بحث و گفتگو مشاعره

[tor_anj.kh]

همه کس به یک خوی و یک خاست نیست
ده انگشت با یکدیگر راست نیست

تنها گناه ما طمع بخشش تو بود
ما را کرامت تو گنه کار کرده است

 

[Leviathan]

تنها گناه ما طمع بخشش تو بود
ما را کرامت تو گنه کار کرده است

تــا راهــــرو نباشی کـی راهـبـر شـوی

در مکتب حقایق پیش ادیـب عشـق

هان اي پسر بکـــوش که روزی پدر شوی
@مدیر طراحی @ara.wr.o.o

 

[مدیر طراحی]

تــا راهــــرو نباشی کـی راهـبـر شـوی

در مکتب حقایق پیش ادیـب عشـق

هان اي پسر بکـــوش که روزی پدر شوی
@مدیر طراحی @ara.wr.o.o

یا دیو کسی گفت که رضوان بهشتست؟
نیکی و بدی در گهر خلق سرشتست
از نامه نخوانند مگر آنچه نوشتست

 

[Leviathan]

یا دیو کسی گفت که رضوان بهشتست؟
نیکی و بدی در گهر خلق سرشتست
از نامه نخوانند مگر آنچه نوشتست

تیر آه ما ز گردون بگذرد حافظ خموش
رحم کن بر جان خود پرهیز کن از تیر ما

 

[مدیر طراحی]

تیر آه ما ز گردون بگذرد حافظ خموش
رحم کن بر جان خود پرهیز کن از تیر ما

اي که گفتی دیده از دیدار بت رویان بدوز

هر چه گویی چاره دانم کرد جز تقدیر را

 

[Leviathan]

اي بـی‌خبــر بکــوش کـه صاحب خبــر شوی

تــا راهــــرو نباشی کـی راهـبـر شـوی

 

[مدیر طراحی]

یک نعره مستانه ز جایی نشنیدیم
ویران شود این شهر که میخوانه ندارد

 

[Leviathan]

دست از مس وجود چو مردان ره بشوی

تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی…

 

[مدیر طراحی]

یک نفر آمد صدایم کرد و رفت
در قفس بودم، رهایم کرد و رفت

 

[Leviathan]

تا بر دلش از غصه غباری ننشیند

اي سیل سرشک از عقب نامه روان باش