. . .

انتشاریافته دلنوشته دختری که تو را دوست داشت | مهرانه بلوچ کاربر انجمن رمانیک

تالار دلنوشته کاربران
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
سطح اثر ادبی
طلایی
اثر اختصاصی
بله، این اثر اختصاصی می‌باشد و فقط در انجمن رمانیک نوشته شده است.

نام دلنوشته: دختری که تو را دوست داشت

دلنویس: مهرانه بلوچ

ژانر: عاشقانه، تراژدی

مقدمه:
شاید یک شب که حالم خوب بود با تو تماس بگیرم و بگویم:
- دوستانت دروغ می‌گویند!
من شاعر نیستم.
فقط دختری از ساحل تیس‌ام که دست‌هایش را لابلای موهایت جا گذاشته.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 17 users

مهرانه بلوچ

رمانیکی حامی
رمانیکی‌نویس
شناسه کاربر
1304
تاریخ ثبت‌نام
2021-12-05
آخرین بازدید
موضوعات
39
نوشته‌ها
426
پسندها
2,643
امتیازها
373
محل سکونت
سرزمین یاس و عشق

  • #11
شاید یک شب که حالم خوب بود، با تو تماس بگیرم و بگویم:
- مجنون شعرهای من! چه‌قدر جای تو خالیست، در نیمکت‌های پارک؛ در صف‌‌های نانوایی، در چشم‌های تیله‌ای من!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • قلب شکسته
واکنش‌ها[ی پسندها]: 12 users

مهرانه بلوچ

رمانیکی حامی
رمانیکی‌نویس
شناسه کاربر
1304
تاریخ ثبت‌نام
2021-12-05
آخرین بازدید
موضوعات
39
نوشته‌ها
426
پسندها
2,643
امتیازها
373
محل سکونت
سرزمین یاس و عشق

  • #12
چه‌قدر بی‌تو نمی‌توانم شعر بگویم، فیلم ببینم، کتاب بخوانم.
چه‌قدر جای قدم‌های تو خالیست در شهر؛ در ساحل، در امتداد این خیابان که به خانه‌ی ما ختم می‌شود.
چه‌قدر نمی‌توان بدون تو زنده بود و زندگی کرد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • قلب شکسته
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 12 users

مهرانه بلوچ

رمانیکی حامی
رمانیکی‌نویس
شناسه کاربر
1304
تاریخ ثبت‌نام
2021-12-05
آخرین بازدید
موضوعات
39
نوشته‌ها
426
پسندها
2,643
امتیازها
373
محل سکونت
سرزمین یاس و عشق

  • #13
شاید یک شب که حالم خوب بود، با تو تماس بگیرم و بگویم:
- نمی‌دانی چه‌قدر اشک به اقیانوس بدهکارم؛ چه‌قدر خواب به چشم‌هایم و چه‌قدر دوستت دارم، میان اشعارم می‌میرد‌!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • قلب شکسته
واکنش‌ها[ی پسندها]: 12 users

مهرانه بلوچ

رمانیکی حامی
رمانیکی‌نویس
شناسه کاربر
1304
تاریخ ثبت‌نام
2021-12-05
آخرین بازدید
موضوعات
39
نوشته‌ها
426
پسندها
2,643
امتیازها
373
محل سکونت
سرزمین یاس و عشق

  • #14
لطفاً بیا! با یک سبد لیوّار؛ شیرین، آب‌دار؛ مثل لب‌هایت.
چه‌قدر نامه‌هایت دیر به دستم می‌رسد و چه‌قدر تو نمی‌دانی من انتظار را دوست ندارم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • قلب شکسته
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 12 users

مهرانه بلوچ

رمانیکی حامی
رمانیکی‌نویس
شناسه کاربر
1304
تاریخ ثبت‌نام
2021-12-05
آخرین بازدید
موضوعات
39
نوشته‌ها
426
پسندها
2,643
امتیازها
373
محل سکونت
سرزمین یاس و عشق

  • #15
شاید یک شب که حالم خوب بود، با تو تماس بگیرم و بگویم:
- کتابم، عشق در حال تایپ را امضا می‌کنم و برایت کنار می‌گذارم. شاید سرنوشت دوباره تو را سر راهم قرار داد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • قلب شکسته
واکنش‌ها[ی پسندها]: 11 users

مهرانه بلوچ

رمانیکی حامی
رمانیکی‌نویس
شناسه کاربر
1304
تاریخ ثبت‌نام
2021-12-05
آخرین بازدید
موضوعات
39
نوشته‌ها
426
پسندها
2,643
امتیازها
373
محل سکونت
سرزمین یاس و عشق

  • #16
شاید یک شب که حالم خوب بود، با تو تماس بگیرم و شعر جدیدم را بخوانم.
- او دست‌های بلندی دارد که از سقف آرزوهای من کوتاه‌ترند!
یا بگویم:
- در جنگ با او، ترجیح می‌دهم مقتولی دل‌شکسته باشم تا قاتلی عاشق!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • قلب شکسته
واکنش‌ها[ی پسندها]: 11 users

مهرانه بلوچ

رمانیکی حامی
رمانیکی‌نویس
شناسه کاربر
1304
تاریخ ثبت‌نام
2021-12-05
آخرین بازدید
موضوعات
39
نوشته‌ها
426
پسندها
2,643
امتیازها
373
محل سکونت
سرزمین یاس و عشق

  • #17
شاید یک شب که حالم خوب بود، با تو تماس بگیرم و بگویم:
- لطفاً حرف‌های عاشقانه بزن!
بگو:
- دست‌های من آن‌قدر نامهربان نیستند که برای رسیدن به تو، به تمام درهای بسته نکوبند.
از من بپرس:
- در مسیر کدام باد بایستم تا شالت را سهم من کند؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • قلب شکسته
واکنش‌ها[ی پسندها]: 11 users

مهرانه بلوچ

رمانیکی حامی
رمانیکی‌نویس
شناسه کاربر
1304
تاریخ ثبت‌نام
2021-12-05
آخرین بازدید
موضوعات
39
نوشته‌ها
426
پسندها
2,643
امتیازها
373
محل سکونت
سرزمین یاس و عشق

  • #18
شاید یک شب که حالم خوب بود، با تو تماس بگیرم و بگویم:
- برگرد مجنونم! این‌جا هیچ‌کس به اندازه‌ی من، شب‌ها تب نمی‌کند. ببین چه‌قدر خورشید دیر طلوع می‌کند و چه‌قدر دست‌های مادرم، روی پیشانی‌ام، جا مانده است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • قلب شکسته
واکنش‌ها[ی پسندها]: 10 users

مهرانه بلوچ

رمانیکی حامی
رمانیکی‌نویس
شناسه کاربر
1304
تاریخ ثبت‌نام
2021-12-05
آخرین بازدید
موضوعات
39
نوشته‌ها
426
پسندها
2,643
امتیازها
373
محل سکونت
سرزمین یاس و عشق

  • #19
شاید یک شب که حالم خوب بود، با تو تماس بگیرم و به صدای دل‌نواز تو که می‌گویی:
- من دختری را می‌شناسم که نامی ندارد؛ اما بانوی تمام شعرهای مردیست که گل خطابش می‌کند.
با جان دل گوش دهم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • قلب شکسته
واکنش‌ها[ی پسندها]: 10 users

مهرانه بلوچ

رمانیکی حامی
رمانیکی‌نویس
شناسه کاربر
1304
تاریخ ثبت‌نام
2021-12-05
آخرین بازدید
موضوعات
39
نوشته‌ها
426
پسندها
2,643
امتیازها
373
محل سکونت
سرزمین یاس و عشق

  • #20
شاید یک شب که حالم خوب بود، با تو تماس بگیرم؛ تو با تعجب بپرسی:
-مِهرا! مهرا جان! مهراییِ من!
و من در حالی که از خوش‌حالی قهقهه می‌زنم، بگویم:
-خودمم! مهرا! دختری که تو را دوست داشت!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • قلب شکسته
واکنش‌ها[ی پسندها]: 10 users
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 3, کاربران: 0, مهمان‌ها: 3)

بالا پایین