. . .

انتشاریافته درخواست کپیست رمان بچرخ تا بچرخیم| !~BTS~!کاربر انجمن رمانیک

تالار درخواست کپیست
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Paradox

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
بخشدار
مدیر
کاربر VIP
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
پارادوکس
بخشدار
- آموزش
مدیر کتابدونی
- ویراستاری
شناسه کاربر
310
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-20
موضوعات
500
نوشته‌ها
5,318
راه‌حل‌ها
99
پسندها
1,270
امتیازها
1,313
سن
19
محل سکونت
قبرستانی‌متروکه‌به نام«ذهن»

  • #1
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users
راه‌حل
نام اثر: رمان بچرخ تا بچرخیم | گل سرخ کاربر انجمن رمانیک

نام نویسنده: گل سرخ @!~B.T.S~!

لینک تاپیک اثر در انجمن: رمان بچرخ تا بچرخیم | گل سرخ کاربر انجمن رمانیک

ژانر: طنز، عاشقانه، اجتماعی

سطح: ______

خلاصه:
داستان از این قراره که مریسا، دختری شیطون و بازیگوش، با دوست‌هاش وارد شرکت سارته می‌شه. دوتا دوست خل و چل هم داره که خیلی با هم رفیق هستند.
از اون‌ور هم نویان و داداش‌هاش، با داداش‌های مریسا، با هم دوست هستند و می‌خواهند دخترها رو آزار بدهند؛ ولی ماهان و ماکان نمی‌دونن مریسا همون آبجی کوچولوشونه و وقتی می‌فهمند که مریسا توی دردسر می‌افته.

مقدمه:
من آب و آتشم؛ با من بازی نکن!
می‌گویند از باد باران، از بازی جنگ،
من هم‌بازی خوبی نیستم!
سرم که بشکند، میدان بازی را خالی...

N.G

معاونت بازنشسته
کاربر طلایی
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
76
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-12
آخرین بازدید
موضوعات
112
نوشته‌ها
1,313
راه‌حل‌ها
24
پسندها
25,200
امتیازها
568
محل سکونت
جلگه‌ی خشکیده

  • #2
با سلام
کپیست: @_Arah_
کپیست گرامی لطفا فایل ورد رو با بی نازنین چهارده اماده کنید.
فرصت: دو روز
نکات: در صورت داشتم پارت بندی: (پارت اول پارت دوم و...) پارت هارو پاک کنید.
در صورت داشتن هایلایت منتقل نکنید. و متن یک دست تحویل بدید.
 
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user

N.G

معاونت بازنشسته
کاربر طلایی
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
76
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-12
آخرین بازدید
موضوعات
112
نوشته‌ها
1,313
راه‌حل‌ها
24
پسندها
25,200
امتیازها
568
محل سکونت
جلگه‌ی خشکیده

  • #3
به دلیل پاسخگو نبودن کپیست تعیین شده یک کپیست دیگر جایگزین می شود.

@Ares
کپیست جدید هستن فرصت سه روزه دارین کار رو تحویل بدین.
 
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #4
نام اثر: رمان بچرخ تا بچرخیم | گل سرخ کاربر انجمن رمانیک

نام نویسنده: گل سرخ @!~B.T.S~!

لینک تاپیک اثر در انجمن: رمان بچرخ تا بچرخیم | گل سرخ کاربر انجمن رمانیک

ژانر: طنز، عاشقانه، اجتماعی

سطح: ______

خلاصه:
داستان از این قراره که مریسا، دختری شیطون و بازیگوش، با دوست‌هاش وارد شرکت سارته می‌شه. دوتا دوست خل و چل هم داره که خیلی با هم رفیق هستند.
از اون‌ور هم نویان و داداش‌هاش، با داداش‌های مریسا، با هم دوست هستند و می‌خواهند دخترها رو آزار بدهند؛ ولی ماهان و ماکان نمی‌دونن مریسا همون آبجی کوچولوشونه و وقتی می‌فهمند که مریسا توی دردسر می‌افته.

مقدمه:
من آب و آتشم؛ با من بازی نکن!
می‌گویند از باد باران، از بازی جنگ،
من هم‌بازی خوبی نیستم!
سرم که بشکند، میدان بازی را خالی می‌کنم.
تو عاشق رمز و راز و روباه بازی؛
من عاشق رمز گشایی‌‌ام!
بشناسمت، ترش می‌شوم که نتوانی با صد من عسل مرا هم بخوری!
من بدم، بد بَد!
کاری می‌‌کنم شوره بزنی؛ ترک برداری و بعد در بخار خودت حل شوی!
حالا خودت می‌دانی؛ اگر می‌‌خواهی، بچرخ تا بچرخیم!

برشی از اثر:
مریسا
اَ بابا جونم!
این چه شرکتی هست؟ فکر کنم رئیس شرکت پیر و خرفت باشه چون معمولاً رئیس‌‌های این شرکت‌‌ها، پیرن، خرفتن یا نق نقو هستن. والا! با لیدی و فاطی وارد شرکت شدیم. دوباره دهنم کف که چه عرض کنم تاید داد بیرون بس که خوشگل و جیگر بود. من که دلم نمی‌اومد توش قدم بردارم چه برسه به کار کردن. برگشتم سمت اون چلغو‌ز‌ها که دیدم اون‌ها هم دهن و چشم‌‌هاشون از حدقه بیرون زده. با دست‌هام یک پس‌گردنی مشتی نثارشون کردم که به خودشون اومدن و یه جیغ فرابنفش رو رد کردن و رسیدن به آبی. وقتی جیغ‌‌شون تموم شد، گذاشتن دنبالم و من هم فرار رو به قرار ترجیح دادم و الفرار! حالا من بدو و اون‌ها بدو! از پله‌ها بالا رفتم و رسیدم به طبقه آخر که یک فضای باز داشت. چنان می‌‌دویدم انگار مدال و جام قهرمانی می‌‌دادند. به یکی برخورد کردم؛ ولی هم‌‌چنان می‌‌دویدم. برگشتم و دیدم با فاصله دو متر از من دارن می‌دوند و من هم‌ غافل، از جلو یه دفعه پام به اون یکی گیر کرد و خواستم بیوفتم که دست‌هایی قدرت‌مند مانتوم رو گرفت و مانع شد.

جلد:
Negar_20210404_103046.png


فایل PDF:
بچرخ تا بچرخیم

تاییده؟ -*

@N.G
@!~B.T.S~!
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user
راه‌حل

N.G

معاونت بازنشسته
کاربر طلایی
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
76
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-12
آخرین بازدید
موضوعات
112
نوشته‌ها
1,313
راه‌حل‌ها
24
پسندها
25,200
امتیازها
568
محل سکونت
جلگه‌ی خشکیده

  • #5
نام اثر: رمان بچرخ تا بچرخیم | گل سرخ کاربر انجمن رمانیک

نام نویسنده: گل سرخ @!~B.T.S~!

لینک تاپیک اثر در انجمن: رمان بچرخ تا بچرخیم | گل سرخ کاربر انجمن رمانیک

ژانر: طنز، عاشقانه، اجتماعی

سطح: ______

خلاصه:
داستان از این قراره که مریسا، دختری شیطون و بازیگوش، با دوست‌هاش وارد شرکت سارته می‌شه. دوتا دوست خل و چل هم داره که خیلی با هم رفیق هستند.
از اون‌ور هم نویان و داداش‌هاش، با داداش‌های مریسا، با هم دوست هستند و می‌خواهند دخترها رو آزار بدهند؛ ولی ماهان و ماکان نمی‌دونن مریسا همون آبجی کوچولوشونه و وقتی می‌فهمند که مریسا توی دردسر می‌افته.

مقدمه:
من آب و آتشم؛ با من بازی نکن!
می‌گویند از باد باران، از بازی جنگ،
من هم‌بازی خوبی نیستم!
سرم که بشکند، میدان بازی را خالی می‌کنم.
تو عاشق رمز و راز و روباه بازی؛
من عاشق رمز گشایی‌‌ام!
بشناسمت، ترش می‌شوم که نتوانی با صد من عسل مرا هم بخوری!
من بدم، بد بَد!
کاری می‌‌کنم شوره بزنی؛ ترک برداری و بعد در بخار خودت حل شوی!
حالا خودت می‌دانی؛ اگر می‌‌خواهی، بچرخ تا بچرخیم!

برشی از اثر:
مریسا
اَ بابا جونم!
این چه شرکتی هست؟ فکر کنم رئیس شرکت پیر و خرفت باشه چون معمولاً رئیس‌‌های این شرکت‌‌ها، پیرن، خرفتن یا نق نقو هستن. والا! با لیدی و فاطی وارد شرکت شدیم. دوباره دهنم کف که چه عرض کنم تاید داد بیرون بس که خوشگل و جیگر بود. من که دلم نمی‌اومد توش قدم بردارم چه برسه به کار کردن. برگشتم سمت اون چلغو‌ز‌ها که دیدم اون‌ها هم دهن و چشم‌‌هاشون از حدقه بیرون زده. با دست‌هام یک پس‌گردنی مشتی نثارشون کردم که به خودشون اومدن و یه جیغ فرابنفش رو رد کردن و رسیدن به آبی. وقتی جیغ‌‌شون تموم شد، گذاشتن دنبالم و من هم فرار رو به قرار ترجیح دادم و الفرار! حالا من بدو و اون‌ها بدو! از پله‌ها بالا رفتم و رسیدم به طبقه آخر که یک فضای باز داشت. چنان می‌‌دویدم انگار مدال و جام قهرمانی می‌‌دادند. به یکی برخورد کردم؛ ولی هم‌‌چنان می‌‌دویدم. برگشتم و دیدم با فاصله دو متر از من دارن می‌دوند و من هم‌ غافل، از جلو یه دفعه پام به اون یکی گیر کرد و خواستم بیوفتم که دست‌هایی قدرت‌مند مانتوم رو گرفت و مانع شد.

جلد:
Negar_20210404_103046.png


فایل PDF:
بچرخ تا بچرخیم

تاییده؟ -*

@N.G
@!~B.T.S~!
تایید مدیریت هست
 
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users

N.G

معاونت بازنشسته
کاربر طلایی
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
76
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-12
آخرین بازدید
موضوعات
112
نوشته‌ها
1,313
راه‌حل‌ها
24
پسندها
25,200
امتیازها
568
محل سکونت
جلگه‌ی خشکیده

  • #6
با وجود گذشت سه روز خود به خود در صف سایت اصلی قرار گرفت!
 
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users

N.G

معاونت بازنشسته
کاربر طلایی
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
76
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-12
آخرین بازدید
موضوعات
112
نوشته‌ها
1,313
راه‌حل‌ها
24
پسندها
25,200
امتیازها
568
محل سکونت
جلگه‌ی خشکیده

  • #7
روی سایت اصلی رفت!
 
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users

N.G

معاونت بازنشسته
کاربر طلایی
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
76
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-12
آخرین بازدید
موضوعات
112
نوشته‌ها
1,313
راه‌حل‌ها
24
پسندها
25,200
امتیازها
568
محل سکونت
جلگه‌ی خشکیده

  • #8
پایان کار تاپیک قفل می‌شود!
 
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
13
بازدیدها
260
پاسخ‌ها
5
بازدیدها
161

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین