مصاحبه مصاحبه افتخاری با نویسنده jouzo | آرمیتا حسینی

[ARA.O.O]

عرض سلام و خسته نباشید. نویسنده‌‌ی عزیز @Jouzo به ما افتخار داده، مصاحبه‌‌ی کوتاهی با خبرنگار توانمند تیم، @Lady Dracula داشتند. خبرنگار مذکور، متن مصاحبه رو ارسال خواهند کرد.

°مدیریت تالار اخبار°​

 

[دمیــــــورژ]

سلام نویسنده‌‌ی عزیز ... (نام نویسنده). روزتون بخیر. ممنون می‌‌‌شیم بیوگرافی مختصری از خودتون ارائه کنید. (در این قسمت، نام و نام خانوادگی، سن، مخل سکونت و... توسط نویسنده مطرح میشه)

۱. از چه سنی متوجه شدید قلم خوبی دارید و می‌‌‌تونید نویسنده‌ی خوبی باشید؟ جرقه‌‌ی آغاز نویسندگی برای شما چه چیزی بود؟

راستش از سن 13 سالگی من شروع به رمان نوشتن کردم. یه رمان خیلی خفن و خوب خونده بودم، بعد تموم کردن اون رمان دیدم دلم میخواد منم رمان بنویسم و شروع کردم به نوشتن. از اون سن، حس کردم میتونم نویسنده بشم اما جرقه ای برای نوشتن نداشتم، چون از بچگی عاشق نویسندگی بودم و همیشه کتاب داستان هامو برای خودم بازنویسی می‌ کردم

Lady Dracula گفت:
۲. اولین اثرتون روی سایت‌‌های نویسندگی منتشر شده؟ چه زمانی؟

اولین اثر نه، چون اولین رمانمو توی دفتر نوشتم. بعد، دفترو انداختم آ**ش**غ**ا**ل 😂😐سومین اثر من روی سایت منتشر شد (بعدش پاک شد)

Lady Dracula گفت:
۳. چند اثر تا به حالا دارید؟ (شامل شعر، دلنوشته، رمان، داستان، فن فیکشن، فیلمنامه/نمایشنامه)

هفت رمان (چهار کامل شده، سه درحال تایپ)

Lady Dracula گفت:
۴. اثر چاپ شده‌‌ای دارید؟ نام و نوع اثر و انتشاراتی مذکور رد ذکر می‌‌کنید؟ اگر خیر، قصد چاپ اثری رو دارید؟

چاپ شده ندارم، قصد چاپ هم ندارم

Lady Dracula گفت:
۵. کسی رو به عنوان اسطوره برای نوشتن و نویسندگی توی ذهنتون دارید؟

نه

Lady Dracula گفت:
۶. همه می‌‌‌دونیم نویسندگان بزرگ، قبل از اینکه نویسنده‌ی خوبی باشند، خواننده‌ی خوبی هستن! خیلی کتاب می‌‌خونید؟

قبلا خیلی رمان میخوندم، اما الان نه. در واقع علت پیشرفت من در نویسندگی، نقدهایی بود که ازم میشد. ترجیح میدم شعر بخونم برای پیشرفت نویسندگیم.

Lady Dracula گفت:
۷. نظرکلی‌‌‌تون در باره‌ی نویسندگی چیه؟

خیلی دوستش دارم. برای شخصی مثل من که توی هر چیزی، با نوشتن راحته، نویسندگی مثل یه منبع برای خالی کردن افکار میمونه. برای من، نویسندگی مثل این میمونه که بتونم دیدگاه خودم نسبت به دنیا و مسائل رو و همچنین افکارم رو با بقیه به اشتراک بذارم و شخصیت هایی خلق کنم که مورد پسند بقیه باشن.

Lady Dracula گفت:
۸. انگیزه‌ای برای نوشتن دارید یا صرفاً علاقه‌‌ست؟

هم علاقه و هم هدف؛ اینکه در آینده اگر بتونم، نویسنده بشم

Lady Dracula گفت:
۹. میدونیم هر اثری و هر کاری، بازخورد مثبت و منفی داره. کدوم اثرتون احساس میکنید بازخورد مثبت بیشتری داره؟

من یک رمان کامل شده دارم، که بازخوردهای مثبتی هم ازش شد. سه رمان دیگم در حال تایپه و منتشر نشده. حس میکنم هر کدوم ممکنه بازخورد مثبت داشته باشن، چون هر کدوم فضای خاص و ایده های خاص خودشون رو دارن که قابل قیاس نیستن.

Lady Dracula گفت:
۱۰. همه نویسندگان نقد میشن؛ مهم اینه که اون نقد سازنده باشه و ازش درس بگیریم. سازنده ترین نقد در مورد قلمتون چی بوده؟

نقد یکی از دوستام که همش میگفت توی توصیفات کم میذاری! همش میگفت حس شخصیت ها رو به خواننده منتقل نمیکنی.
این نقد موجب شد من روی توصیفاتم کار کنم و درس بگیرم ازش

Lady Dracula گفت:
۱۱. به نویسنده‌هایی که مبتدی هستن و تازه شروع به نوشتن کردن، چه ‌پیشنهادی می‌‌‌دید؟

از کلیشه های نوشتن دوری کنن. خواننده ها از چیزای جدید و ناب خوششون میاد. از کلیشه نویسی دوری کنن، روی توصیفات نوشتشون کار کنن. رمان های حرفه ای رو بخونن و مهم تر از همه؛ دنبال انتقاد خواننده ها باشن و از هر نقد، درس بگیرن.

Lady Dracula گفت:
۱۲. هیچ کدوم از شخصیت رمان‌هاتون برگرفته از واقعیت هست؟

نه

Lady Dracula گفت:
۱۳. قالباً شخصیت‌‌هاتون چه نوعی هستند؟

بین شخصیت های رمان های من معمولا تعادل بر قراره، نه شخصیت خیلی خیلی مغرور و خودخواه مثلا تو رمانم دارم (به جز شخصیت های منفی) نه شخصیت های خیلی شوخ طبع و ضعیف، نه شخصیت های خیلی قوی و شکست ناپذیر. سعی می‌کنم همه ی شخصیت هام به یک اندازه شجاع، قوی، مهربون باشن، البته بازم میگم، جز شخصیت های منفی 😂

Lady Dracula گفت:
۱۴. بیشتر چه ژانری رو برای خودن و حتی نوشتن انتخاب می‌‌‌کنید؟

فانتزی، عاشقانه، پلیسی

Lady Dracula گفت:
۱۵. شخصیت‌ رمان‌هاتون رو بر چه اساسی انتخاب می‌کنید؟

بر اساس تصوری که تو ذهنم ناخودآگاه ازشون میگیرم. مثلا شخصیت یکی از رمان هامو تو ذهنم شجاع و مهربون و خوشبین و امیدوار تصور کرده بودم، لذا اینطوری نوشتمش.

Lady Dracula گفت:
۱۶. یکی از دیالوگ‌های به یادماندنی رمانتون رو بهمون تقدیم می‌‌کنید؟

رمان سایه ی سکوت: ارن، توی دنیایی زندگی می‌کنیم که هیچ کس نمی‌تونه توش تنهایی دووم بیاره. یه سیستم، زمانی درست کار می‌کنه که همه‌ی اجزاش در کنار هم و در ارتباط با هم باشن؛ اگه اجزای این سیستم از هم بپاشه، اون سیستم دیگه به درد نمی‌خوره. انسان‌ها، جامعه و الخصوص سازمان ما هم این‌طوریه. ما هر کاری رو تیمی انجام میدیم، نه خود سر.

و اما 10 سوال شخصی خبرنگار

1 احساس می کنید زندگی در کدام یکی از رمان هاتون دشواره؟

بغض آسمان؛ چون کاراکترهاش جورین که همیشه پشت سرت بهت خ**ی**ا**ن**ت میکنن و امکان داره توی جنگ های بین پادشاهان کشته بشی، یه پادشاه ظالم به سرزمینن حکومت میکنه و... 😂😂

Lady Dracula گفت:
2 روزی چندساعت می نویسین؟

بستگی داره

Lady Dracula گفت:
3 حس میکنین ارتباطی بین اهنگ و متن میتونه وجود داشته باشه؟

حس نمیکنم، مطمئنم. من همیشه همراه نوشتن آهنگ گوش میدم و برای هر کدوم از رمان هام، آهنگ مخصوص خودشونو دارم و بسته به فضای رمانم، آهنگ متفاوت گوش میدم. آهنگ موجب میشه بتونم حسی که لازمه رو موقع نوشتن به خواننده منتقل کنم و خودم رو توی فضای رمان حس کنم

Lady Dracula گفت:
4 تا حالا تو دنیای خواب و تخیل وارد دنیای رمان شدین؟

نه 🤧

Lady Dracula گفت:
5 ادامه دادن نویسندگی براتون مهمه؟ تا چه اندازه ای میخواین این مسیر رو پیش برین؟

آره خیلی مهمه، تا اندازه ای که شاید روزی بتونم رمان هامو به چاپ برسونم

Lady Dracula گفت:
6 وقتی به گذشته نگاه می کنین نظرتون راجب متن قبلیتون چیه؟

خیلی ضعیف بودن، هم از نظر قلم و هم از نظر ایده پردازی. رمان هام شاخ و برگ لازم برای جذابیت رو نداشتن، از توصیفات نوشتن پرهیز میکردم و خلاصه ضعیف بودن

Lady Dracula گفت:
7 برجسته ترین ایده رمان چجوری به ذهنتون رسید؟

برجسته ترین ایده رمانم، تا الان ایده ی بغض آسمان بوده. اینطوری به ذهنم رسید که یه انیمه نگاه کردم، توش دختره و پسری که عاشق هم بودن، از بچگی همدیگه رو میشناختن. اینطوری شد که تصمیم گرفتم یه رمانی بنویسم که توش دختره و پسره از بچگی با هم ارتباط داشته باشن 😂😐 و بغض آسمان خلق شد 😂

Lady Dracula گفت:
8 رمان رو چطور توصیف می کنین؟

8= به نظرم رمان شبیه يه ماجراجویی میمونه که خواننده بتونه با خوندنش، وارد دنیای جدیدی بشه. بتونه ذهنش رو برای تصور فضای رمان به چالش بکشه و از همه مهم تر، با ماجرای رمان لذت ببره و خودشو توی رمان حس کنه

Lady Dracula گفت:
9 تکه ای معروف و خوب از نوشتتون ارسال کنین.

تکه ای از رمان بغض آسمان: دیوارهای داخل این قصر خاطرات و حوادث زیادی را به چشم دیده بودند. اتفاقات زیادی درون این قصر رخ داده بود؛ اتفاقاتی که می‌شد از آنان یک کتاب تاریخی نوشت! تک تک جاهای این قصر، گوشه به گوشه‌ی این قصر، رازدار اتفاقات مختلفی بودند و مطمئنم اگر دیوارهای این‌جا توانایی حرف زدن داشتند، از خیلی چیزها سخن می‌گفتند. (معروف نیست ولی خیلی خوبه)

Lady Dracula گفت:
10 قوی ترین شخصیت رمان شما کدوم شخصیت بود؟

شخصیت اشلی از بغض آسمان

*خب خانم سوما ما خیلی خوشحال شدیم از هم‌‌‌‌صحبتی باشما. ما همه‌ی سوال‌هامون رو پرسیدیم و جواب‌هامون رو گرفتیم؛ اگه احساس می‌کنید چیزی مونده و نپرسیدیم و نیازه خواننده‌ها بدونند، بفرمایید.

خوشحال شدم از پاسخ گویی به سوال هاتون 🥰♥️