درود
کپیستش رو بنده انجام دادم، خدمت شما
نام اثر: تباهی
نویسنده: مهدیه (M.R)
لینک تاپیک اثر در انجمن: تمام شده - رمان تباهی | مهدیه( M.R)
ژانر: عاشقانه، اجتماعی، تراژدی
سطح: نقره ای
تعداد صفحات: صد و هشتاد و پنج
خلاصه:
در مورد زندگی دختری به نام آترا هست که پدرش فوت کرده و همراه مادر و برادرش زندگی میکنه.
آترا، دختری هست که در برابر کارهای برادرش، مقاومت کرده و سعی میکنه با مادرش یک زندگی آروم رو داشته باشه؛ اما متأسفانه کارهای برادرش همچین اجازهای رو بهش نمیده و... . تباهی یعنی چیزهای بزرگی که حالمون رو خوب نمیکنن و چیزهای کوچکی که حالمون رو خراب میکنن!
برشی از اثر:
"گذشته"
"آترا"
با محدثه از در مدرسه بیرون اومدیم. محدثه با دیدن ماشین باباش، لبخندی زد و گفت:
- خب آترا جان، وقت خداحافظیه دیگه.
نگاهم رو به چشمهای خیسش دوختم. دلم براش تنگ میشد!
دستهام رو باز کردم گفتم:
- با یه بغل چطوری؟
محدثه خودش رو توی بغلم انداخت و همدیگه رو بغل کردیم.
لحظههای آخری، خیلی دردناک بود؛ دیگه نمیدیدمش!
من رو از خودش جدا کرد و گفت:
- دلم برات تنگ میشه!
قطره اشکی از گوشهی چشمم روی گونم چکید.
- منم دلم تنگ میشه!
با صدای بابای محدثه، ازش فاصله گرفتم و با دستم، اشکهام رو پاک کردم.
- شرمنده دیگه! باید برم.
- دشمنت شرمنده، برو.
دستش رو دراز کرد؛ باهاش دست دادم و با صدای بغضآلودم لـ*ـب زدم:
- خداحافظ همدم تنهاییهام!
محدثه دوباره بغلم کرد و من رو از خودش جدا کرد.
- خداحافظ!
لبخندی زد و از من فاصله گرفت. دستم رو بلند کردم و دستی براش تکون دادم؛ سوار ماشین شد و ماشین به راه افتاد.
جلد اثر:
فایل PDF: تباهی
تاییده؟
@مدیر کپیست
@Mahdieh ♡