوق و شوق مفهوم در ذهن او از خواننده گرفتید.
ژانر:
ژانر کلا خلاصه موضوعی هستش که ما می خواهیم بخونیم. فانتزی که به کار برده شده یعنی دنیایی سراسر جادو و تخیل که نیازی نیست برای وقایع دلیل منطقی بیاریم و علمی تخیلی هم مثل فانتزی هست اما با واقعیت نزدیک تر هستش.
چون چند پارت بیشتر نزاشتید ژانر ها در رمان شما مشخص نیستند فقط کمیتخیلی آن هم کمی در این چند پارت دیده شد.
شما باید در طول رمان تمام ژانر هایی که نام بردید را به طور کلی نشان دهید در غیر این صورت باید از ژانرها بکاهید.
مقدمه:
مقدمه مقدمه ای نداشت. رمان باید مقدمه داشته باشد نداشتن مقدم یک نقطه ضعف برای رمان محسوب می شود بهتر است با ژانر و محتوای داستان در ارتباط باشد اما لزومی ندارد که حتما به قلم خود نویسنده باشد می تواند شعر حدیث یا آیه قرآن یا هر چیز دیگری باشد یا می تواند قسمتی از اواخر رمان باشد که در خود متن رمان در آخر رمان مشاهده می کنیم.
مقدمه نباید زیاد طولانی باشد میتوانید در ۴ الی ۵ خط مقدمهی زیبا برای رمان تان بنویسید.
شروع رمان:
شروع رمان کلیشهای نبوده مثل بیشتر رمانهایی که کلیشه ای هستند در این ژانر ها.
دردر بیشتر رمانهای تخیلی نویسنده شخصیت اصلی را از سن ۱۸ سالگی وارد دنیای دیگر می کند اما نویسنده این رمان که شما هستید این کار را انجام ندادید و در ابتدا از کلیشه شدن رمان جلوگیری کردهاید سپس اینکه رمان شما از جایی شروع شد که شخصیت اصلی در اتاق خود و مشغول به نوشتن می خواست شود و این نیز در رمان ها های زیادی نبوده و کلیشهای نیست
سیر:
سیر داستان به خوبی رعایت شده نه زیاد سریع و نه زیاد کند داستان پیش میره و حالت تعادل داره ولی خب چون که هنوز پارته زیادی گذاشته نشده به خوبی نمیتوانیم در مورد سیر داستان نظر بدیم.
شخصیت پردازی
در این قسمت هم به خوبی رعایت شده همهچیز و نویسنده بر اساس احساسات و عواطف شخصیت اصلی آن را مهربون و شاعرانه جلوه داده است که حتی به همان ملکه مهر و ماه در عنوان هم می پردازد اما شخصیت اصلی داستان بر اساس این حرفهایی که میزنند خیلی فراتر از سن اوست و کمی جلوه رمان را پایین آورده است چون که خود شخصیت اصلی در پرورشگاه بزرگ شده است پس کسب چنین اطلاعات بالایی و تجربه های بالایی می تواند از باورپذیری رمان هم کم کند.
باور پذیری
همانطور که در بالا گفتم صحبتهای شخصیت اصلی با سن و شخصیت او ارتباط ندارد که کمی باورپذیری را پایین آورده است.
آنجایی که گفته شده با صدای بلندی که به پنجره برخورد کرد و حالا اون صدا مربوط به برخورد گنجشک بوده باورپذیری خیلی کمی دارد چون به جثه کوچک گنجشک صدای خیلی بالایی نمیخورد.
جاییجایی هم که ذکر شده است گنجشکک طلایی رنگ باورپذیری را کمتر کرده است اما چون رمان تخیلی است پس رنگ آن زیاد مهم نیست.
تقریباً آن جایی که نوشته شده چطور گنجشک که به آن کوچکی می داند که باید آن را به داخل بیاورد نیز از لندن درست نیست و به نظر بنده باید جایگزین بشه یا حذف بشه چون مفهوم خاصی ندارد می تواند نویسنده به جای این جمله این جمله رو جایگزین کنه چطور گنجشک به آن کوچکی می تواند آن کبوتر را به داخل بیاورد یا بکشاند.
اشکالات نگارشی و علائم نگارشی
شما از نظر اشکالات نگارشی و علائم نگارشی پر از ایراد بود با توجه به اینکه دل نوشته ها و آثار شما را خوانده ام دیدن چنین ایراداتی در متن اثر شما برای بنده قابل هضم نبوده چون به شدت ایرادات نگارشی و ویراستاری زیادی در متن دیده میشد گاهی اوقات حتی کلمات را کامل نوشته بودید یا غلطی در آن وجود داشت مثلاً لبخند رو لبخند نوشته بودید. نیم فاصله استفاده نکرده بودید. از این نیم فاصله هایی که در متن ها به کار می رود استفاده نکرده بودید. از مونولوگ و دیالوگ هایی که به کار میرود در رمان استفاده نکرده بودید به طور صحیح.
متن ها رو غلط نوشته بودید و و...
میتونید این قسمت رو مطالعه فرمائید و کامل اثر رو ویرایش بزنید.
تاپیک آموزش ویراستاری
نکته/
نقاط قوت:
از اینکه دقیقاً به رنگ سفید موهای سارینا مستقیم اشاره نکرده بودید و مثال موهای پیرزن رو براش به کار بردید خیلی خوب بوده که با مثال بوده به کار بردن ضرب المثل و آرایه های ادبی هم خیلی خوب و به اندازه هستند رنگ موهای شخصیت اصلی رو به رنگ شب مانند کردید که خیلی عالی است و غیر مستقیم رنگ موهای او را را بیان کردید.
زاویهی دید:
اول شخص بود که بیشتر ادبی بود اثر اما گاهی اوقات در بعضی جاها خیلی خیلی عامیانه نوشته شده بود که باید شما نویسنده گرامی از ابتدا نگاه کنید و اثر رو کامل ادبی گونه بنویسید و عامیانه رو کمتر کنید.
توصیف مکان، چهره، احساسات و حالات:
°در توصیف مکان خیلی خوب توصیف شده بودند اما میتوانید کمی بیشتر به جزئیات قابل توجه توجه کنید.
° در توصیف چهره هم به خوبی به کار برده شده بود همانطور که گفتم کم کم چهره شخصیت ها را نشان می دادید و این خیلی خوب است و به آن ادامه دهید.
° در توصیف حالات و احساسات هم به خوبی توانسته بودید تا این چند پ**ا**ر**ت**ی که گذاشتید استفاده کنید و تمام احساسات رو بیان کنید و حالاتی که اتفاق میافتد اما زیاده روی شده بود در پرورشگاه.
اما شاید به دلیل یتیم بودن اون ها این چنین گریه کردن درست باشد.
ایده:
از نظر ایده نمی توان گفت؛ زیرا چند پارت بیشتر نیست که گذاشته شده است اما نشان میدهد که ایده خوبی نویسنده دارد.
🤍💙
امیدوارم ک نقد بنده رو پذیرا باشید و نکاتی ک گفته شد رو اصلاح کنید و نقاط قوت خود را نیز تقویت بیشتری کنید تا رمانی بی نقص داشته باشید.
خسته نباشید
قلمتان مانا
💛💛💛
🤗💜
نویسنده:
@مَهرو