. . .

بحث و گفتگو مشاعره

تالار بحث و گفتگو

Paradox

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
بخشدار
مدیر
کاربر VIP
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
پارادوکس
بخشدار
- آموزش
مدیر کتابدونی
- ویراستاری
شناسه کاربر
310
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-20
موضوعات
500
نوشته‌ها
5,318
راه‌حل‌ها
99
پسندها
1,270
امتیازها
1,313
سن
19
محل سکونت
قبرستانی‌متروکه‌به نام«ذهن»

  • #21

آرشام سرمست

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
593
تاریخ ثبت‌نام
2021-06-26
آخرین بازدید
موضوعات
10
نوشته‌ها
142
پسندها
936
امتیازها
158
سن
25
محل سکونت
طهرون

  • #22
هیچ کس در نزد خود چیزی نشد
هیچ آهن خنجر تیزی نشد
هیچ قناد نشد استاد کار
تا که شاگرد شکر ریزی نشد
در آن هنگامه‌ی تردید، در آن بن‌بست بی‌امید

در آن ساعت که باغ عشق به دست باد پرپر بود

در آن ساعت هزاران سال به یک لحظه برابر بود

شب آغاز تنهایی، شب پایان باور بود
 

Paradox

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
بخشدار
مدیر
کاربر VIP
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
پارادوکس
بخشدار
- آموزش
مدیر کتابدونی
- ویراستاری
شناسه کاربر
310
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-20
موضوعات
500
نوشته‌ها
5,318
راه‌حل‌ها
99
پسندها
1,270
امتیازها
1,313
سن
19
محل سکونت
قبرستانی‌متروکه‌به نام«ذهن»

  • #23
در آن هنگامه‌ی تردید، در آن بن‌بست بی‌امید

در آن ساعت که باغ عشق به دست باد پرپر بود

در آن ساعت هزاران سال به یک لحظه برابر بود

شب آغاز تنهایی، شب پایان باور بود
دل همه دم به یاد توست
دیده در انتظار توست
بر در و دیوار دلم
نقش تو و نگار توست
 

آرشام سرمست

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
593
تاریخ ثبت‌نام
2021-06-26
آخرین بازدید
موضوعات
10
نوشته‌ها
142
پسندها
936
امتیازها
158
سن
25
محل سکونت
طهرون

  • #24
دل همه دم به یاد توست
دیده در انتظار توست
بر در و دیوار دلم
نقش تو و نگار توست
تلخی عمر به شیرینی عشق آکنده است

چه سرانجام خوشی گردش دنیا دارد

عشق رازیست که تنها به خدا باید گفت

چه سخن‌ها که خدا با من تنها دارد
 

Paradox

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
بخشدار
مدیر
کاربر VIP
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
پارادوکس
بخشدار
- آموزش
مدیر کتابدونی
- ویراستاری
شناسه کاربر
310
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-20
موضوعات
500
نوشته‌ها
5,318
راه‌حل‌ها
99
پسندها
1,270
امتیازها
1,313
سن
19
محل سکونت
قبرستانی‌متروکه‌به نام«ذهن»

  • #25
تلخی عمر به شیرینی عشق آکنده است

چه سرانجام خوشی گردش دنیا دارد

عشق رازیست که تنها به خدا باید گفت

چه سخن‌ها که خدا با من تنها دارد
دارم از زلف سياهش گله چندان كه مپرس
كه چنان زو شده ام بي سر و سامان كه مپرس
 

آرشام سرمست

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
593
تاریخ ثبت‌نام
2021-06-26
آخرین بازدید
موضوعات
10
نوشته‌ها
142
پسندها
936
امتیازها
158
سن
25
محل سکونت
طهرون

  • #26
دارم از زلف سياهش گله چندان كه مپرس
كه چنان زو شده ام بي سر و سامان كه مپرس
سکوتت را ندانستم، نگاهم را نفهمیدی

نگفتم گفتنی‌ها را، تو هم هرگز نپرسیدی

شبی که شام آخر بود، به دست دوست خنجر بود

میان عشق و آینه یه جنگ نابرابر بود
 

Paradox

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
بخشدار
مدیر
کاربر VIP
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
پارادوکس
بخشدار
- آموزش
مدیر کتابدونی
- ویراستاری
شناسه کاربر
310
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-20
موضوعات
500
نوشته‌ها
5,318
راه‌حل‌ها
99
پسندها
1,270
امتیازها
1,313
سن
19
محل سکونت
قبرستانی‌متروکه‌به نام«ذهن»

  • #27
سکوتت را ندانستم، نگاهم را نفهمیدی

نگفتم گفتنی‌ها را، تو هم هرگز نپرسیدی

شبی که شام آخر بود، به دست دوست خنجر بود

میان عشق و آینه یه جنگ نابرابر بود
دارد به جانم لرز مي افتد رفيق؛ انگار پاييزم
دارم شبيه برگ هاي زرد و خشك از شاخه مي ريزم
 

آرشام سرمست

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
593
تاریخ ثبت‌نام
2021-06-26
آخرین بازدید
موضوعات
10
نوشته‌ها
142
پسندها
936
امتیازها
158
سن
25
محل سکونت
طهرون

  • #28
دارد به جانم لرز مي افتد رفيق؛ انگار پاييزم
دارم شبيه برگ هاي زرد و خشك از شاخه مي ريزم
منم تنها‌ترین تنها که تنهاتر از این تَن‌ها ندیدم

نمی‌دانی چه از دستِ زمان از دستِ این تن‌ها کشیدم

شنیدم که بلا خیزد زِ تن‌ها پس به تنهایی نمودم خو

که بس تنها شدم همرنگِ تنهایی از این تن‌ها بریدم
 

Paradox

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
بخشدار
مدیر
کاربر VIP
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
پارادوکس
بخشدار
- آموزش
مدیر کتابدونی
- ویراستاری
شناسه کاربر
310
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-20
موضوعات
500
نوشته‌ها
5,318
راه‌حل‌ها
99
پسندها
1,270
امتیازها
1,313
سن
19
محل سکونت
قبرستانی‌متروکه‌به نام«ذهن»

  • #29
منم تنها‌ترین تنها که تنهاتر از این تَن‌ها ندیدم

نمی‌دانی چه از دستِ زمان از دستِ این تن‌ها کشیدم

شنیدم که بلا خیزد زِ تن‌ها پس به تنهایی نمودم خو

که بس تنها شدم همرنگِ تنهایی از این تن‌ها بریدم
میازار موری ک دانه کش است
ک جان دارد و جان شیرین خوش است 🙄🤓😁
 

آرشام سرمست

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
593
تاریخ ثبت‌نام
2021-06-26
آخرین بازدید
موضوعات
10
نوشته‌ها
142
پسندها
936
امتیازها
158
سن
25
محل سکونت
طهرون

  • #30
میازار موری ک دانه کش است
ک جان دارد و جان شیرین خوش است 🙄🤓😁
تمام خاطراتت را به یاد می‌آورم در تنهایی

در این احساس بی پایان در این انشای تنهایی

هنوز اما امیدی هست در این تالاب تنهایی

که بازآیی و رها بخشی‌م از این ژرفای تنهایی
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
5
بازدیدها
190
پاسخ‌ها
52
بازدیدها
1K
پاسخ‌ها
38
بازدیدها
1K
پاسخ‌ها
28
بازدیدها
1K
پاسخ‌ها
14
بازدیدها
637
پاسخ‌ها
6
بازدیدها
477

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین